نقد مبنای قرآنیون در مسئله حجیت سنت

  • 1402/08/08 - 10:19

«قرآنیون» قرآن را یگانه منبع تشریع دین می‌دانند و مرجعیت دینی سنّت را به کلی منکرند و معتقدند که قرآن تنها منبع تشریع است؛ در مقابل این ادعا یاید گفت که روایات زیادی وجود دارد که سنت را در کنار قرآن، به عنوان منبع پاسخگویی به پرسش‌های دینی نام برده است.

قرآنیون

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مهمترین مباحث و زیربنای فهم در تفسیر، رابطه کتاب و سنت و نوع نگرش به منبع بودن قرآن و سنت در فهم آیات و معارف دین است. تفاوت در نوع نگرش نسبت به منبع بودن قرآن و حدیث، تأثیرهای مختلفی در افکار به جا می‌گذارد؛ در نتیجه مسلک و جریان‌های مختلفی وجود می‌آورد. یکی از جریان‌ها، جریان قرآن‌بسندگی در دین است که پیروان آن با نام «قرآنیون» شناخته می‌شوند. جریانی که اصالت را با قرآن می‌دانند و برای سنت و احادیث، جایگاه و ارزشی در نظر نمی‌گیرند و معتقدند که سنت، وحی الهی نیست، بلکه اقوالی است که آن را به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نسبت داده‌اند.

به عنوان مثال، عبدالله جکرالوی یکی از طرفداران این نظریه می‌گوید: «ما مأمور نشده‌ایم، مگر به پیروی از وحی نازل شده خداوند و اگر در مقام جدل بپذیریم که برخی از احادیث به صورت قطعی به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله منسوب است، پیروی از این احادیث بر فرض صحت انتساب نیز واجب نیست؛ زیرا وحی نازل شده از سوی خداوند نیستند».[1]

صبحی منصور، از قرآنیون متأخر نیز همین دیدگاه را دارد و می‌نویسد: «حدیث منبع تشریع نیست. قرآنیون به وجود وحی دومی با قرآن معتقد نیستند و کلام پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را جدا و خارج از قرآن می‌دانند که وحی از جانب خدا نیست؛ بنابراین مسلمانان به پیروی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله ملزم نیستند».[2]

نقد
اساساً این دلیل مبتنی بر مناقشه در اصل صدور روایات از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و انحصار وحی الهی به قرآن است که از طرف جبرئیل نازل شده است و لازمه این سخن، عدم همسانی سنت با وحی الهی و عدم اعتبار سنت است؛ لذا شایستگی پیروی کردن را ندارد؛ اما باید گفت:

اولا: بسیاری از احادیث متواتر، مثل حدیث ثقلین[3] وجود دارد که نمی‌توان در انتساب آن به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله شک کرد و از طرفی همه احادیث نیز اینگونه نیستند که سندشان صحیح نباشد و یا اینکه صدورشان از شخص پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله ثابت نباشد. حتی اگر خبری، متواتر هم نباشد، روش عقلا بر آن است که به قول ثقه و عادل عمل می‌کنند.

ثانیاً: در قرآن، آیاتی وجود دارد که دستور می‌دهد، آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید) و آنچه نهی کرده خودداری نمائید مانند این آیه: «وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»؛ [5] «و شما آنچه رسول حق، دستور دهد (و منع یا عطا کند) بگیرید و هر چه نهی کند، واگذارید».این آیه هر چند در ماجرای غنائم بنی نضیر نازل شده، ولی محتوای آن یک حکم عمومی در تمام زمینه‌ها و برنامه‌های زندگی مسلمانهاست، و سند روشنی است برای حجت بودن سنت پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله و بر طبق این اصل همه مسلمانان موظفند اوامر و نواهی پیامبر  صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله را به گوش جان بشنوند و اطاعت کنند، خواه در زمینه مسائل مربوط به حکومت اسلامی باشد یا غیر آن.[6]

در نتیجه می‌توان گفت که با توجه به آیاتی که خداوند در آن از مردم خواسته است که به طور مطلق، آنچه را که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به آن امر کرده است را انجام دهند و از آنچه که نهی کرده است دوری کنند، روشن می‌شود که سنت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز مانند قرآن، دارای حجیت است و اگر حجیت قرآن پذیرفته شود، باید بر اساس قرآن، حجیت سنت را هم پذیرفت.

پی‌نوشت:
[1]. حسین علوی مهر،  عبدالله جبرییلی جلودار، بررسی دیدگاه قرآنیون درباره رابطه کتاب و سنت، ص105.
[2]. صبحی منصور، احمد، القرآن و کفی مصدرا لتشریع الاسلامی، ص58-62.
[3]. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج2، ص1873، ح37و36.
[4]. سوره نجم، آیه 3 و 4.
[5]. سوره حشر، آیه 7.‌
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، ج5، ص142.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.