مشترکات عرفان حلقه و تصوف / وحدت وجود
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در مورد نظریهی وحدت وجود حکما و فلاسفه و مکاتب مختلفی مانند صوفیه و غیره، در تبیین نظر خویش دیدگاههای مختلفی را بیان داشته که به اعتقاد بعضی از محققین،۲۰ تقریر از این نظریه تاکنون مطرح شده است؛ ولی باید دانست که لازمه بعضی از این تقریرها کفر بوده و به هیچوجهی قابل پذیرش نیست؛ به گونهای که فیلسوف بزرگی همچون ملاصدرا برخی از اینها تقریرها را تکفیر و تکذیب کرده است.[1]
وحدت وجود یکی از آموزههای انحرافی متصوفه بوده که طاهری[2] برداشت غلطی از آن را برای مریدان خویش مطرح کرده و در این رابطه مینویسد: «عالم وحدت، به عالمی اطلاق میگردد که ادراکی بوده، در آن انسان به درک تن واحده بودن جهان هستی میرسد» [3] طاهری قائل است که انسان به جایی خواهد رسید که فقط یک موجود در این عالم وجود دارد.
دکتر عبدالحسین زرینکوب (یکی از بزرگترین تصوف شناسان معاصر) در کتاب ارزش میراث فرهنگی صوفیه میگوید: «اولین کسی که وحدت وجود را مطرح کرد ابن عربی بود که در واقع مذهب و مشرب عرفانی اوست... در میان صوفیه دو نوع وحدت وجود است، یکی به معنی حلول و اتحاد و دیگری به معنی وحدت شهودی. وی درباره وحدت وجود به معنی حلول و اتحاد میگوید: «وحدت وجود از نظر برخی صوفیه به معنای حلول و اتحاد است که امثال بایزید و حلاج میگفتند که در واقع وحدت وجود نبود؛ بلکه حلول و اتحال یعنی حلول لاهوت (خداوند) در ناسوت (غیر خداوند) و به عبارت دیگر حلول خداوند در بنده و اتحاد او با بندگان خویش بر این مشرب، وحدت وجود تلقی شده است.» [4]
علامه مصباح یزدی در نقد وحدت وجود صوفیانه و دیدگاه به آن چیزی که امری بدیهی استناد کرده که همه انسانها به روشنی درک میکنند که وجود موجودات در عالم از هم جدا بوده و دارای کثرت هستند و در این رابطه نوشته: «قولی که به صوفیه نسبت دادهاند و ظواهر کلماتشان بر این مطلب دلالت میکند و آن این است که وجود، واحد شخصی است و حقیقت وجود، همان ذات مقدّس حقتعالی است. موجود به معنای حقیقی هم اوست و غیر از او هیچ موجودی حقیقتاً موجود نیست و وجودی که به اشیاء دیگر نسبت داده میشود مجازی است. "لیس فی الدار غیره دیار" پس وجود منحصر به واجب تعالی است. بدون شک چنین نظری به حسب آنچه از ظاهر عبارات به دست میآید قابل قبول عقل نیست، ما همه درک میکنیم که موجودیم، همه درک میکنیم که وجود هر فرد غیر از وجود دیگری است. کما این که وجود انسانها غیر از وجود سایر موجودات است و وجود همهٔ مخلوقات غیر از وجود خداست؛ بنابراین قائل شدن به اینکه هیچ چیز غیر از خدا موجود نیست به سفسطه شبیهتر است تا به یک کلام فیلسوفانه». [5] علامه مصباح در این نقد خویش به نظریه وحدت وجود صوفیانه بیان داشتهاند که درک تکثر و جدایی موجودات از یکدیگر بالوجدان بوده و قابل انگار نیست.
لذا این اندیشهای که متصوفه و مروجین عرفان حلقه به عنوان وحدت وجود مطرح میکنند؛ با آنچه که همه انسانها درک میکنند معارض بوده و نمیتوان آن را پذیرفت.
پینوشت:
[1]. ملاصدرا با عبارات گزنده ای بردیدگاه جهله صوفیه خرده می گیرد: «إنّ بعض الجهلة من المتصوفین المقلّدین الذین لم یحصلوا طریق العلماء العرفاء و لم یبلغوا مقام العرفان، توهّموا ـ لضعف عقولهم و وهن عقیدتهم و غلبة سلطان الوهم على نفوسهم ـ أن لا تحقّقَ بالفعل للذّات الأحدیة.. مجرّدةً عن المظاهر و المجالی، بل المتحقّق هو عالَم الصورة و قواها الروحانیة و الحسیة و الله هو الظاهر المجموع لا بدونه.. و ذلک القول کفر فضیح و زندقة صرفة لا یتفوّه به من له أدنى مرتبة من العلم». [اسفار اربعه، ج2، ص346]
[2]. محمدعلی طاهری (مؤسس فرقه انحرافی عرفان حلقه) با خیال پیریزی عرفان ایرانی - اسلامی، آموزههایی التقاطی، از فرقههای مختلف همچون تصوف اسلامی و عرفانهای شرقی و غربی، را با نام «عرفان حلقه» را به جامعه عرضه کرده است.
[3]. عرفان کیهانی، محمدعلی طاهری، اندیشه ماندگار، ۱۳۸۶، ص ۵۶.
[4]. دکتر زرینکوب، عبدالحسین، ارزش میراث فرهنگی صوفیه، ص ۱۰۹ و ۱۱۰.
[5]. علامه مصباح یزدی، محمدتقی، دروس فلسفه، چاپ ۱۳۷۵، ص ۱۲۰.
افزودن نظر جدید