علم ائمه (ع) به تمامی زبانها
یکی از دلایل علم امام به لغات گوناگون، رهبری و ولایت بر تمام انسانهاست، از آنجا که ولایت ائمه (ع) به زبان عربی محصور نبوده و شامل تمام زمانها و مکانهاست، ضروری است امام بتواند با سایر امتها و نژادها ارتباط برقرار کند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آگاهی نسبت به زبان و توان دریافت مفاهیم زبانهای دیگر، تنها راه انتقال و تبادل اندیشه ها، فرهنگها و تمدنها، و ضروری ترین راه برای تفاهم بین انسانها است. بنابراین بنیادی ترین راه دریافت این فرهنگها، داشتن علم و آگاهی به زبانها است. بی تردید در قلمرو دین اسلام، که رسالت جهانی و جاودانی دارد و همه ملتها، مخاطب آنان هستند، این آگاهی یک ضرورت تبلیغی و دینی و ارتباطی پیدا میکند.
پژوهش های گوناگون، نشان داده اند که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و اهل بیت (علیهمالسلام) توان فهمیدن لغات گوناگون و سخن گفتن و نوشتن به همه زبانها و گویشها را داشتهاند؛ چه زبانهایی که تاکنون شناخته شدهاند و چه زبانهایی که ناشناخته ماندهاند.
این ادعا با ادله بسیار استوار و انکارناپذیر، اثبات گردیده است؛ اما سید ابوالفضل برقعی یکی از سران جریان قرآنیون شیعه در کتاب بتشکن، ذیل روایات این باب کتاب کافی مینویسد: «مدعای احادیث این باب [(علم غیب پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و ائمه (علیهمالسلام)] با قرآن موافق نیست و پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) علوم تمام انبیاء را نداشت و همه زبانها و یا زبان حیوانات را نمیدانست و یا پیامبرانی که خداوند آنها را در قرآن ذکر نفرموده، نمیشناخت.»
در نقد این ادعا می توان گفت:
در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که آشکارا آگاهی پیامبران و برخی از بندگان خاص خدا از امور پنهان از حس را تصدیق میکند و هیچ فرد مسلمانی که قرآن را وحی آسمانی میداند، پس از دقت در مفاد آنها، نمیتواند در این مسأله تردید داشته باشد.
برخی از این آیات اشاره به آشنا بودن حضرت داود و سلیمان (علیهالسلام) با زبان پرندگان و حیوانات دارد: «وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ [نمل/16] و سلیمان وارث (ملک) داوود شد (و مقام سلطنت و خلافت یافت) و گفت: ای مردم! ما را زبان مرغان آموختند و از هرگونه نعمت عطا کردند، این همان فضل و بخشش آشکار است.»
این آشنایی و آگاه بودن از مقصود آنان، چیزی جز آگاهی از غیب نیست و هیچ قرینه و شاهدی در این آیات نمی بینیم که نشان دهد این تعابیر، استعاره و مجاز هستند. بنابراین در مجموع می توان گفت سخن گفتن آن حضرت با پرندگان، حیوانات و جنیان، حکایتهایی استعاری و مجازی نیستند، بلکه از رخدادهای حقیقی و واقع شده خبر میدهند و یا در آیاتی دیگر به آگاه بودن حضرت سلیمان از زبان مورچگان آمده است: «حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِي النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ [نمل/18و19] وآنگاه به درّه موران رسيدند، مورى گفت: اى موران! به خانههاى خود درآييد تا سليمان و سپاهش شما را ناآگاهانه فرو نكوبند. (سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود و گفت.. .»
همچنین مطابق آنچه که در سوره نمل و فهمیدن زبان هدهد آمده، مشخص می گردد که خداوند اگر اراده کند می تواند زبانهای مختلف را به هر کسی بیاموزد و نیز بر اساس روایات، پیامبر و امامان (علیهمالسلام) به تمام زبانهایی که مردم با آن سخن میگویند واقف بوده، میتوانند همانگونه و به همان لهجه و با فصاحت کامل سخن بگویند و کلام هیچ کس از آنان پوشیده نیست.
یکی از دلایل علم امام به لغات گوناگون، رهبری و ولایت بر تمام انسانهاست، از آنجا که ولایت ائمه (علیهالسلام) به عرب زبانها محصور نبوده و شامل تمام زمانها و مکانهاست، ضروری است امام بتواند با سایر امتها و نژادها ارتباط برقرار کند. از جمله چیزهایی که علم امام به همه لغات را تأیید میکند این است که اگر نزد امام دو نفر متخاصم برای قضاوت آمدند و زبان عربی نمیدانستند، اگر امام زبان آنها را نداند و مترجم هم نباشد، تعطیل احکام لازم آمده و باعث نقض غرض میگردد.[2]
به عبارت دیگر امام چون جنبه رهبری و زمامداری انسان ها را به عهده دارد، باید به تمامی زبانهایی که خداوند متعال به بشر به عنوان آیهای از خود عطا فرموده است، احاطه داشته باشد تا بتواند تکلیف خود را به تمام معنا ادا کرده و انسانها را به سر منزل مقصود برساند. اصولاً یکی از ویژگیهای امام شناخت این زبان بوده است و اگر امامی چنین علمی را نداشته باشد به عنوان امام انتخاب نمیشود.[3]
پینوشت:
[1]. برقعی، ابوالفضل، عرض اخبار اصول بر قرآن و عقول، ص691.
[2]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۶، ص۱۵۳.
[3]. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص۱۳۳ ـ ۱۳۶.
سجادی، سید احمد، پرچمداران هدایت، ص۱۵۹.
گنجی، حسین، امام شناسی، ج۱، ص۱۸۹.
افزودن نظر جدید