نقد ادعای قرآنیون در زمینه انکار مسئله نسخ
قرآنیون معتقدند که هیچ آیهای از آیات قرآن، نسخ نشده است؛ زیرا نسخ قرآن مستلزم زمانمند بودن آیات قرآن است که با جاودانگی آن در تعارض است. این ادعا، ناشی از خلط میان معنای لغوی واژه نسخ با معنای اصطلاحی آن است. معنای لغوی نسخ، هرگونه تغییر، تبدیل، تخصیص و تقیید را شامل میشود، در حالی که معنای اصطلاحی، خبر میدهد که زمان اعتبار حکم قبلی به آخر رسیده و حکم، تغییر نکرده است و از اول بنا به این تغییر بود.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «قرآنیون» نامی است که بر جریانی اسلامی در مصر، اطلاق شد و به طور محدود در داخل مصر و بیرون از آن، طرفدارانی پیدا کرده است. این نام را در اصل، مخالفین آنان بر ایشان گذاشتند، اما آنان ایرادی ندیدند که به این نام خوانده شوند؛ بلکه آن را شرافتی برای خود دانسته و بر خود، اهل قرآن اطلاق میکنند؛ قرآنبسندگی، لوازمی دارد که قرآنیون به آن پایبند هستند، ازجمله اینکه آنان معتقدند که هیچ یک از آیات قرآن، نسخ نشده است؛ زیرا قول به نسخ، مستلزم پذیرش زمانمند بودن آیات قرآن است که با جاودانگی قرآن در تعارض است.[1]
در نقد و پاسخ به این ادعای قرآنیون باید گفت که مطرحکردن این اشکال توسط قرآنیون، ناشی از خلط میان معنای لغوی واژه نسخ با معنای اصطلاحی آن است. زیرا معنای لغوی نسخ، هرگونه تغییر، تبدیل، تخصیص و تقیید را شامل میشود،[2] در حالی که معنای اصطلاحی واژه نسخ، تنها به ما خبر میدهد که زمان اعتبار حکم قبلی به آخر رسیده است؛ یعنی رأی و نظری تغییر نکرده است؛ زیرا که از اول بنا به این تغییر بوده است.[3]
احکام نسخ شده، فقط در ظاهر به صورت احکام مطلق و همیشگیاند، اما در باطن، مقید و مخصوص به وقت معیّنی هستند و پس از پایان آن وقت، حکم نیز پایان مییابد و حکم جدید که به آن ناسخ گفته میشود، نازل میگردد. همچون پزشکی که در دو زمان مختلف و با توجه به وضعیّت جسمی بیمار، دو نوع دارو تجویز میکند؛ بنابراین، هر یک از منسوخ و ناسخ در ظرف زمانی و مصلحتی خاص خود، سودمند و لازم بوده است؛ مانند دستورى که به مسلمانان در مورد دادن صدقه قبل از نجوا و گفتگوهاى درِگوشى با پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله داده شده بود: «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَىْ نَجْویکُمْ صَدَقَةً»؛ [4] «اى کسانى که ایمان آوردهاید، هنگامى که مىخواهید با پیامبر نجوا کنید، پیش از نجوا، صدقهاى در راه خدا بدهید». این آزمونى بود براى مسلمانان که جز یک نفر (حضرت علی علیهالسلام) کسی به آن عمل نکرد و آیه ناسخ به سرعت نازل شد و خداوند فرمود: «اَءَشْفَقْتُمْ اَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَىْ نَجْویکُمْ صَدقات فَاِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللهُ عَلَیْکُمْ فَاَقیمُوا الصَّلاةَ وَ اتُوا الزَّکوةَ وَ اَطیعُوا اللهَ وَرَسُولَهُ وَ اللهُ خَبیر بِما تَعْمَلُونَ»؛ [5] «آیا ترسیدید فقیر شوید که از دادن صدقات، پیش از نجوا خوددارى کردید! اکنون که این کار را نکردید و خداوند توبه شما را پذیرفت، نماز را برپا دارید و زکات را ادا کنید و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید و [بدانید] خداوند از آنچه انجام مىدهید، باخبر است».
این نوع از نسخ (نسخ حکم آیات و بقای تلاوت آن) مورد توجه اکثر اندیشمندان اسلامی قرار گرفته و با دلیل قرآنی، وقوع آن را درباره قرآن حتمی دانستهاند. از مهمترین مستندات وقوع نسخ در قرآن، خود آیات قرآن است؛ به این معنا که خداوند در قرآن به صراحت به مقوله نسخ برخی از آیات قرآن اشاره کرده است؛ ازجمله این آیه که خداوند میفرماید: «مَا نَنْسَخْ مِنْ آییةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْهَا أَوْ مثلها»؛ [6] «هر حکمی را نسخ کنیم، و یا نسخ آن را به تأخیر اندازیم، بهتر از آن، یا همانند آن را میآوریم. آیا نمیدانستی که خداوند بر هر چیز توانا است؟!».
اکثر دانشمندان و مفسران اسلامی که قائل به وقوع نسخ هستند، معتقدند مراد از واژه «آیه» در آیه مذکور، به معنای آیهای از آیات قرآن است و مقصود خداوند این است که خداوند آیاتی از قرآن را به وسیله آیاتی دیگر از خود نسخ میکند.[7]
پینوشت:
[1]. مهدی فتحی، احمد مرادخانی، حسین علوی مهر، فصلنامه علمیپژوهشی پژوهشهای اعتقادی کلامی، ص196، سال هشتم، شماره 32، زمستان 1397.
[2]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج3، ص61. محقق / مصحح: میردامادی، جمالالدین، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ سوم،
[3]. خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص276، دارالثقلین.
[4]. سوره مجادله، آیه 12.
[5]. سوره مجادله، آیه 13.
[6]. سوره بقره، آیه 106.
[7]. طبرسی، مجمع البیان، ج1، ص338؛ اخوان مقدم، زهرا و طهماسبی بلداجی، اصغر، فصلنامه علمی - پژوهشی «تحقیقات علوم قرآن و حدیث»، ص21.
افزودن نظر جدید