قرآنیون
برقعی از چهرههای شاخص «قرآنبسندگی»، با استناد به «و اقمتم حدوده» از زیارت جامعه کبیره، ادعا کرده است که بر اساس تاریخ اسلام، به جز امیرمؤمنان(ع) و در دوران کوتاهی امام مجتبی(ع)، هیچ کدام از اهلبیت(ع)، قدرت سیاسی و اجتماعی نداشتند، لذا نمیتوانستند حدود الهی را اجرا کنند. در حالی که انحصار اجرای حدود الهی به بحث خاص حدود در فقه، در اینجا ادعایی بلا دلیل است.
برقعی، از چهرههای شاخص قرآنیون، با استناد به عباراتی از زیارت جامعه کبیره مینویسد: «در این دعا آمده، هر کس شما را انکار کند، کافر است! جای سؤال است؛ اگر جز شیعیان اثنیعشری، تمامی عالم اسلام با وجود احترامی که برای ائمه(ع) قائل هستند، اما منکر امامت و نصب الهیاند، آیا کافرند؟ در نقد باید گفت: هر چند کفر در برابر ایمان و کافر در برابر مؤمن معنا پیدا میکند، اما تنها معنای کفر، ایمان نیاوردن نیست.
قلمداران از چهرههای جریان «قرآنبسندگی»، به فرازهایی از زیارت «جامعه کبیره» اشاره کرده و آن را معارض قرآن کریم دانسته و حکم به ساختگی بودن این زیارت کرده است؛ درحالی که زیارت جامعه کبیره، از مهمترین و صحیحترین زیارات است و سند آن بلاشک صحیح بوده و صدور آن از اهلبیت(ع) مسلّم است و اشکال او نیز وارد نیست.
یکی از چهرههای شاخص جريان «قرآنیون» مطالبی در نقد زیارت جامعه کبیره بیان کرده است؛ وی مینویسد: «زیارت جامعه که با تعریف و تمجید و غُلُو و چاپلوسی آغاز شده، با سیره متواضعانه ائمه، مناسبت ندارد». در پاسخ او باید گفت اگر این استدلال در مورد عبارات زیارت جامعه در تناقض با سلوک اهلبیت(ع) پذیرفته شود، به طریق اولی، تسبیحات و تهلیلات و شکرگزاریها نسبت به خداوند متعال نیز همین گونه است.
«برقعی» از چهرههای شاخص قرآنیون، با استناد برخی از فرازهای زیارت «جامعه کبیره»، شیعه را متهم به غلو میکند؛ درحالی که زیارت جامعه کبیره، از مهمترین و صحیحترین زیارات است و سند آن بلاشک صحیح بوده و صدور آن از اهلبیت(ع) مسلّم است.
«قرآنیون»، قرآن را یگانه منبع تشریع دین میدانند و مرجعیت دینی سنّت را به کلی منکرند و معتقدند که قرآن تنها منبع تشریع است؛ در مقابل این ادعا یاید گفت که غیر از آیات فراوانی که سنت را در کنار قرآن، به عنوان منبع پاسخگویی به پرسشهای دینی نام برده، سیره عقلا و اتفاق مسلمان نیز پذیرش سنت نبوی را تأیید میکند.
«قلمداران» که از جریان قرآنیون است، با استناد آیات قرآن، برخی از فرازهای زیارت «جامعه کبیره» را شرک خوانده و شیعه را به شرک متهم میکند؛ درحالی که با تأویل صحیح میتوان عبارت جامعه کبیره را در مورد دنیا دانست و آیه را طبق سیاق آیات قبل درباره آخرت است؛ این چنین اتهام قلمداران منتفی میگردد.
پیروان و طرفداران جریان انحرافی قرآنبسندگی، با خلط در معانی آیات قرآن میگویند، آیات قرآن، ما را به اکتفا به خداوند، بهعنوان رب و اکتفا به قرآن، به عنوان کتاب ترغیب میکند؛ این ادعا، در حالی است که شمار زیادی از آیات قرآن، بر اعتبار سنت پیامبر(ص) و هر آنچه به ایشان منتسب است، صراحت دارد.
«شریعت سنگلجی» از فعالان نگرش قرآن بسندگی در دوره رضاخان، زمانی که انجام هرگونه فعالیت دینی محدودیتهای زیادی داشت، آزادانه عقاید و اندیشههایش را بیان میکرد. وی انتقادات تندی به مناسک مذهبی شیعه وارد میکرد و از سوی رضاخان که مدعی اصلاحات مذهبی بود، مورد حمایت ویژه قرار میگرفت.
«احمد صبحی منصور»، از قرآنیون اهلسنت است که با خلط در معانی آیات قرآن، میگوید آیات قرآن ما را امر به اطاعت از قرآن و نهی از تبعیت غیر قرآن (از جمله سنت پیامبر و کتابهای حدیثی و تفسیری) میکند. این ادعای احمد صبحی منصور، مبنی بر قرآنبسندگی و نفی حجیت سنت است، در حالی که شمار زیادی از آیات قرآن بر اعتبار سنت پیامبر(ص) و هر آنچه به ایشان منتسب است، صراحت دارد.
«احمد صبحی منصور»، از قرآنیون اهلسنت، برای اثبات مبانی خود ادعا کرده است که مراد از کلمه «رسول» در آیات قرآن که امر به اطاعت از خداوند و رسول کرده، قرآن کریم است؛ این در حالی است که این ادعا، نه با بلاغت و فصاحت قرآن سازگار است و نه با تفاسیر سایر مفسران فرییقین.
«احمد صبحی منصور»، از قرآنیون اهلسنت است که با خلط در معانی آیات قرآن میگوید، مراد از «هذا»، در آیه 153 سوره انعام، «قرآن» و مراد از «سبل»، «احادیث منسوب به پیامبر(ص)» است که از آن نهی شده است؛ این در حالی است که مراد از «هذا» در آین آیه، دین الهی است نه قرآن.
برقعی که به دنبال تضعیف بزرگان حدیثی شیعه، ازجمله مرحوم کلینی است، ادعاهای بیاساسی را نسبت به مرحوم کلینی و کتاب کافی مطرح کرده است که هیچ پشتوانه علمی نداشته و صرفاً یک نظر شخصی و برخلاف نظر بزرگان شیعه و اهل سنت، در اینباره است.
برقعی، از بزرگان قرآنیون، با استناد به آیه 86 سوره نحل، توسل را شرک دانسته و مقصود از شرکایی را که در این آیه ذکر شده است، اولیا خدا و بزرگان میداند که در روز قیامت، متوسلان و خوانندگان خود را دروغگو میخوانند؛در حالی که مفسران بزرگ فریقین، دیدگاهی برخلاف آنچه که برقعی ادعا کرده است، دارند.