تکفیر متکلمین و مخالفت با علم منطق

  • 1397/03/26 - 22:19
وهابیت فرقه‌ای منحرف و منسوب به محمد بن عبدالوهاب است. وی عقیده باطل خود را در «نجد» آشکار نمود. محمد بن عبدالوهاب، آراء و عقاید منحصر به فردی داشت. از باب نمونه زینی دحلان در این باره می‌نویسد: «محمد بن عبدالوهاب در روز جمعه در مسجد درعیه سخنرانی کرده و گفت: هر کس به پیامبر متوسل شود، مرتکب کفر شده است.»

وهابیت فرقه‌ای منسوب به محمد بن عبدالوهاب است که آغاز ظهورشدر سال 1143 قمری بوده است وی عقیده باطل خود را در «نجد» آشکار نمود. محمد بن عبدالوهاب، آراء و عقاید منحصر به فردی داشت از باب نمونه جمیل صدقی نیز می‌گوید: «محمد بن عبدالوهاب، پیروانش را از سرزمین و شهر خودش انصار، و پیروانش را در خارج از شهر خودش مهاجرین نامید و به کسانی که مناسک حج را قبل از این که از وی پیوری کنند انجام داده بودند، می‌گفت: دویاره به حج بروید، حج قبلی شما قبول نیست؛ زیرا شما در آن زمان مشرک بودید و به کسی که می‌خواست وارد دین محمد بن عبدالوهاب شود، می‌گفت: بر خود شهادت بده که کافر بودی و حالا که به دین محمد بن عبدالوهاب درآمدی مسلمان هستی! هر کسی را که چنین شهادت می‌داد، مؤمن می‌دانست و بقیه را کافر می‌نامید.»

وهابیت فرقه‌ای منسوب به محمد بن عبدالوهاب است که آغاز ظهورشدر سال 1143 قمری بوده است وی عقیده باطل خود را در «نجد» آشکار نمود. محمد بن عبدالوهاب، آراء و عقاید منحصر به فردی داشت که بعضی از آنها را به صورت اختصار در این مقاله می‌آوریم:

- باطل بودن حج مسلمانان؛ جمیل صدقی نیز می‌گوید: «محمد بن عبدالوهاب، پیروانش را از سرزمین و شهر خودش انصار، و پیروانش را در خارج از شهر خودش مهاجرین نامید و به کسانی که مناسک حج را قبل از این که از وی پیوری کنند انجام داده بودند، می‌گفت: دویاره به حج بروید، حج قبلی شما قبول نیست؛ زیرا شما در آن زمان مشرک بودید و به کسی که می‌خواست وارد دین محمد بن عبدالوهاب شود، می‌گفت: بر خود شهادت بده که کافر بودی و حالا که به دین محمد بن عبدالوهاب درآمدی مسلمان هستی! هر کسی را که چنین شهادت می‌داد، مؤمن می‌دانست و بقیه را کافر می‌نامید.»[1]

- فقه عین شرک است؛ محمد بن عبدالوهاب در نامه‌ای خطاب به ابن عیسی که بر او احتجاج کرده بود که فقهاء غیر از آن چیزی که او فهمیده، معتقدند، این آیه را در جواب او می‌نویسد: «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ [توبه/31] ( آنها ) دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند» سپس می‌گوید: «این آیه را رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان بعد از او به چیزی که شما اسم آن را «فقه» گذاشته‌اید، تفسیر کرده‌اند. و این فقه است که خداوند آن را شرک نامیده و دنبال کردن آن را برگزیدن ربی غیر از خدا معرفی کرده است. من خلافی در این معنا بین مفسرین نمی‌دانم.»[2]

- تکفیر متکلمین و مخالفت با علم منطق؛ محمد بن عبدالوهاب، ادعای اجماع بر تکفیر متکلمین کرده است. همچنین می‌گوید: «ما هیچ کتابی را از بین نمی‌بریم، مگر کتاب‌هایی که مردم را در عقایدشان دچار شکّ و تردید کند، مانند کتاب‌های علم منطق... .»[3]

- مشرک دانستن اهل توحید؛ شیخ یوسف دجوی، استاد و مفتی الازهر، درباره انحرافات ابن‌تیمیه و محمد بن عبدالوهاب می‌گوید: «من هرگز نشنیده‌ام غیر از ابن‌تیمیه و محمد بن عبدالوهاب، کسی بر موحدین، نام مشرک را بگذرد.»[4]

- انکار توسل؛ زینی دحلان در این باره می‌نویسد: «محمد بن عبدالوهاب در روز جمعه در مسجد درعیه سخنرانی کرده و گفت: هر کس به پیامبر متوسل شود، مرتکب کفر شده است.»[5]

پی‌نوشت:

[1]. الفجر الصادق، جمیل صدقی، ص 17.
[2]. «فسرها رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) دو الائمة من بعده بهذا الذی تسمونه (الفقه) و هو الذی سماه الله شرکا و اتخاذهم اربابا لا اعلم بین المفسرین خلافا ذلک... .» الدرالسنیه، ج 1، ص 59.
[3]. جنبش‌های اسلامی معاصر، احمد موثقی، ص 166.
[4]. مقالات و فتاوی، یوسف دجوی، ص 261.
[5]. دررالسنیة فی الرد علی الوهابیت، ص 40.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.