ویژگیهای سید جمال الدین اسد آبادی و تربیت شاگرد
خلاصه مقاله
سید جمال الدین اسد آبادی از شخصیتهای تقریبی است. وی از پرچمداران وحدت بین مذاهب اسلامی است. او همه عمرش را در خدمت به اسلام و اعتلای آن گذراند. سید جمال معتقد بود اگر چشم، دست و پایی برای اسلام حرکت نکند، بهتر است که کور و بیحرکت باشد. وی به کشورهای زیادی مسافرت کرد، اما مهمترین سفر او به کشور مصر بود که هشت سال طول کشید و در آن کشور توانست شاگردان زیادی تربیت کند که اثرات آن بعداً نمودار شد.
متن مقاله
سید جمال الدین اسدآبادی از شخصیتهای بزرگی بود که تمام همت خود را در خدمت به امت محمدیه و خیر آنان وقف کرد. خودش میگوید: اگر در چشم من خیری برای عبادالله نباشد، کور باد و اگر دستم برای سعادت مخلوق نکوشد، از حرکت بازماند و اگر پایم در راه نجات امت محمدیه قدم نزند، شکسته شود.[1] سید جمال در راه اعتلای اسلام تلاشهای زیادی کرد و به خود سختیهای زیادی داد. در رابطه با خصوصیات فردی وی نوشتهاند: غذا کم میخورد، در هر شبانه روز یک وعده غذا میخورد و در عوض چای زیاد مینوشید. برای رسیدن به هدف و مقصودش از هرگونه سختی و تلاش دریغ نمیکرد. بنابراین نه شغلی برگزید و نه همسری انتخاب کرد، نه صاحب فرزندی شد و نه مال و منال و ملک داشت و نخواست که داشته باشد. شاگردان و مریدانش را به نوشتن و انشاء مقالات ادبی، فلسفی و دینی ترغیب و تشویق فراوان میکرد. به حوادث روزگار و اینکه چه پیش میآید، اعتنایی نداشت. همتش فقط اعتلای اسلام بود.[2]
هنگام سخن گفتن عباراتی فصیح، آشکار و واضح به کار میبرد. سخنان او به قدری بلیغ بود، که گویا در عقل و فهم شنونده سحر و جادو میکرد، تا جایی که وقتی به نطق میافتاد، مانند ساعتی که فنرش در رفته باشد، مسلسلوار سخن میگفت. هوشی سرشار و قوی، عقلی ژرفاندیش و نکتهیاب داشت و هیچ سخنی را بیپاسخ نمیگذاشت.[3]
وی برای رسالت دینی که بر دوش خود احساس میکرد به کشورهای زیادی مسافرت کرد. از میان سفرهای او، سفرش به مصر که هشت سال (1288 - 1296) به طول انجامید از همه موفقتر بود؛ زیرا وی توانست در این مدت شاگردانی را تربیت کند که در نسلهای بعدی تأثیرات مهمی را بگذارد. با اینکه وی در خانه اجارهایش درس میگفت، ولی توانست ادبیات مصر را تغییر دهد. از مهمترین شاگردان وی میتوان به محمد عبده، عبدالکریم سلمان، شیخ ابراهیم لقانی، سعد زغلول و ابراهیم هلباری نام برد.[4]
آنچه امروزه جامعه اسلامی به آن نیاز دارد، شخصیتهایی همچون سید جمال الدین اسدآبادی است، که فارق از جنگهای مذهبی به فکر اعتلای اسلام باشند.
پینوشت:
[1]. سید جمال الدین اسد آبادی، نامه ها و اسناد سیاسی تاریخی، تقدیم: سید هادی خسروشاهی، قاهره، مکتبه الشروق، 1423ق، ج8، ص49
[2]. حسینی افغانی، سید جمال الدین، تقریر: محمد پاشا افغانی، خاطرات افغانی، اعداد و تقدیم: سید هادی خسروشاهی، قاهره، چاپ اول، مکتبه الشروق، 1423ق، ج6، ص65-66.
[3]. جبرئیلی، محمد صفر، سیری در تکفر کلامی معاصر، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، 1391ش، ص88.
[4]. همان، ص90-91.
افزودن نظر جدید