نقد نظریه شرک بودن توسل در نگاه برقعی
برقعی، از بزرگان قرآنیون، با استناد به آیه 86 سوره نحل، توسل را شرک دانسته و مقصود از شرکایی را که در این آیه ذکر شده است، اولیا خدا و بزرگان میداند که در روز قیامت، متوسلان و خوانندگان خود را دروغگو میخوانند؛در حالی که مفسران بزرگ فریقین، دیدگاهی برخلاف آنچه که برقعی ادعا کرده است، دارند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی » از روحانیون معاصر بود که عمده اندیشه وی، ترکیبی از قرآنبسندگی و نفی عقاید شیعی است. وی در نیمه اول عمرش، مطالبی را همسو با تفکرات شیعی مینوشت؛ اما به نظر میرسد خواندن کتابی از ابن تیمیه که حاوی انتقادات شدید به شیعه بود و اعتقادات شیعه را متعصبانه میخواند، موجب شد تا در سن 53 سالگی مدعی شود در شیعه، خرافات زیادی وجود دارد که خلاف متون دینی است و باید با این خرافات مبارزه کرد.
از جمله عقاید شیعه که برقعی به نقد آن پرداخته، مسئله توسل به اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام است. برقعی همانند وهابیت، با مشرک دانستن شیعیان، ادله و نظرات شیعه پیرامون توسل به اهلبیت علیهمالسلام را خرافات و غیرقابلپذیرش میداند؛ زیرا خداوند را والاتر از آن میداند که افرادی را در افعالش، شریک گرداند.
برقعی با استناد به آیه «وَإِذَا رَأَی الَّذِینَ أَشْرَکُوا شُرَکَاءَهُمْ قَالُوا رَبَّنَا هَؤُلَاءِ شُرَکَاؤُنَا الَّذِینَ کُنَّا نَدْعُو مِنْ دُونِکَ فَأَلْقَوْا إِلَیْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّکُمْ لَکَاذِبُونَ»؛ [1] «و چون مشرکان، شریکان خود را مشاهده کنند گویند: بارالها! اینانند که ما بهجای تو پرستش میکردیم (آنها که ما را فریب دادند، به جای ما مجازات کن)، شریکان جواب دهند که شما البته دروغ میگویید (ما هرگز شما را به پرستش خود نخواندیم)»، توسل را شرک دانسته و مقصود از شرکایی را که در این آیات ذکر شده است، اولیا خدا و بزرگان میداند که در روز قیامت، متوسلان و خوانندگان خود را دروغگو میدانند.[2]
نقد و پاسخ:
در مورد آیه مورد استناد برقعی باید گفت همه مفسران تأکید دارند منظور و مراد از «شرکا» در آیه، «بتها، شیاطین»،[3] «انسانها و فرشتگان»[4] و هر چیزی است که در نظر مشرکان، همسان با خداوند در نظر گرفته شود.[5]
دوم اینکه منظور از شراکت آن است که مشرکان، سهمی را در اموال خود برای آن موجودات در نظر میگرفتند، یا آنها را ارباب خود دانسته و به همراه خدا یا به غیر از خدا میپرستیدند که البته، شریک کردن آن موجودات در عبادت خداوند، وجه برجسته این معناست.[6]
سوم اینکه مطابق آنچه که در آموزههای قرآنی آمده است، مانند قید «من دونک» و یا قید «من دون الله» که در آیه مورد استناد برقعی آمده است، با توجه و تتبع در مفهوم یکایک این قیدها، این نکته روشن میشود که هرگونه توجه و یاری خواستن از موجودی «مستقل» از خداوند، حرام و ناتمام خواهد بود. در حالی که شیعیان در توسل خود به اهلبیت علیهمالسلام و اولیاء الهی، هیچ گاه آنان را مستقل در برآورده کردن حاجات خود نمیدانند و در ذهن خود این مطلب را میدانند که خواسته آنان بهخاطر قرب و نزدیکی (به خدا) کسی که به او متوسل شدهاند، به استجابت نزدیکتر است.
پینوشت:
[1]. سوره نحل، آیه 86.
[2]. برقعی، سید ابوالفضل، تضاد قرآن و مفاتیح، ص226.
[3]. فخر رازی، تفسیر رازی، ج20، ص96، نشر ردمک.
[4]. آلوسی، شهابالدین محمود بن عبدالله حسینی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج7، ص444.
[5]. مغنیه، محمدجواد، التفسیر المبین، ج1، ص257.
[6]. ابن جوزی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج2، ص577، دار الکتاب العربی – بیروت.
افزودن نظر جدید