افراط برقعی در مورد کتاب کافی

  • 1402/08/18 - 13:58

برقعی که به دنبال تضعیف بزرگان حدیثی شیعه، ازجمله مرحوم کلینی است، ادعاهای بی‌اساسی را نسبت به مرحوم کلینی و کتاب کافی مطرح کرده است که هیچ پشتوانه علمی نداشته و صرفاً یک نظر شخصی و برخلاف نظر بزرگان شیعه و اهل سنت، در این‌باره است.

قرآنیون

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی» یکی از افرادی است که در جنبه نفی اعتبار کتاب «الکافی»، به افراط روی آورده است. وی در مورد کتاب کافی نقدی نوشت که در نهایت، چیزی از این کتاب را باقی نگذاشت. اگر فردی، کتاب وی را بخواند، خواهد دید که وی از فرط تندروی در نقد، گاه برای تخریب حدیثی، به دلایلی دست می‌زند که انسان را ناخودآگاه به سوی این باور سوق می‌دهد که گویی وی پیش از ورود به نقد، تصمیم خود را گرفته است.

وی درباره شیخ کلینی می‌نویسد: «محمد بن یعقوب کلینی، کاسبی بوده در بغداد و هر خبری را از کسانی که هم مذهب وی بوده‌اند و یا سخنشان را موافق مرام و مسلک خویش می‌یافته و می‌پسندیده، در طول بیست سال در دفاتر خود جمع کرده و اگر بخواهیم بسیار خوش‌بینانه قضاوت کنیم، باید بگوییم که از مطالعه بی‌غرضانه کتاب کافی می‌توان دریافت که وی با قرآن آشنایی کافی نداشته و غالباً تعارض اخبار منقوله خود را با قرآن در نمی‌یافته و به احوال رجالی که احادیث‌شان را ثبت می‌کرده، توجه چندانی نداشته است».[1]

متأسفانه این نوشته، امروزه دست آویزی برای جریان وهّابیت و متأثرین از آن شده تا آن را به زبان عربی ترجمه کنند و با مقدّمه و توضیحاتی، در سطح گسترده برای مبارزه با شیعه چاپ و نشر دهند. این ترجمه با نام بسیار زشت «کسر الصّنم؛ بت‌شکن»، از سوی جریان‌های وهّابی در جهان اسلام منتشر شد.

این سخنان بی‌اساس برقعی در مورد کتابی است که دارای ویژگی‌های منحصر به فردی است که سایر کتب اربعه شیعه، از آن برخوردار نیستند؛ ازجمله اینکه تألیف کافی در عصر غیبت صغری بوده و تألیف آن به عصر حضور ائمه علیهم‌السلام نزدیک بود؛ همچنین جامعیت کتاب که مشتمل بر روایات اعتقادی، اخلاقی و فقهی است، در حالی که  این موضوعات در دیگر کتب اربعه وجود ندارد. شاید به همین دلیل است که علما و بزرگان شیعه، در مورد کتاب کافی، این تأییدات را به کار برده‌اند.

«شیخ مفید» که از معاصران کلینی به شمار می‌رود، درباره کتاب کافی می‌نویسد: «کتاب کافی از برترین کتاب‌های شیعه و پرفایده‌ترین آنهاست».[2] یا «شهید اول»، محمّد بن مکّی، در اجازه خود به ابن خازن، ضمن شمردن کتب حدیثی شیعه، می‌نویسد: «همانند کتاب کافی، در حدیث شیعه نوشته نشده است».[3] همچنین «آیت‌الله خویی» از استادش میرزا محمدحسین نائینی نقل کرده که ایشان مناقشه در اسناد روایات کافی را حرفه و ترفند عاجزان و ناتوانان می‌دانسته است.[4]

حتی اهل‌سنت نیز از کلینی به بزرگی یاد کرده‌اند. «ابن اثیر» در وصف ایشان می‌نویسد: «کلینی، فقیه و پیشوا در مذهب اهل‌بیت علیهم‌السلام، دانشمند مذهب خود، بزرگ و برجسته و شناخته شده نزد شیعه است که با بررسی اسناد کتاب کافی، این نکته آشکار می‌شود که کلینی کتاب خود را با مراجعه به اصول اصحاب ائمه علیهم‌السلام و کتاب‌های مصنّفان مشهور شیعه تدوین کرده است».[5]

پی‌نوشت:
[1]. برقعی، سید ابوالفضل، عرض اخبار اصول بر قرآن و عقول، ص40.
[2]. شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص202.
[3]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج105، ص141.
[4]. خویی، معجم رجال الحدیث، ج1، ص99.
[5]. ابن اثیر الجزری، المبارک بن محمد، تتمه جامع الاصول فی احادیث الرسول، ج2، ص895، تحقیق بشیر محمد عیون، بیروت، دارالفکر.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.