قرآنیون
برقعی از بزرگان جریان قرآنبسندگی، به فرازهایی از دعای فرج واکنش نشان داده و آن را شرک و مخالف آیات قرآن میداند؛ در حالی که ادعیهای که با عباراتی مانند «إکفیانی» در احادیث وارد شده، برای آن است تا به این وسیله، از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) کمک و یاری طلبیده شود و این به معنای توکل بر آن بزرگواران نیست تا شرک باشد، بلکه همان توسل است و در مسئله توسّل، ما شیعیان خداوند را حاجت دهنده اصلی میدانیم.
قرآنیون معتقدند که هیچ آیهای از آیات قرآن، نسخ نشده است؛ زیرا نسخ قرآن مستلزم زمانمند بودن آیات قرآن است که با جاودانگی آن در تعارض است. این ادعا، ناشی از خلط میان معنای لغوی واژه نسخ با معنای اصطلاحی آن است. معنای لغوی نسخ، هرگونه تغییر، تبدیل، تخصیص و تقیید را شامل میشود، در حالی که معنای اصطلاحی، خبر میدهد که زمان اعتبار حکم قبلی به آخر رسیده و حکم، تغییر نکرده است و از اول بنا به این تغییر بود.
«قرآنیون» قرآن را یگانه منبع تشریع دین میدانند و مرجعیت دینی سنّت را به کلی منکرند و معتقدند که قرآن تنها منبع تشریع است؛ در مقابل این ادعا یاید گفت که روایات زیادی وجود دارد که سنت را در کنار قرآن، به عنوان منبع پاسخگویی به پرسشهای دینی نام برده است.
«قرآنیون»، جریان فکری نوظهوری هستند که قرآن را یگانه منبع تشریع میدانند و مرجعیت سنت را بهکلی منکرند؛ این در حالی است که آیات قرآن بر این اعتقاد، خط بطلان میکشد و در آیات مختلف، به اطاعت از رسول امر میکند، اطاعتی که دلالت بر لزوم پیروی مطلق از پیامبر(ص) میکند.
به جریان افراطی قرآنیون که با استناد به برخی از آیات، قرآن را برای بشر کافی میدانند و حجیت سنت پیامبر(ص) را زیر سؤال میبرند، این در حالی است که طبق این آیه، پیامبر(ص) وظیفه استنطاق قرآن و تبیین احکام و قوانین و فرائض و سنن را از سوی خداوند بر عهده دارد و در واقع، خود قرآن ناطق است.
جَکرالوی از بزرگان جریان قرآنیون، تعداد نمازهای یومیه را با استدلال به آیه 114 سوره هود، پنج نماز دانسته است. این در حالی است که آیه مورد استناد وی، به اقامه نماز در دو سوی روز و در قسمتهایی از شب امر کرده و تعداد نماز مشخص نشده، بلکه محدوده نمازخواندن را مشخص کرده است.
حدیث، بعد از قرآن دومین منبع استنباط احکام نزد شیعه و اهل سنت بوده و بسیاری از احکام فقهی که توسط پیامبر اکرم(ص) تشریع شده، در قالب احادیث و روایات به ما رسیده است؛ اما عدهای فقط قرآن را تنها منبع و مصدر تشریع دین میدانند؛ مانند فرقه قرآنیون که فقط قرآن را حجت دانسته و سنت را انکار میکنند که این اعتقاد، مخالف قرآن است.
قرآنیون با تأویل و توجیه رأی مدارانه نسبت به آیات قرآن، بر نفی جایگاه سنّت در شناخت دین، پای فشردهاند؛ این در حالی است که اطاعت مطلق و حجیت سنت قولی و غیرقولی پیامبر(ص) به روشنی در آیات وحی آمده است.
قرآنیون با تأویل و توجیه رأی مدارانه نسبت به آیات قرآن، بر نفی جایگاه سنّت در شناخت دین، پای فشردهاند؛ این در حالی است که اطاعت مطلق و حجیت سنت قولی و غیرقولی پیامبر(ص) به روشنی در آیات وحی آمده است.
برقعی یکی از سران جریان قرآنبسندگی با وجود اینکه مخالف هرگونه تفسیر و تأویل برای آیات قرآن است، در یکی از آثار خود ضمن بیان آیات قرآن، به تفسیر آیات پرداخته و شیعیان را به خاطر اعتقاد به مسئله توسل متهم به شرک میکند؛ درحالیکه شیعیان این اعتقاد خود را از قرآن و سخنان اهل بیت(ع) گرفتهاند.
قرآنیون معتقدند که قرآن کتابی جامع و تنها منبع احکام شرعی است و همه ضروریات اسلام، بهتنهایی از قرآن قابلاستخراج است و نیازی به حدیث نیست؛ اما قرآنیون با وجود این اعتقاد، در کتب تفسیری خود، از سنت پیامبر(ص) و روایات اهلبیت گرامی آن حضرت و اقوال صحابه و تابعین استفاده کردهاند.
حکمی زاده از قائلین دیدگاه قرآن بسندگی در دین، معتقد است قرآن تنها منبع قابل استفاده در استنباط معارف و احکام دینی است و برای تمام مسائل و امور دینی، فقط باید از قرآن بهره بُرد و حجیت تمام احادیث را منکر شده است. در نقد او کتاب کشف الاسرار توسط امام خمینی(ره) نوشته شد.
برقعی از بزرگان جریان قرآنبسندگی معتقد است چون در آیه 51 سوره مائده، واژه «ولی» به معنای دوست است؛ پس در آیه 55 سوره مائده نیز به معنای دوستی است؛ در حالی که در روایات معتبری که در کتب فریقین و در بیان شأن نزول آیه 51 سوره مائده وارد شده، به این مطلب تصریح شده است که معنا و مراد از کلمه «ولی» در این آیه، همان زمامداری و سرپرستی امور است.
برقعی از سران جریان قرآنبسندگی، در یکی از آثار خود ضمن بیان آیات قرآن، ذیل آن به تفسیر آیات پرداخته و شیعیان را به خاطر اعتقاد به مسئله توسل متهم به شرک میکند؛ در حالی که وی از عمل مردم تفسیر اشتباه میکند و شیعیان اعتقاد خود را از قرآن و سخنان اهل بیت(ع) گرفتهاند.