نقد ادعای قرآنیون در نقض حجیت سنت
قرآنیون معتقدند که اطاعت از پیامبر (ص) منحصر در دوران خودش است که در نقد این ادعا باید گفت که اگر آیات اطاعت، اتباع، اسوه بودن، ولایت، تبیین و ... را فقط مختص زمان رسول خدا (ص) بدانیم، در این صورت، بخشی از آیات قرآن، از مرجعیت قرآن حذف شده و چنین امری محال است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از استدلالهای جریان افراطی قرآنیون برای اثبات مدعای قرآنبسندگی خود این است که اطاعت از پیامبر صلیاللهعلیهوآله، منحصر در دوران خودش است؛ به عنوان مثال، در این زمینه مینویسند که: «ان طاعه الرسول ص کانت طاعة مقیده بزمنه، وامتثال احکام لاتتجاوز حیاته، و قد اوصد هذا الباب عند وفاته».[1] «اطاعت او از رسول صلیاللهعلیهوآله اطاعتی محدود به زمان خود او است و امتثال احکام و اوامر صادر شده از جانب رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، بعد از رحلت آن حضرت وجود ندارد و با رحلت آن حضرت، این در بسته شده است».
در پاسخ به این استدلال قرآنیون باید گفت که اولاً: اوامری که خداوند در قرآن کریم خطاب به مسلمانان دارد، نسبت به اطاعت از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، عام است و هیچ قیدی در آن بیان نشده است؛ مانند امر خداوند متعال به اطاعت از رسول خدا در آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ»؛[2] «ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [اوصیای پیامبر] را!»
حال باید خطاب به قرآنیون گفت که چه فرقی است میان «أَطِيعُوا اللَّهَ» و «أَطِيعُوا الرَّسُولَ» که اطاعت از خدا، عام و برای همه زمانها است؛ اما اطاعت از رسول صلیاللهعلیهوآله مقید به زمان حیات ایشان؟!
ثانیاً: بر اساس آنچه که در آیه «أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ» آمده است، امر به اطاعت از پیامبر صلیاللهعلیهوآله و اولوالامر، با یک فعل (اطیعوا) بیان شده است که قرآنیون، اولوالامر را به متخصصان در هر رشته تفسیر میکنند و اطاعت از آنان را لازم میدانند.[3]
حال سؤال این است که چگونه در یک جمله، اطاعت از اولوالامر مطلق و اطاعت از رسول مقید است؟!
ثالثاً: اگر آیات اطاعت،[4] اتّباع،[5] اسوه بودن،[6] ولایت،[7] تبیین[8] و ... را فقط مختص زمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بدانیم، در این صورت بخشی از آیات قرآن، از مرجعیت قرآن حذف میشود و چنین امری محال است.
پینوشت:
[1]. خادم حسین الهی بخش، القرآنیون و شبهاتهم حول السنه، ص231.
[2]. سوره مبارکه نساء، آیه 59.
[3]. سید عبدالله حسینی، «قرآنیون یا منکران سنت؟»، مجله معرفت کلامی، سال اول، شماره چهارم، زمستان ۱۳۸۹، ص۵۹ ـ ۸۴.
[4]. سوره مبارکه نساء، آیه 59.
[5]. «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی»؛[یوسف/108] «بگو: این طریقه و راه من است که من و هر کس پیرو من است بر پایه بصیرت و بینایی به سوی خدا دعوت میکنیم».
[6]. «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ...»؛[احزاب/21] «قطعاً براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكوست».
[7]. «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»؛[مائده/55]«سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا میدارند، و در حال رکوع، زکات میدهند».
[8]. «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ»؛[نحل/44] «و قرآن را [هم] به سوی تو نازل کردیم به خاطر اینکه برای مردم آنچه را که برای [هدایتشان] به سویشان نازل شده بیان کنی».
افزودن نظر جدید