شرک ربوبی و عبادی مشرکین (قسمت دوم)
وهابیها برای متهم کردن مسلمانان به شرک و مشرک خواندن آنان میگویند، مشرکین صدر اسلام نیز در ربوبیت شرک نداشتند، بلکه در عبادت خدا مشرک بودند و از این جهت مسلمانان فعلی با آنان شباهت دارند؛ در پاسخ آنان میگوییم، آیات بسیاری در قرآن کریم، ناظر بر شرک ربوبی مشرکان آمده است؛ این آیات، بر اعتقاد مشرکین به ربوبیت غیر خداوند در رزق، عزت و نصرت و اموری که از شئون ربوبیت است، دلالت دارند؛ حتی در آیهای علت اخراج مسلمانان از مکه، عدم شرک ربوبی آنان دانسته شده است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسلمانان عقیده دارند که پرستش غیر خدا شرک بوده و موجب خروج از دایره توحید میگردد. عبادت غیر خدا، به حکم عقل و شرع جایز نیست و موجب کفر و خروج از اسلام است. وهابیون، اموری مانند توسل ، تبرک، زیارت قبور و طلب شفاعت را به معنای عبادت اشخاص میدانند و شرک میشمارند. ازاینرو، مسلمانانی را که به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، اهلبیت علیهمالسلام، پیامبران و اولیاءالله توسل و به نام و یاد آنان تبرک میجویند، مشرک میدانند.
آنان جهت تشبیه مسلمانانِ معتقد به توسل و زیارت با مشرکین صدر اسلام میگویند، مشرکان هم توحید ربوبی داشتند و شرک آنها عملی بود و مربوط به عبادت، نه شرک اعتقادی و شرک در ربوبیت! آنها به خداوند اعتقاد داشتند؛ بنابراین شرک مشرکین امروزی (مسلمانانی که وهابیها مشرک میخوانند) از شرک مشرکین زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله بدتر است.[1]
در پاسخ به وهابیون میتوان گفت آیات بسیاری در قرآن کریم، ناظر بر شرک ربوبی مشرکان آمده است و به صراحت آنان را در ربوبیت مشرک میخواند؛ این آیات، بر اعتقاد مشرکین به ربوبیت غیر خداوند در رزق، عزت و نصرت و اموری که از شئون ربوبیت است، دلالت دارند. قرآن از رویه مشرکان، این گونه یاد میکند: «و آنان غیر از خدا، معبودانی را برای خود برگزیدند تا مایه عزّتشان باشد!»[2] همچنین خداوند به مشرکانی که بتها را منبع رزق و روزی میدانستند، دستور میدهد که خدا را به عنوان رازق قلمداد کنند: «شما غیر از خدا، فقط بتهایی (از سنگ و چوب) را میپرستید و دروغی به هم میبافید؛ آنهایی را که غیر از خدا پرستش میکنید، مالک هیچ رزقی برای شما نیستند؛ روزی را تنها نزد خدا بطلبید و او را پرستش کنید و شکر او را بجا آورید که به سوی او بازگشت داده میشوید!»[3]
قرآن غالب نزاعهای مشرکان مکه با پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنین را بر محور ربوبیت خداوند سبحان میداند[4] و در آیهای، به صراحت ربوبیت خداوند را دلیل نزاعها میشمارد: «بگو: آیا غیر خدا پروردگاری را بطلبم، در حالی که او پروردگار همه چیز است؟! ... و شما را از آنچه در آن اختلاف داشتید، خبر خواهد داد».[5] قرطبی ذیل آیه مینویسد که مشرکان مکه بت را رب میدانستند و از پیامبر صلیاللهعلیهوآله خواستند تا بتها را رب خود قرار دهد و حضرت پاسخ داد: «آیا رب واقعی را رها کنم و غیر خدا (بت) را به عنوان رب بپذیرم؟»[6]
آیات دیگری که اثبات میکند مشرکان مکه بر خلاف باور وهابیان، شرک ربوبی داشتند و گواهی میدهد مشرکان از غیر خدا، رزق و نصرت طلب میکردند، این آیات است: «آن کیست [از] سپاهتان که شما را به هنگام نزول عذاب در برابر خدای رحمان یاری دهد؟ ... * یا کیست آنکه به شما روزی دهد، اگر خدا روزیاش را از شما باز دارد؟ [نه اینکه حقیقت را نمیدانند] بلکه در سرکشی و نفرتِ [از حق] پافشاری میکنند».[7] قرطبی ذیل آیه، بر شرک ربوبی مشرکان تأکید دارد و آیه را استفهام انکاری میداند؛ یعنی آیا آلهه، یاور و مانعی است برای شما تا شما را در برابر خدا یاری دهد، شما را از عذاب خدا منع کرده، از آنچه خدا از عذاب برای شما در نظر گرفته، جلوگیری کند؟[8]
مشرکان مکه بتها را قادر به ضرر رسانی میدانستند و پیامبر صلیاللهعلیهوآله را از آسیب رساندن توسط بتها میترساندند؛ چنین باوری به بتها، نشان از شرک ربوبی آنان است. «آیا خدای (مهربان) برای بندهاش کافی نیست؟ و مردم (مشرک) تو را از قدرت غیر خدا میترسانند! و هر که را خدا به گمراهی خود واگذارد دیگر او را هیچ راهنمایی نخواهد بود».[9] قرطبی ذیل آیه فوق بیان میدارد که مشرکان، حضرت را از رسیدن گزند بتها میترساندند و میگفتند: آیا خداوند ما را دشنام میدهی؟ اگر از بدگویی آنها دست برنداری یا تو را به مرض و جنونی گرفتار میکنند یا ضرری از سوی آنان به تو خواهد رسید.[10]
در قرآن کریم علت اخراج پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنان از مکه، اعتقاد آنان به توحید ربوبی دانسته شده: «همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه میگفتند: پروردگار ما، خدای یکتاست!»[11] بنابراین مشرکان که به علت عدم شرک مؤمنین به ربوبیت الهی، آنها را مجازات و اخراج کردند، سزاوار نیست بگوییم خودشان توحید ربوبی داشتند.
پینوشت:
[1]. كشف الشبهات، محمد بن عبدالوهاب، ص4 و 5 و 33.
[2]. سوره مریم، آیه 81.
[3]. سوره عنکبوت، آیه17.
[4]. سوره بقره، آیه258؛ سوره رعد، آیه30 و سوره شعراء، آیه25.
[5]. سوره انعام، آیه 164.
[6]. تفسير القرطبی، ج7، ص155.
[7]. سوره ملک، آیه 20و21.
[8]. تفسير القرطبی، ج8، ص218.
[9]. سوره زمر، آیه36.
[10]. تفسير القرطبی، ج15، ص258.
[11]. سوره حج، آیه40.
افزودن نظر جدید