اشتراکات فرقه‌های انحرافی / اهمیت سبیل

  • 1402/11/28 - 07:38

گذاشتن سبیل یکی از اشترکاتی است که بین اهل حق و دراویش گنابادی وجود داشته و این عمل را به فعل امام علی (ع) مستند کرده‌اند؛ درحالی که داستان‌های مورد استناد آنها، در منایع معتبر و متقدم حدیثی وجود ندارد و به دروغ، این عمل را به امام علی (ع) انتساب می‌دهند.

سبیل درویشی

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اکثر فرق صوفیه، احترام ویژه‌ای برای شارِب (سبیل) قائل هستند. فرقه صوفیه سلطانعلیشاهی(معروف به دراویش گنابادی) از جمله این فِرق است که شارب در بین آنها به عنوان نماد درویشی شناخته می‌شود و دارای احترام خاصی است و برای شارب بلند، قدمتی به بلندای تاریخ قائل هستند.

فرقه‌های انحرافی مختلف در آموزه‌های اعتقادی و عملی خود، دارای اشتراکات و افتراقات هستند؛ به این خاطر، باید برای شناخت دقیق فرقه‌ها و نحوه ارتباط این جریان‌ها، نقاط اشتراک و افتراق این فرقه‌ها شناخته شود. یکی از اشتراکات فرقه اهل حق و دراویش سلطانعلیشاهی این است که هر دو فرقه برای سبیل احترام زیادی قائل هستند، با این تفاوت که تمامی فرقه‌های اهل حق داشتن سبیل را واجب می‌دانند و برای آن اهمیت خاصی قائل هستند؛ اما مکتبی‌ها یا همان دراویش اهل حق (که به گفته اهل حق، به علت انحرافات زیاد، از زمره اهل حق‌ها خارج شده‌اند) داشتن سبیل را واجب نمی‌دانند».[1]

در منابع اهل حق، برای وجوبِ داشتن "سبیل" برای مردان این فرقه، داستان‌ها و خرافه گویی‌های بی‌اساسی آمده است که در این مجال به یک مورد که مشترک بین دراویش سلطانعلیشاهی و اهل حق است، اشاره می‌شود. مدرسی چهاردهی در این باره می‌گوید: «هنگام غسل پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله توسط حضرت علی علیه‌السلام، مقداری آب در ناف مبارک ایشان جمع شده بود، امام علی علیه‌السلام آن آب را مَکیدند و به خاطر تبرک، شارب را نزدند».[2]

اولاً چطور ممکن است حضرت علی علیه‌السلام، امری را که طبق شرع مقدس و دستور پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله کراهت دارد را عمل کند؟ درحالی که روایات زیادی در مورد کوتاه کردن شارب، از اهل‌بیت علیهم‌السلام وارد شده است که حجم آن، علما را بر آن داشته تا در این مورد، فتوا به کراهت بدهند؛ چنانچه پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرمایند: «سبیلتان را بلند نگه ندارید، زیرا شیطان آنجا را جایگاه خود قرار می‌دهد و در آنجا مخفی می‌شود».[3]

ثانیاً از شخص امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت شده که حضرت در مذمت لشکر بنی‌مروان فرمودند: «آنان کسانی هستند که ریش را می‌تراشند و شوارب را رها می‌کنند».[4] چگونه امام علی علیه‌السلام سپاه دشمن را به خاطر امری مذمت می‌کند، ولی خویش مرتکب آن عمل می‌شود؟! پس مشخص می‌شود، داستانی که متصوفه برای گذاشتن سبیل به آن استناد می‌کنند، ساختگی و دروغ است.

ثالثاً این داستان با این جزئیات که آنها نقل می‌کنند، در منابع حدیثی نقل نشده است و مستند معتبری جز منابع صوفیانه ندارد؛ به این خاطر نمی‌تواند ملاک عمل قرار گیرد.

در حالی صوفیه و اهل حق برای سرپوش گذاشتن بر روی انحراف عملی خویش، در ادعایی وقیحانه، امیرالمؤمنین علیه‌السلام را بدعت‌گذار شارب می‌دانند که روایات حضرات معصومین علیهم‌السلام در مذمت گذاشتن شارب و تراشیدن ریش، برملاکننده دروغ بزرگ صوفیانی است که به‌خاطر چند تار مو، نسبت دروغ به حضرت می‌دهند. حال باید از بزرگان و پیران اهل حق و دراویش سلطانعلیشاهی پرسید که شما چرا قرن‌ها با داستان‌های خرافی، عوام‌فریبی کرده‌اید؟

پی‌نوشت:
[1]. بررسی تحلیلی فرقه اهل حق، حسینی، سید حسین، قم، ذکری، ص۱۰۳.
[2]. مدرسی چهاردهی، نورالدین، خاکسار و اهل حق، چاپ اول، تهران، اشراقی، ۱۳۵۸، ص۱۷۲-۱۷۱ .
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۶، ص۴۸۸.
[4]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ناشر دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج۲۵، ص۱۷۵.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.