حقه بازی در تاریخ تولد زرتشت و مقوله قیامت !
پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ قیامت و معاد مقوله ای است که در تمامی ادیان الهی جهان وجود دارد و یکی از اصول هر دین را تشکیل میدهد. و بر طبق آن خداوند در روز معینی به حساب تمامی مخلوقات رسیدگی میکند.
باور آیینی زرتشت در مورد قیامت بنا بر گاتها این است که در هزارهٔ سوم یا پایان جهان نجاتدهندهای بنام سوشیانت ظهور میکند و خوبی و شادی در جهان حکمفرما میگردد. سپس مردگان زنده میشوند و بدکاران نابود و نیکوکاران به زندگی جاودانی میرسند.[1]
سرنوشت انسان آن است که خوب باقی بماند، یعنی در زندگانی دنیوی به هر وسیله ای که می تواند در بسط نیکی و تقویت اورمزد بکوشد و پس از مرگ در بهشت که از آنجا می تواند به اولاد و اعقاب خود ناظر باشد مقر گزیند و به صورت روح برای قول نذورات و پیش کشی های آنان نزد ایشان بازگشته و در شادی و سرورشان شرکت جوید. در مقابل اگر در کردار نیک قصور ورزد و بدیهایش بر خوبی ها افزونی گزیده و اسیر دست دیوان به سوی تباهی بگراید سرنوشت وی ماوی در جهنم خواهد بود.[2]
یک سوالی که ممکن است ایجاد شود اینکه، بحث قیامت در آیین زرتشت از کجا ایجاد شده است. در پاسخ به این سوال، به چند نظریه اشاره می شود: دكتر شریعتی در این مورد چنین بیان می دارد که اعتقاد به قیامت در اسناد اولیه ای که از مذهب زرتشت داریم، وجود ندارد، اما در اسناد دوره ساسانی... پیدا میشود و من (شریعتی) فکر کنم که مساله قیامت و تقسیم دنیا به گیتی و مینو... و بعد مساله ترازو و دوزخ و بهشت و ... مسائلی باشند که در مذهب زرتشت قدیم وجود داشته است، گرچه ممکن است در مذهب زرتشت وجود نداشته باشد، ولی بعد ها در تماس با فرهنگ اسرائیلی، در بین النهرین، و فرهنگ اسلام، به تدریج پیدا شده است و این درست بر خلاف گفته مستشرقانی است که با حقه بازی عجیبی تاریخ تولد زرتشت را از 329 تا 600 پیش از میلاد، به 6 هزار سال پیش از میلاد و حتی 6 هزار سال پیش از حمله اسکندر عقب می برند، تا به یک نتیجه گیری نژادی دست بزنند! چرا که اروپایی با هر دین و مذهب و مکتبی که داشته باشید، با نوعی اگوسانتریسم خود را منشا و دلیل وجودی هر مذهب و مکتب و فلسفه ای می دانند...[3]
بنابر گفته شریعتی، قیامت، مقوله ای هست که زرتشتیان آنرا از فرهنگهای دیگر وام گرفته اند و خود بنابر گفته شریعتی چیزی در این مورد نداشته اند. و ادعای کهنترین دین را تنها حقه بازی مورخین و مستشرقان میداند.
پینوشت:
[1]. دین بهی، فلسفه دین زرتشت، نوشته مهرداد مهرین، تهران۱۳۶۲
[2]. دیانت زرتشتی در دوران متاخر، جمعی از نویسندگان، ص 137
[3]. تاریخ و شناخت ادیان، نوشته دکتر علی شریعتی، ج2، ص 249
دیدگاهها
ناشناس
1395/03/26 - 23:36
لینک ثابت
شریعتی یک روشنفکر سوسیالیست
korosh
1395/04/09 - 11:34
لینک ثابت
این مطلب در مورد زرتشت بود و
ناشناس
1396/10/05 - 18:37
لینک ثابت
زرتشت جزو نخستین کسانی است که
saman
1396/10/06 - 07:58
لینک ثابت
شما میتونید یک عبارت از گاتها
korosh
1396/10/06 - 19:08
لینک ثابت
باید برای حرفتون دلیل بیاورید
ناشناس
1395/04/19 - 10:08
لینک ثابت
شریعتی آدم بیسوادی بود که
korosh
1395/04/25 - 19:21
لینک ثابت
مطلبی که ارائه شده، تنها سخن
محمدرضا
1395/05/31 - 19:08
لینک ثابت
متاسفانه افراد بی سواد ومغرض
korosh
1395/06/01 - 06:38
لینک ثابت
وقتی می خواهند فردی را نقد
ناشناس
1395/08/01 - 13:05
لینک ثابت
میشه بفرمایید ایشان در کدام
ناشناس
1396/10/05 - 18:33
لینک ثابت
دکتر عبدالکریم سروش متذکر شده
ناشناس
1396/10/05 - 18:29
لینک ثابت
درود بر شما
Behnoush
1397/12/21 - 19:08
لینک ثابت
تو بی سوادی که نمیدونی اینها
يك زرتشتى
1397/01/06 - 10:56
لینک ثابت
جواب تمامى سوالات در كتاب
saman
1397/01/06 - 13:09
لینک ثابت
مطالعه کنید جناب "یک زرتشتی".
افزودن نظر جدید