ترویج همجنسبازی در فن فیکشن موج کرهای
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فن فیکشن (Fan fiction)، داستانی تخیلی است که توسط طرفداران یک موضوع نوشته میشود. فن فیکشنهای جنسی بخشی از پازل جهانی ترویج همجنسبازی است. برای نمونه در یک فن فیکشن، دو عضو گروه استری کیدز به نام «بنگ چان» و «فلیکس» در نقش یک زوج «گی» [1] معرفی میشوند.
داستان این فن فیکشن با این موضوع است که فلیکس شخصیت اصلی داستان همجنس باز است و میداند این موضوع یک امر قبیح است و با آشکار شدن این انحراف، مورد شماتت و برخورد قاطع خانواده و جامعه قرار خواهد گرفت. راهکاری که نویسنده فن فیکشن ارائه میدهد مراجعه به مشاور مدرسه، صحبت با معلم و خانواده و ... نیست تا این مشکل را درمان کند، بلکه اصلاً در این داستان این علاقه جنسی به همجنس امر طبیعی و بدون اشکال تلقی میشود. این داستان به مخاطبانشان القا میکند که هنجار جامعه را قبول نکنید و همجنس بازی خود را حفظ کنید و برای اینکه ضربهای از حرفها و رفتارهای منفی خانواده و اجتماع نبینند، مهاجرت کنند. نکته جالب این است که کشور کره در این داستان به عنوان مقصد پیشنهاد میشود.
در بخشی از این داستان خیالی بیان میشود که برخلاف بزرگترها و خانواده، خواهرش به او گفته است که در مدرسه آنان همه گی و لزبین [2] هستن حتی ترنس جندر [3] هم دارند. در این داستان دقیقاً به شکاف نسلی اشاره میکند و بیان میکند که هنجارهای نسل امروز با نسل والدین متفاوت است و باید ارزش و هنجار نسل امروز را ترجیح داد ولو با دادن هزینه.
در این داستان فلیکس نقش یک فرد با احساسات که خیلی عاطفی هست رو بازی میکند (نقش زن) و بنگچان نقش یک فرد قوی و قابل تکیه که مسئول مدیریت کارها و... رو دارد (نقش مرد). در اینجا فانتزیهای ذهنی (خیالات) رابطه جنسی مطرح و رها میشود(پنجرهورود به خیالات ذهنی باز میماند)؛ همانند گذاشتن «سر روی شانه» و «خوابیدن روی تخت» و اینکه به «خونمون رسیدیم» و...
آسیب دیگر این فن فیکشن این است که انحرافات راعمومی و عادی جلوه میدهد. مخاطب با این داستان احساس همدلی کرده و کمترین آسیباش این است که حتی اگر خودش هم به این عمل قبیح ترغیب نشود، یک حس ترحم و عدم تنفر از این نوع رابطهها در ذهنش شکل میگیرد. در این داستانها سعی میشود عشق به جنس موافق و مخالف را هم عرض هم معرفی کند و برخی از مروجان این فن فیکشنها استدلال میکنند که عشق همانند آب زلال است، فرقی نمیکند که به همجنس عشق بورزی یا به غیر همجنس. در جواب باید گفت این یک تشبیه است و با یک وجه شبه نمیشود نتیجه درست گرفت؛ مثلاً آب استفاده شده در توالت هم آب است و آب چشمههای کوهها هم آب است. این کجا و آن کجا.
کسی که در یک گرفتاری افتاده است به هر کاری دست میزند تا رها شود؛ به قول معروف «الغريق يتشبث بکل حشيش» یعنی کسی که در حال غرق شدن است، به هر علف خشکیده ای (خار و خاشاک) چنگ می زند. اما این افراد برای رهایی از انحراف خود تلاش نمیکنند بلکه تلاش میکنند تا بگویند نهتنها کار ما نامشروع و انحراف نیست؛ بلکه یک امر طبیعی و مشروع است. علت این رویکرد هم این است که در سالهای قبل همجنسبازی یک انحراف اخلاقی و دینی بود ولی رسانهها با ابزار و قالبهای مختلف سعی کردند این انحراف را یک امر مثبت و صحیح معرفی کنند.
پی نوشت:
[1]. رابطه جنسی مرد با مرد
[2]. رابطه جنسی زن با زن
[3]. تراجنسیتی یا ترنسجندر (Transgender) افرادی هستند که هویت جنسیتی یا بیان جنسیت آنها با جنسیت انتسابی هنگام تولدشان متفاوت است.
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید