زرتشت
نشریه زرتشتی همازور میگوید که قربانی کردن، از آیینهای بتپرستی است! از سویی، بزرگان و ناموَران ایران (از قبیل جمشید و هوشنگ و کیگشتاسپ و...) را در زمره کسانی میخواند که حیوانات را برای ناهید (آناهیتا، یا همان خدای آب) قربانی میکردند... قضاوت با خردمندان!
چه بسیار پیروان دیگر ادیان که در عصر ساسانیان به دست موبدان زرتشتی، قتل عام شدند. چه بسیار معابدِ پیروان دیگر ادیان که به دست زرتشتیان ویران شد. امروز برخی از هموطنان عزیز زرتشتی، مدعی آزادی و اختیارند. اما باید توجه داشت آن هنگام که قدرت در دست زرتشتیان بود، آنان چهها که نمیکردند...
با عدهای بیمارِ روانپریش طرفیم که هر روز، سخنی جدید به زرتشت و کورش و ... نسبت میدهند! روزی نامه چارلی چاپلین به دخترش را به اسم کورش جعل میکنند و روزی دیگر، متن سخنرانی آبراهام لینکلن را به نام زرتشت!!! خسته هم نمیشوند! جدیداً هم چراغی به دست زرتشت دادند تا شبگردی کند!
عده ای از مغان، مأمور اجرای امر قربانی بودند. قربانی کردن بدین صورت انجام می گرفت که با این چوب دستیها (به نام اوروَرَ) آنقدر به سر گاو مورد قربانی میکوفتند تا گاو میمرد.
در نگاه ایرانشناسان، خط پهلوی (که یک خط نامناسب و پر از اِشکال است) سبب شد که نگارش اوستا نیز در بسیاری موارد، خطا و غلط از آب دربیاید. از جمله اشکالات خط پهلوی این است که در این خط گاهی یک حرف برای چند صدا استفاده میشود که همین امر باعث شده ترجمه بخشهایی از اوستا با مشکل جدی مواجه شود.
در نگاه اوستاشناسان بزرگ جهان، به ویژه ژان کلنز، نه منشأ جغرافیایی اوستا مشخص است، نه ریشه تاریخی آن روشن است، نه حتی هویت راستین سرایندگان آن معیّن است... پس سزاوار است که آن را «بیشناسنامه» بنامیم...
کتاب «نگاهی نو به دیرینگی اوستا» اثر پژوهشگر ارجمند، مهدی رستمی است که به صورت ویژه به نقد تاریخی و تبیین سیر انحرافات و تحریفات کتاب مقدس زرتشتیان پرداخته است. این کتاب، پژوهشگر را به سوی شناختی نو فرامیخواند و حقایق تلخ و شیرین را در کنار یکدیگر قرار داده، وی را به قضاوتی عادلانه، منصفانه و منطقی بر مبنای اسناد و دلایل تاریخی دعوت میکند.
این کتاب، با عنوان «راه راستی، بررسی و نقد باورهای زرتشتیان و باستانستایان» اثری از پژوهشگر گرامی؛ سید حسن فاطمی (موحد) است. بنای نویسنده بر آن بوده که از واژهها و اصطلاحات نامأنوس خودداری کند و مطالب با قلمی ساده و روان به نگارش درآید تا افراد کم آشنا با دین زرتشتی نیز بتوانند از کتاب استفاده کنند.
موبدان زرتشتی، منکر وجود خشونت در دیانت خود هستند. اما به راستی هر کس که اندکی در تاریخ زرتشتیگری مطالعه کند؛ متوجه خواهد شد که آیین زرتشتی، منشأ شدیدترین خشونتها در عرصه حیات بشری بوده است. در متن گاتها، هات 31، بند 18 نیز به روشنی آمده است که زرتشتیان وظیفه دارند که مخالفین آیین زرتشتی را به وسیله سلاح جنگی، نابود و ریشهکن کنند.
موبدان زرتشتی در حال حاضر هرگونه اعتقاد به توسط و شفاعت را منکرند. اما باید دانست که طبق متون مقدس زرتشتیان (به ویژه گاتها، که مشهور به کهنترین بخش اوستا است)، اعتقاد به توسل و شفاعت امری روشن و مبرهن است که متأسفانه موبدانِ زرتشتی آن را مخفی میدارند، همانگونه که حقایق بسیاری را از حقجویان پنهان میکنند.
اسلامی دینی است که حد و مرز ندارد. در تاریخ موارد بسیاری است که ایرانیان محبت اهل بیت را به جان و دل پذیرفته اند. مانند ابوعبد الله زاذان فارسی که در زمان پیامبر به دنیا آمد و با عنایت امیر المومنین حافظ تمامی قرآن شد.
موبدان زرتشتی در گذر هزاران سال همواره مروّج خَُوَِیدوده (ازدواج با محارم) بودند. حتی برای مشروعیت بخشیدن به این مسئله توجیهاتی نیز ارائه کردند. در متون تاریخی و ادبی هم مصادیقی فراوان از این موضوع (ازدواج با محارم) وجود دارد، چنانکه اصل این مطلب امری ثابت شده است و هیچ یک از اوستاشناسان و زرتشتیپژوهان معتبر و منصف در آن تردیدی ندارند. جالب است بدانیم که موبدان زرتشتی اصرار فراوان داشته اند که بگویند زرتشت خود مروّج خَُوَِیدوده (ازدواج با محارم) و بسیار علاقهمند به این امر بود!
در باور زرتشتیگری، اهورامزدا، دانا هست، ولی توانا نیست. یا به عبارتی روشنتر، اهورامزدا، قادر مطلق و نیروی بلامنازع در جهان هستی نیست. بلکه ضعف دارد. در آغاز جهان، اهورامزدا ' ترسید ' که اگر نبرد نور و ظلمت در زمان بیکرانه انجام شود، هرآینه اهریمن پیروز میدان خواهد بود. پس زمان کرانهمند را آفرید تا موقعیت را به سود خود برگرداند و بر اهریمن پیروز شود.
علامه طباطبايی: «روايات هر چند مجوس را اهل كتاب خوانده، كه لازمهاش آن است كه اين ملت نيز براى خود كتابى داشته باشد و يا منسوب به يكى از كتابهايى از قبيل كتاب نوح و صُحُف ابراهيم و تورات موسى و انجيل عيسى و زبور داود باشد كه قرآن آنها را كتاب آسمانى خوانده و ليكن قرآن هيچ متعرض وضع مجوس نشده و كتابى براى آنان نام نبرده و كتاب اوستا كه فعلا در دست مجوسيان است نامش در قرآن نيامده، كتاب ديگرى هم كه نامش در قرآن آمده باشد در دست ندارند.»