برخورد شاپور ساسانی با عربها
جریان باستانگرا، غالباً تصویری آرمانی و زیبا از حکومت ساسانی و دین زرتشتی نشان میدهد، اما واقعیت آن است که اختلافات داخلی، حرص و طمع و بَددِلی در حکومت ساسانی بیداد میکرد. بهتر است واقعبین باشیم. اگر حکومت ساسانی از درون سالم میبود، مسلمین نمیتوانستند آن را در هم بشکنند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی از مهمترین آثار فرهنگی ایران است که گویای هویت ایرانی است.
فردوسی در پی آموزاندن عبرت بود، از همین روی در بیان تاریخ، هیچ پنهانکاری و تحریفی روا نداشت. او به روشنی از معایب پادشاهان و پهلوانان ایرانی میگفت و در این راه از سرزنش ملامتگران هراسی به دل راه نمیداد.
برای نمونه در داستان زندگی شاپور، پادشاه ساسانی مینویسد:
اورمزد (پادشاه ایران) پسری نداشت. از همین روی، پس از او، امر پادشاهی ایران پریشان شد. مدتی گذشت تا اینکه دریافتند یکی از همسران اورمزد از او باردار است. آن شاهزاده به دنیا آمد و او را شاپور نامیدند و در چهل روزگی، او را بر تخت پادشاهی نشاندند. [1] دقت کنیم او زمانی به پادشاهی ایران رسید که نوزادی شیرخوار بود.
سالها گذشت تا اینکه طائر شیردل که از دلاوران عرب بود، با سپاهی از کُردها، پارسها، رومیها و... به تیسفون تاخت و به غارت آن پرداخت. طائر، عمه شاپور را نیز به اسارت بُرد. مدتی بعد، آن زن از طائر دختری زایید. چندی گذشت، تا اینکه شاپور به جنگ طائر رفت و بسیاری از یاران او را کُشت و او را به بند کشید. آنگاه فرمان داد تا سر از بدنش جدا کرده؛ تنش را به آتش بکشند:
به دژخيم فرمود تا گردنش
زند به آتش اندر بسوزد تنش
سر طاير از ننگ در خون كشيد
دو كتف وى از پشت بيرون كشيد [2]
سپس فرمان داد تا هر عربی را که یافتند، کتفش را سوراخ کنند (یا به کِتفش آسیب برسانند) و از همین روی، شاپور نزد عربها به ذوالاکتاف (یعنی صاحب کتفها) مشهور شد:
هر آن كس كجا يافتى از عرب
نماندى كه با كس گشادى دو لب
ز دو دست او دور كردى دو كِفت
جهان ماند از كار او در شگفت
عرابى ذو الاكتاف كردش لقب
چو از مهره بگشاد كِفت عرب [3]
به راستی مجازات طائر با این پیشفرض که مجرم بوده، قابل تحمل است. اما مجازات و کشتنِ هر کس که عرب است (به صرف عرب بودنش)، آیا منطقی است؟ چون یکی از بزرگان عرب به همراه یارانش مرتکب جُرم شده؛ پس آیا این مجوّزی است که هر عربی را که یافتند، به قتل برسانند؟ مثلاً یک ایرانی در کانادا به یک زن تعرّض میکند، آیا این دلیل موجهی است که یک عده به این بهانه، هر ایرانی را که یافتند، بکشند؟ آن هم نه کشتنِ ساده! بلکه به شکلِ زجرکُش کردن...
پینوشت:
[1]. ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، بر اساس نسخه مسکو، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و مرکز خدمات کامپیوتری نور، 1389، شماره ثبت کتابخانه ملی: 815279، ص 902-903.
[2]. فردوسی، همان، ص 906.
میترا مهرآبادی، شاهنامه کامل فردوسی به نثر پارسی، تهران: انتشارات روزگار، 1379، ج 2، ص 862.
[3]. فردوسی، همان، ص 906.
دیدگاهها
ناشناس
1403/04/28 - 21:42
لینک ثابت
کار شاهپور کاملا درست بود.آن
saman
1403/04/31 - 00:07
لینک ثابت
به راستی مجازات طائر با این
افزودن نظر جدید