برخی از علل شکلگیری رؤیاپردازی افراطی (ناسازگار)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یک محوریت اصلی در بحث معنویتهای نوظهور، بحث ارتباط با رؤیا و زندگی در خیال است. در سفر روح، در شیفتینگ موج کرهای، در تابلوی آرزوها و کائنات و تفکر خلاق قانون جذب و... این بحث رؤیابینی افراطی و زیست خیالی وجود دارد. برای مقابله با معنویتهای نوظهور باید خواستگاه و مبانی آنان را به خوبی بشناسیم؛ علت رؤیاپردازی ناسازگار یا افراطی مشخص نیست و دلیل قطعی مبتنی بر روش علمی برای تبیین چگونگی ایجاد این آسیب وجود ندارد؛ اما شواهد و تحلیلها نشان میدهد برخی عوامل، شرایط، محیطها و... در ایجاد یا تقویت این موضوع نقش دارند.
نکته مهم تیپ شخصیتی خود افراد است که باعث میشود برخی در این آسیب گرفتار شوند. تیپ شخصیتی بستر این انحراف است و ازاینرو برای کنترل این بستر باید علت تشکیل تیپ شخصیتیها را بررسی کرد. علاوه بر عوامل ژنتیکی که قابل کنترل نیست، تقریباً عواملی مثل محیط زندگی و آموزش قابل کنترل است و اتفاقاً این عوامل اثرشان خیلی بیشتر از عامل ژنتیک است. اینگونه نیست که فقط افرادی با تیپ شخصیتی نامتعادل در فضای رؤیاپردازی افراطی گرفتار شوند، افراد عادی نیز در این جریان گرفتار هستند و منحصر در افراد دارای اختلال نیست.
برخی از کارشناسان معتقدند که ممکن است یک سازوکار مقابلهای باشد، یعنی افرادی که میپندارند دارای نواقصی در زندگی هستند وقتی در دنیای واقعی ناامید از اصلاح میشوند، سعی میکنند در فضای مجازی به ایدهآل خود برسند. مثلاً دختری که از رنگ پوست و اندام و خانواده خود راضی نیست، شرایط تغییر به دختر بلوند چشم رنگی و دارای خانواده با تحصیلات و ثروت و... را نمیتواند داشته باشد. در این وضعیت این دختر تمام آرزوها و ایده آلهای خود را تنها در خیال خود قابل دستیابی میداند؛ یعنی برای مقابله و علاج یک نقص به این فضا پناه میبرد.
نکته مهم این است که بسیاری از افرادی که رضایت از زندگی ندارند، لزوماً واقعاً نقصی در زندگی ندارند؛ بلکه محیط و بهویژه رسانه برای او این نقص را ایجاد میکند. مثلاً اینکه فردی دارای قد بلند و یا متوسط باشد، چیزی غیر ارادی است و اصلاً نقص حساب نمیشود و انسان باید این مسائل را بپذیرد نه اینکه دائم این مسئله را داشته باشد که من با قد بلند بهتر بودم و ذهنش را درگیر این موضوع کند. رسانهها برای افراد بهویژه کودکان در حال ایجاد نیاز و نقص کاذب هستند. تصور کنید دو دانشآموز همکلاسی که وضعیت اقتصادی و فرهنگی و محیطی یکسانی دارند، یکی در خانواده دائم تحقیر میشود و در رسانهها افراد زیبا و ثروتمند را مشاهده و حس حقارت به او دست میدهد. اینجا حس ناقص بودن را به صورت وجودی میپذیرد. اما دانشآموز دوم در خانواده مورد توجه است و با دیدن سلبریتیها به علت آموزش سواد رسانه میداند که ظاهر افراد ملاک خوشبختی نیست و خیلی از این سلبریتیها دارای اختلالات روحی هستند و خودکشی و افسردگی در بین آنان هم وجود دارد. دانشآموز اولی بستر ورود به زیست خیالی را خیلی بیشتر از دانشآموز دومی دارد.
افرادی هم که دچار تروما (زخمهای روانی) [1] هستند در واکنش به این تروماها و سوء استفاده به ویژه دوران کودکی، ممکن است از همین مکانیسم استفاده کنند؛ یعنی واکنش فرد به ضربهٔ روانی معمولاً به صورت شوک روانی و انکار روانی است و از رؤیاهای خود به عنوان وسیلهای برای فرار از واقعیت استفاده میکند. امام علی علیهالسلام به تربيت قبل از شكلگيری شخصيت تاکید دارند: « قَلْبُ الْحَدَثِ كَالاْرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْء قَبِلَتْهُ. فَبَادَرْتُكَ بِالاْدَبِ قَبْلَ أَنْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ، وَيَشْتَغِلَ لُبُّكَ»؛[2] « همانا دل نوجوان مانند زمین خالي است كه هرچه در آن افكنده شود، آن را ميپذيرد. از اين رو، من پيش از آن كه دلت سخت گردد و خردت مشغول شود، به تاديب و تربيت تو شتافتم». نبود کرامت نفس به علت عدم تربیت صحیح باعث میشود افراد گرفتار این زیست خیالی شوند.
با این تبیین مشخص شد، برخی آسیبهای روحی یا ترومای روانشناختی باعث میشود افراد در دام این معنویتها با رویکرد رؤیابینی گرفتار شوند، البته همه اینگونه نیستند ولی برای درمان افراد مبتلا باید علت گرایش هر فردی مشخص شود، در این نوشتار درصدد بودیم به این بخش از آسیب با رویکرد شناخت موضوع، از زاویه روانشناختی اشاره کنیم. برای نقد معنویتهای نوظهور حتما باید با مباحث روانشناسی، بهویژه شناخت اختلالات روانی آشنا باشیم تا با تشخیص درست، رویکرد مواجهه و درمان درست در پیش بگیریم.
پینوشت:
[1]. ضربه روانی، ضربه روحی، آسیب روحی یا ترومای روانشناختی به تأثیرات و پاسخی احساسی پس از یک رویداد وحشتانگیز مثل تصادف، تجاوز جنسی یا بلایای طبیعی بر روی روان انسان گفته میشود.
[2]. نهج البلاغه، محمد دشتي، نامه ۳۱، جلد1، صفحه 268
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید