سلفیت و وهابیت
یکی از مصادیق شرک از نظر محمد بن عبدالوهاب، توسل به ارواح اولیاء الهی است. وی میپندارد آنان بعد از مرگ قادر به برآوردن حاجتهای طلبکار و سائل نیستند، لذا توسل به آنها موجب شرک است. وی میگوید: «هر کس گمان برد که بین خداوند و خلائق کسانی وساطت میکنند و حوائج مردم را نزد خدا میبرند، اینان به خداوند بدگمان هستند.»
کافر دانستن مسلمانان توسط محمد بن عبدالوهاب و پیروان وی، سرچشمه بسیاری از آشوبها و فتنههای تاریک جهان اسلام در گذشته و حال به شمار میرود. از باب نمونه میتوان به تخریب آثار بزرگان در مکه مکرمه اشاره کرد. وهابیون در سال 1218 قمری پس از مسلط شدن بر مکه، تمام آثار بزرگان دین را تخریب و با خاک یکسان نمودند.
کافر دانستن مسلمانان توسط محمد بن عبدالوهاب و پیروان وی، سرچشمه بسیاری از آشوبها و فتنههای تاریک جهان اسلام در گذشته و حال به شمار میرود. از باب نمونه میتوان به تخریب زیارتگاه صحابه و قبر برادر خلیفه دوم اشاره کرد. نخستین کاری که محمد بن عبدالوهاب انجام داد، ویران کردن زیارتگاههای صحابه و اولیاء در اطراف عیینه بود.
کافر دانستن مسلمانان توسط محمد بن عبدالوهاب و پیروان وی، سرچشمه بسیاری از فتنههای تاریک جهان اسلام در گذشته و حال به شمار میرود. از باب نمونه ایوب صبری مینویسد: عبدالعزیز بن سعود گفت: ما باید همه شهرها و آبادیها را به تصرف خود درآوریم. برای تحقق بخشیدن به این آرزو ناگزیر هستیم همه علمای اهلتسنن را از بین ببریم.
کافر دانستن مسلمانان توسط محمد بن عبدالوهاب و پیروان وی، سرچشمه بسیاری از آشوبها و فتنههای تاریک جهان اسلام در گذشته و حال به شمار میرود. از باب نمونه یکی از جنایات وهابیان در گذشته به آتش کشیدن محصولات زراعی است عبدالعزیز به قصد جهاد وارد منفوحه شد و محصولات زراعی آنان را به آتش کشید و تعداد ده نفر را نیز به قتل رساند.
کشتار شیعیان در عتبات عالیات توسط وهابیها، به راستی صفحهای سیاه در تاریح اسلام است. صلاح الدین مختار مینویسد: «در سال 1216 قمری، امیر سعود با قشون بسیاری متشکل از مردم نجد، عشایر جنوب، حجاز، تهامه و دیگر نقاط، به قصد عراق حرکت کرد. وی در ماه ذیالقعده به شهر کربلا رسید و بیشتر مردم را به قتل رساندند.
وهابیت فرقهای منحرف و منسوب به محمد بن عبدالوهاب است. وی عقیده باطل خود را در «نجد» آشکار نمود. محمد بن عبدالوهاب، آراء و عقاید منحصر به فردی داشت. از باب نمونه زینی دحلان در این باره مینویسد: «محمد بن عبدالوهاب در روز جمعه در مسجد درعیه سخنرانی کرده و گفت: هر کس به پیامبر متوسل شود، مرتکب کفر شده است.»
کافر دانستن مسلمانان توسط محمد بن عبدالوهاب و پیروان وی، سرچشمه بسیاری از آشوبها و فتنههای تاریک جهان اسلام در گذشته و حال به شمار میرود. از باب نمونه یکی از جنایات وهابیان در گذشته قتل عام مردم طائف بود. جمیل صدقی زهاوی مینویسد: «از زشتترین کارهاب وهابیان، قتل عام مردم طائف است که بر صغیر و کبیر رحم نکردند.»
قضات و مجتهدین سلفی به پیروی از بنیامیه صلوات بر امیرالمومنین (علیهالسلام) را تحمل نمیکنند و هنگامیکه قاضی نورالله شوشتری عبارت «علیه الصلاة و السلام» را در حق حضرت علی (علیهالسلام) میگوید، وی را تقبیح میکنند و با نوشتن طوماری فرمان قتل او را صادر میکنند.
مکتب کلامی احمد به جهت عقل گریزی بسیار زود ارزش خود را از دست داد و مکاتب دیگری چون اشعری و ماتریدی جای آن را گرفتند.
سید جمال دارای آثار علمی است که همه این آثار در مجوعهای با عنوان آثار الکامله جمع آوری شده است. مهمترین این آثار عبارت از التعلیقات علی شرح العقاید العضدیه، العروه الوثقی و خاطرات افغانی است.
سید جمال الدین خدمات زیادی به جوامع اسلامی داشت که مهمترین آن عبارت از ایجاد نهضت بازگشت به اسلام، ایجاد جریان فکری در جهان اسلام، شناساندن سلطه استعماری به مردم مسلمان و ایجاد روحیه استکبار ستیزی است.
سید جمال الدین اسدآبادی خصوصیات اخلاقی منحصر بهفردی داشت و همه زندگی خود را وقف تبلیغ و اعتلای اسلام کرد؛ وی حتی ازدواج نکرد و فرزندی نداشت.
سید جمال الدین اسدآبادی نگاه تجلیلی به شیعه دارد، ولی معتقد است مسائل اختلافی همچون خلافت پس از پیامبر در حال حاضر نباید مطرح شود.