مشترکات جریان احمد اسماعیل بصری و اهلحق/ تناسخ
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مشترکاتی بین آموزههای جریان انحرافی احمد اسماعیل بصری اهل حق و تصوف وجود دارد؛ تناسخ یکی از این آموزههای خطرناکی است که این جریانات بین مریدان خویش ترویج میکنند.
علت استفاده جریان احمد اسماعیل بصری از آموزه تناسخ؛ فضیلتتراشی برای شخص احمد اسماعیل بصری بوده؛ بهگونهای که او در کتابهای مختلفش، ادعاهایی را مطرح کرده که مبتنی بر تناسخ بوده، بعضی از این ادعاها عبارت هستند از: «حجر فی یمین علی بن أبی طالب ألقاه فی یوم لیهدی به سفینة نوح»؛ [1]، «سنگ نجاتدهنده کشتی نوح در دست علی است»، «جعله عصا تفلق البحار»؛ [2] «او را همان عصای موسی قرار داد تا به دریا بزند»
این اعتقاد در بین متصوفه بسیار کم دیده میشود، اما افرادی همچون محمود پسیخانی، رئیس فرقۀ نقطویه مانند بوداییان بدون آنکه به روح مجرد معتقد باشد، قائل به تنـاسخ بوده و قوس صعودی ــ و نه قوس نـزولی ــ را پذیرفته است [3]. همچنین صوفیۀ بکتاشیه که با حروفیه و نقطویه درآمیخته بودند، قائل به تناسخ بودند و خوردن ماهی را به زعم آنکه بقایای غرقشدگان قوم نوحاند، حرام میدانستند. [4] تناسخ با اصطلاح "دُونادون" در بین اهل حق مطرح بوده، "دُونادون" به معنای: خروج روح از بدنی و ورود آن در بدن دیگر بعد از مرگ، "است که اساس این مسلک را تشکیل میدهد. [5]
بر اساس اعتقاد به دونادون، افراد این فرقه معتقدند که یک عده از پیشوایان آنها (علیالخصوص هفتتنان، هفتوان، هفت سردار، قولطاسیان) در دورههای گذشته در جامه پیامبران و صحابه حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله، یاران حضرت حسین و حتی دوازدهامام علیهمالسلام و عرفاً و سلاطین به دنیا آمده و به ارشاد و هدایت مردم جهان پرداختهاند؛ مثلاً به عقیده اهل حق حضرت شیث، نوح، صالح، یعقوب، ایوب، شعیب، یونس و مسیح عبارت از همان «بنیامین» بودهاند و همین بنیامین است که در جامههای گوناگون در میان مردم ظاهر گشته است. [6]
عقیده تناسخ مانند بسیاری از خرافات دیگر، مولود جهل و ناتوانی انسان از تفسیر پدیدههای طبیعی یا اجتماعی است. این در حالی است که این گونه تناسخ، مخالف مبانی قرآنی و روائی ما است. قرآن کریم تصریح دارد که روح مشرکان پس از جداشدن از بدن به این دنیا باز نخواهد گشت: «حَتّی اِذا جاءَ اَحَدَهُمُ المَوتُ قالَ رَبِّ ارجِعون لَعَلّی اَعمَلُ صلِحًا فیما تَرَکتُ کلاًّ»؛ [7] «تا آنگاه که مرگ یکی از ایشان فرا رسد، میگوید: «پروردگارا، مرا بازگردانید، شاید من در آنچه وانهادهام کار نیکی انجام دهم. نه چنین است، این سخنی است که او گوینده آن است و پیشاپیش آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته خواهند شد».
علمای امامیه در کتابهای خویش دیدگاه شیعه را مبنی بر بطلان تناسخ بیان کردهاند، شیخ صدوق رحمهالله در کتاب «اعتقادات الإمامیه» پیرامون باطل بودن تناسخ مینویسد: «و القول بالتناسخ باطل و من دان بالتناسخ فهو کافر، لأنّ فی التناسخ إبطال الجنّة و النّار»؛ [8] «و اعتقاد به تناسخ باطل بوده و قائل به آن کافر است؛ زیرا اعتقاد به تناسخ باعث رد و نپذیرفتن بهشت و جهنم خواهد شد (با پذیرش تناسخ، دیگر نمیتوان به معاد اعتقاد پیدا کرد)» در نتیجه باید توجه کرد که اعتقاد جریان انحرافی احمد اسماعیل بصری و اهل حق به تناسخ، خلاف مبانی قرآنی و بزرگان شیعه امامیه بوده و این انحراف نشاندهنده بطلان مسلک و جریان آنهاست.
پینوشت:
[1]. احمد اسماعیل بصری ، الجواب المنیر عبر الاثیر اصدارات أنصار، همان، ج ۱، ص ۱۶.
[2]. همان.
[3]. ذکاوتی قراگزلو، علیرضا، جنبش نقطویه، ص۱۳۲.
[4]. همان، ص۲۰۲.
[5]. صفیزاده، صدیق، نامه سرانجام یا کلام خزانه یکی از متون کهن یارستان، چاپ اول، تهران، هیرمند ۱۳۷۵، ص ۱۹۰.
[6]. خواجه الدین، سید محمدعلی، سرسپردگان (تاریخ و شرح عقاید دینی و آداب و رسوم اهل حق)، ص ۱۵.
[7]. مؤمنون/ ۹۹.
[8]. ابن بابویه، محمد بن علی، إعتقادات الإمامیة، کنگره شیخ مفید، قم، دوم، 1414ق، ص ۶۳.
افزودن نظر جدید