کشتار بیرحمانه شیعیان در کربلا
کشتار شیعیان در عتبات عالیات توسط وهابیها، به راستی صفحهای سیاه در تاریح اسلام است. صلاح الدین مختار که از نویسندگان وهابی است مینویسد: «در سال 1216 قمری، امیر سعود با قشون بسیاری متشکل از مردم نجد، عشایر جنوب، حجاز، تهامه و دیگر نقاط، به قصد عراق حرکت کرد. وی در ماه ذیالقعده به شهر کربلا رسید و آنجا را محاصره کرد. سپاهش برج و باروی شهر را خراب کرده، به زور وارد شهر شدند و بیشتر مردم را که در کوچه و بازار و خانهها بودند به قتل رساندند. سپس نزدیک ظهر با اموال و غنایم فراوان از شهر خارج شدند و در نقطهای به نام ابیض گرد آمدند. خمس اموال غارت شده را سعود برداشت و بقیه، به نسبت هر پیاده یک سهم و هر سواره دو سهم، بین مهاجمین تقسیم شد.»
کشتار شیعیان در عتبات عالیات توسط وهابیها، به راستی صفحهای سیاه در تاریح اسلام است. صلاح الدین مختار که از نویسندگان وهابی است مینویسد: «در سال 1216 قمری، امیر سعود با قشون بسیاری متشکل از مردم نجد، عشایر جنوب، حجاز، تهامه و دیگر نقاط، به قصد عراق حرکت کرد. وی در ماه ذیالقعده به شهر کربلا رسید و آنجا را محاصره کرد. سپاهش برج و باروی شهر را خراب کرده، به زور وارد شهر شدند و بیشتر مردم را که در کوچه و بازار و خانهها بودند به قتل رساندند. سپس نزدیک ظهر با اموال و غنایم فراوان از شهر خارج شدند و در نقطهای به نام ابیض گرد آمدند. خمس اموال غارت شده را سعود برداشت و بقیه، به نسبت هر پیاده یک سهم و هر سواره دو سهم، بین مهاجمین تقسیم شد.»[1]
میرزا ابوطالب اصفهانی در سفرنامه خود مینویسد: «هنگام برگشت از لندن و عبور از کربلا و نجف دیدم که قریب بیست و پنج هزار نفر وهابی وارد کربلا شدند و صدای «اقتلوا المشرکین و اذبحوا الکافرین» مشرکان را بکشید و کافران را ذبح کنید، سر میدادند! بیش از پنج هزار نفر را کشتند و زخمیها حساب نداشت، صحن مقدس امام حسین (علیه السّلام) از لاشه مقتولین پر و خون از بدنهای سر بریده شده روان بود. بعد از یازده ماه، مجددا به کربلا رفتم و دیدم که مردم آن حادثه دلخراش را نقل و گریه میکنند، به طوری که از شنیدن آن موها بر اندام راست میشد. وهابیها بعد از کشتار بیرحمانه اهل کربلا و هتک حرمت حرم حسینی (علیه السّلام)، با همان لشکر راهی نجف اشرف شدند، ولی مردم نجف به خاطر آگاهی از جریان قتل و غارت کربلا و آمادگی دفاعی به مقابله برخواستند و حتی زنها از منزلها بیرون آمده و مردان خود را تشجیع و تحریک به دفاع میکردند تا اسیر قتل و چپاول وهابیها نشوند. در سال 1215 قمری نیز، گروهی برای انهدام مرقد مطهر حضرت امیر (علیه السّلام) عازم نجف اشرف شدند که در بین مسیر، با عدهای از اعراب درگیر شده و شکست خوردند. وهابیها در مدت نزدیک به ده سال، چندین بار حملات شدیدی به شهر کربلا و نجف انجام دادند.»[2]
شیح عثمان نجدی از تاریح نگاران وهّابی نیز مینویسد: «وهابیها به صورت غافلگیرانه وارد کربلا شدند و بسیاری از اهل آنجا را در کوچه و بازار و خانهها کشتند. روی قبر حسین (علیه السّلام) را خراب، و آنچه در داخل قبّه بود، چپاول کردند و هرچه در شهر از اموال، اسلحه، لباس، فرش، طلا و قرآنهای نفیس یافتند، ربودند. نزدیک ظهر از شهر خارج شدند، در حالی که قریب به دو هزار نفر از اهالی کربلا را کشته بودند.»[3] به طور کلی، وهابیها در مدت نزدیک به ده سال، چندینبار به شهر کربلا و نجف یورش بردند. ابن بشر، مورخ نجدی، درباره حملات وهابیها به نجف مینویسد: «در سال 1220 قمری، سعود با سپاهی انبوه از نجد و اطراف آن، به بیرون مشهد معروف در عراق فرود آمد و سپاه خود را در اطراف شهر پراکنده ساخت. وی دستور داد باروی شهر را خراب کنند. ولی سپاه او زمانی که به شهر نزدیک شدند، به خندق عریض و عمیقی برخوردند که امکان عبور از روی آن وجود نداشت. در جنگی که بین طرفین رخ داد، بر اثر تیراندازی از باروهای شهر، جمعی از سپاهیان سعود کشته شدند و بقیه آنها از گرد شهر عقب نشسته، به غارت روستاهای اطراف پرداختند.»[4]
پینوشت:
[1]. تاریخ المملکة العربیة السعودیة، ج 3، ص 73.
[2]. مسیر طالبی، ابوطالب خان، ص 408.
[3]. عنوان المجد فی تاریخ نجد، ج 1، ص 121.
[4]. عنوان المجد فی تاریخ نجد، ج 1، ص 337.
افزودن نظر جدید