زرتشت
اگر به یکی از زیارتگاهها یا بنابر گفته خود زرتشتیان، به یکی از پیرانگاه های زرتشتیان رفته باشید، زرتشتیان و برخی از موبدان بیان میکنند که این محل، مکانی برای مخفی شدن و فرار دختران آخرین پادشاه ساسانی بوده است. در مورد فلسفه و علت ایجاد این پیرانگاه ها مقالاتی نوشته شده است. در ادامه نظری که موبدان زرتشتی به نوعی آن را قبول دارند بیان میشود.
آیا زرتشت مورد ادعای جامعه زرتشتی است؟ یا بر طبق نظر بعضی اندیشمندان غربی و روایات دینی ما زرتشت پیامبر نبوده است و ادعای نبوت داشته است. بلکه طبق روایات اهل بیت داماسپ نام داشته است؟ پس ما وجود پیامبر را برای ایران باستان پذیرا هستیم اما در فرد (پیامبر) مورد نظر با زرتشتیان اختلاف داریم.
آیا میتوانسته است برای افرادی عادی چنین برنامه صورت بگیرد و در داخل کوه قرار گیرند؟ آیا نمونههایی از این واقعه برای هیچ یک از بزرگان آیین زرتشت اتفاق افتاده است؟ آیا اعراب با مرکبهای سواری خود نتوانستهاند بعد از تعقیب این دخترها و خانواده شاه ایران، بر او دست پیدا کنند؟ و سوالاتی دیگری که در مورد این ادعای موبدان در ذهن خوانندگان شکل میگیرد.
وقتی در آیین زرتشت سخن از روزه میشود، موبدان و سخنگویان این آیین در جمع دیگر ادیان و بخصوص مسلمانان بیان میدارند که مقوله روزه در آیین زرتشت به مانند دیگر ادیان وجود دارد. جامعه زرتشتیان در توصیف روزه چنین بیان میدارند که هر فرد زرتشتی در آیین زرتشت چهار روز هر ماه، باید از خوردن گوشت حیوانات امتناع کند.
منابع اروپايی با وجود تعصبات ضد صفوی، اقرار دارند كه [پيش از توطئه زرتشتيان عليه ملت ايران] زرتشتيان در حكومت صفوی از آرامش نسبی برخورد بودند، و تمايلی نداشتند كه به خارج از ايران مهاجرت كنند. اما پس از خيانت زرتشتيان به ايران، آن هم در وضعيتی كه كشور از غرب و جنوب و حتی شرق، تحت تازش و هجمه دشمنان بود، ورق برگشت.
عموم دین پژوهان بر این باورند که اعتقاد به نجات دهندگان نهایی، در آیین زرتشت ریشه دارد اما برخی از موبدان آن را رد میکنند و این تفکر را نتیجه نفوذ اندیشههای یهودی در آیین زرتشت میدانند. چنان که موبد موبدان رستم شهزادی در کتاب مجموعه سخنرانیهای خود چنین معتقد است. او اندیشه اعتقاد به نجات دهندگان نهایی در آیین زرتشت را ثمره نفوذ تعالیم دینی یهودیان در باره منجی آخرالزمان میداند.
بحث منجی در آیین زرتشت، به مانند دیگر مباحث این آیین، دارای شک و شبهه هست. عدهای بیان دارند که در آیین زرتشت موعود و منجی هست و در زمانهای مشخصی خواهند آمد. ولی بیان شد که در طول تاریخ زرتشتیان بنابر باور خود انتظار داشتند ولی انتظار آنها هنوز هم باقی است و وعده موبدان آنها به نوعی تا به حال به حقیقت نرسیده است.
موبدان در طول تاریخ وعده آمدن سوشیانت و منجی را به زرتشتیان می دادند. زرتشتیان به آمدن سه سوشیانت و منجی بارو داشتند ولی در سال 1630 میلادی که باید یکی از سوشیانت ها ظهور می کرد، در کمال ناباوری زرتشتیان هیچ فردی را ندیدند. ادعای آمدن سوشیانتها برای نجات زرتشتیان، توسط موبدان بیان شد ولی مرور زمان، و رسیدن زمان مقرر برای آمدن آنها، موجی از ناامیدی و دلسردی را برای زرتشتیان برجای گذاشت.
دكتر شریعتی: اعتقاد به قیامت در اسناد اولیهای که از مذهب زرتشت داریم، وجود ندارد، اما در اسناد دوره ساسانی پیدا میشود و من فکر کنم که مساله قیامت و تقسیم دنیا به گیتی و مینو... و بعد مساله ترازو و دوزخ و بهشت مسائلی باشند که بعدها در تماس با فرهنگ اسرائیلی، در بین النهرین، و فرهنگ اسلام، به تدریج پیدا شده است و این درست بر خلاف گفته مستشرقانی است که با حقه بازی عجیبی تاریخ تولد زرتشت را عقب میبرند.
دكتر شریعتی هم به مانند چندی از مورخین، تاریخ تولد و ظهور زرتشت را 660 قبل از میلاد می داند و دلیل او را می توان یکسان بودن و یکی بودن تولد و ظهور زرتشت با دیگر افرادی چون لائوتسو و کنفوسیوس و بودا بیان کرد که بنابر نظر نویسنده، اگر تنها دلیل انتساب تاریخ 660 قبل از میلاد برای تولد زرتشت را همین بدانیم، درست نیست.
دکتر ژاله آموزگار: منشور کوروش منشوری صرفا سیاسی و برای فتح بابل است و منشوری قانون نامه ای نیست. دکتر آموزگار اشاره میکند که کوروش بارها در اعلامیهاش خود را برگزیده مردوک - خدای بابلیان - مینامد و آزادی دین را محترم میشمارد. خانم آموزگار هم معتقد به این نیست که حکومت کوروش اولین امپراتوری ایرانی است.
زمانی که قرآن و احادیث و روایت های اسلامی بررسی می شود، بدست میآید که کوچکترین مجوزی برای سوزاندن کتاب وجود ندارد. ولی برعکس این مطلب دارای شواهد و دلایل روشنی است که همه بر حرمت آثار مکتوب علما توصیه دارند و برای علم و علما و آثار آنها ارزش خاصی را قائلند و نظر تبعیض آمیزی در این مورد برای مسلمان و غیر مسلمان وجود ندارد.
در مورد سیزده بدر، امری که انجام میشود که رفتن به طبیعت هست، بسیار زیبا و مفید هست ولی در این روز کارهایی انجام می شود که درست نیست. در این روز یکی از کارهایی که در قدیم انجام میشده است دعای برای نزول باران بوده است که کاری مورد پسند هست ولی در کنار آن و کار نقضی که از همان زمان های قبل بوده، از بین بردن سبزه سفره عید هست.
در زمان سال تحویل مرسوم است که سفرهای را پهن میکنند و رسم بر این است که هفت شیئی که با حرف سین شروع میشود را در روی آن قرار میدهند و در کنار آن چیزهای دیگری مانند قرآن و شاهنامه و ماهی و شمع را نیز قرار میدهند. سوالی ممکن است ایجاد شود که آیا این هفت سین قرار دادن بر سفره رسمی دیرین بوده است و در ایران باستان هم رسم بر همین بوده است؟!