قرآنیون
یکی از مسائلی که سید مصطفی طباطبایی در آن دارای آرای غیرهمسو با علمای شیعه و سنی است، بحث عزاداری و گریه بر مصائب اهل بیت عصمت و طهارت بوده و عزاداری برای سیدالشهدا علیهالسلام است؛ زیرا وی عزاداری را از مصادیق شرک و بت پرستی میداند. این در حالی است که در روایات معتبر شیعه و اهلسنت بر گریه بر اهل بیت علیهمالسلام تأکید شده است.
«سید ابوالفضل برقعی قمی» یکی از چهرههای شاخص جریان انحرافی، افراطی «قرآنیون» است که متأسفانه در رسانههای وهابیت با بزرگنمایی، در مورد شخصیت وی، او را فردی علامه و مورد تأیید مجتهدین شیعه اعلام میکنند، این درحالی است که خود برقعی دیدگاه برخی از علمای معاصر نسبت به خودش را ذکر و عدم تأییدش توسط برخی از علما را تأیید کرده و آن را خارج از انصاف دانسته است.
«سید ابوالفضل برقعی» از بزرگان جریان «قرآن بسندگی» منکر شرعی بودن زیارت قبور است. برقعی سعی دارد که با استناد به یکی از خطبههای نهجالبلاغه حضرت علی علیهالسلام که در تبیین برخی از آیات سوره تکاثر ذکر شده است، زیارت قبور را بدعت بداند؛ این در حالی است که خطبه مربوطه که در تفسیر برخی از آیات سوره «تکاثر» آمده، هیچ ارتباطی با مسئله بدعت بودن زیارت قبورندارد.
برخی از دشمنان شیعه این شبهه را مطرح میکنند که چرا در جنگ جمل که «عایشه» دختر ابوبکر مردم را علیه خلیفه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تحریک و آتش جنگ را شعلهور کرد و بیش از بیست هزار نفر از مسلمانان را به کام مرگ فرستاد، ولی توسط حضرت علی علیهالسلام کشته نشد. سرخسی در کتاب المبسوط خود این مطلب را اینگونه پاسخ میدهد که وقتی زنی از اهل بغی دستگیر شود، اگر جنگیده باشد حبس میشود تا هیچیک از اهل بغی باقی نماند؛ ولی کشته نمیشود.
«برقعی» از بزرگان جریان افراطی «قرآنیون» است که برای انکار مسئله شفاعت تنها به آیات نافی شفاعت اشاره کرده و از آیات اثباتکننده شفاعت میگذرد در حالی که باید این آیات را با هم دید و با توجه به هر دو دسته از آیات، به نتیجه جامعی دست پیدا کرد.
«برقعی»، از چهرههای «قرآنیون» وجوب خمس را انکار کرده و به طور قاطع بیان میکند که خمس در زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فقط در غنایم جنگی بوده و در غیر آن وجود نداشته و در سوره انفال، مختص به غنائم جنگی آمده است؛ در نقد این ادعا باید گفت که موضوع خمس، «مغانم» است و مغانم، هر سودی است که انسان به دست میآورد و فرقی نمیکند گنج باشد یا سود تجارت یا مال الاجاره یا درآمد کارگری.
یکی از استدلالهای جریان «قرآنیون» برای اثبات مدعای خود، یعنی «قرآنبسندگی و نفی حجیت سنت» این است که قرآن کامل است؛ آنان با استدلال به این بخش از آیه «وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء» میگویند که قرآن، همه شریعت را بیان کرده است و مردم با عمل به قرآن، به کمال دین میرسند. این در حالی است که مراد و مقصود از عبارت «تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء» این است که هر چیزی كه بیان آن ضرورت داشته، بیان شده است.
دکتر «احمد صبحی منصور» از چهرههای مهم جریان «قرآنیون»، با استدلال به بخشی از آیه 98 سوره نحل، ادعا میکند که قرآن همه نیازهای دینی را بیان کرده است و دیگر به سنّت و حدیث نیازی نیست. در پاسخ به این استدلال باید گفت، قطعاً مقصود از «تبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ» در این آیه، مطلقِ همه چیز نیست و حصری که در این آیه وجود دارد، حصر اضافی است.
«احمد صبحی منصور» از چهرههای شاخص جریان «قرآنیون» با استدلال به بخشی از آیه سوم سوره مبارکه «مائده» مینویسد: «خداوند نعمت را بر ما، به واسطه ارزانی داشتن دین اسلام، تمام کرد و این نعمت بزرگ، به واسطه کامل بودن وحی و قرآن است». «صبحی منصور» با مغالطه، به بخشی از آیه استدلال میکند که هیچ ارتباطی با مسئله کمال قرآن ندارد و آیه مربوط به اکمال دین است.
قرآنیون معتقدند که اطاعت از پیامبر (ص) منحصر در دوران خودش است که در نقد این ادعا باید گفت که اگر آیات اطاعت، اتباع، اسوه بودن، ولایت، تبیین و ... را فقط مختص زمان رسول خدا (ص) بدانیم، در این صورت، بخشی از آیات قرآن، از مرجعیت قرآن حذف شده و چنین امری محال است.
دکتر«احمد صبحی منصور» یکی از چهرههای شاخص جریان قرآنیون در زمینه عدم نیاز قرآن به تفسیر مینویسد: «قرآن کتاب آسمانی تام و کاملی است و آنچه که کامل است نیازی به چیز دیگری ندارد». این استدلال صبحی منصور مشتمل بر چند مغالطه است؛ زیرا صبحی منصور در این استدلال «کمال» را با مسئله نیاز قرآن به تفسیر متضاد دانسته؛ در حالی که کامل بودن، یک مسئله جدا است و به معنای این نیست که نیازمند تفسیر نباشد؛ زیرا تفسیر توضیح است، نه تکمیل.
طرفداران جریان «قرآنیون» برای اثبات مدعای قرآنبسندگی میگویند، فرق است میان رسول و نبی و ادعا میکنند که نبی، شخص پیامبر (ص) است که در قرآن به اطاعت از او، امر نشده و کلمه «رسول» در آیه 59 سوره نساء، کنایه از رسالت آسمانی نازل شده از سوی خداوند متعال است، نه شخص پیامبر (ص). این توجیه طرفداران این جریان، خلاف لغت و فهم عرف است؛ زیرا واژه «رسول» در لغت، به معنای فرستاده و پیامآور است.
دکتر «احمد صبحی منصور» یکی از چهرههای شاخص جریان افراطی «قرآنیون» برای اثبات مدعای قرآنبسندگی خود استدلال میکند که:«قرآن شریعت خدا است و سنت (روایات)، تفسیر و شریعت بشر و بر ضد شریعت خدا (قرآن)است؛ زیرا وظیفه پیامبر (ص) فقط ابلاغ «ما انزل الله» (قرآن) بوده». اما این برداشت، خلاف خود آیات قرآن است؛ زیرا خداوند در قرآن، وظیفه تعلیم، تزکیه، تبیین، را برعهده پیامبر (ص) قرار داده است.
دکتر «احمد صبحی منصور» از چهرههای «قرآنیون»، با استدلال به بخشی از آیه 38 سوره انعام، ادعا میکند که قرآن همه نیازهای دینی را بیان کرده و دیگر به سنّت و حدیث نیازی نیست. این مطلب در صورتی کامل است که مقصود از «الْكِتَابِ» در آیه، قرآن باشد؛ لکن این مطلب ثابت نیست و صدر و ذیل آیه نشان میدهد که مقصود، کتاب خلقت یا همان لوح محفوظ است، نه قرآن.