سلفیت و وهابیت
صلح امام حسن (ع) قابل تقدیر بود نه مستحق نکوهش و قابل مقایسه با اجتهاد و ترک اولای حضرت یونس نبود؛ در این صلح، حضرت به جهت نجات قوم از هلاکت بی فایده، با مصلحت سنجی مجبور به صلح شدند و این صلح در عین توان شخصی حضرت به جنگ، نشان از توانایی غلبه بر هوای نفس و ترجیح مصلحت مسلمانان بر مصلحت شخصی است.
طبق جدیث منزلت، به غیر از نبوت، تمام مقاماتى را كه هارون داشت براى حضرت على (ع) ثابت است؛ از شباهت هایی که بین على (ع) و هارون وجود دارد روشن میگردد که وصایت، خلافت و امامت امیرالمؤمنین (ع) نیز ثابت است و نفی مقام نبوت، نفی خلافت و وصایت حضرت نیست.
احادیث فراوانى دلالت می کند که حدیث منزلت، اختصاص به جنگ تبوک ندارد؛ جمله «یا على انت منى بمنزلة هارون من موسى» اگر مقید به زمان یا مکان خاصى بود، پیامبر اکرم (ص) قید آن را بیان مىفرمود و از آنجا که هیچ قیدى بیان نشده، کلام اطلاق دارد و شامل همه زمانها و همه مکانها و همه احوال و اوصاف مىگردد.
ابنتیمیه از فضایل امام سجاد ایراد گرفته که اینکه گفته شده پیامبر لقب «سیدالعابدین» به ایشان داده، هیچ کسی چنین روایتی نقل نکرده است؛ با بررسی کتب رجال اهل سنت میبینیم این لقب برای ایشان بسیار بهکار برده شده و روایت معتبری که این خبر را نقل کرده با چند سند در کتب اهل سنت آمده است.
محمد بن جریر طبری، تاریخ نویس مشهور اهل سنت اذعان میکند که معاویه بن ابوسفیان در زمان استانداری و بعد از آن، در زمان پادشاهی خود بر امت اسلامی، به جای آنکه سبب تبلیغ و ترویج اسلام به مناطق مختلف دنیا باشد، سبب ترویج بتپرستی و تجارت بت بوده است؛ هندوستان بهترین بازار برای فروش بتهای معاویه بود.
یکی از شبهاتی که از سوی مفتیان وهابی مطرح شده، آن است که امام حسین (ع) از سوی یاران امیرالمومنین (ع) به شهادت رسیده اند؛ آنان معتقدند که شمر بن ذی الجوشن از اصحاب امیرالمومنین (ع) بوده است؛ در حالی که در منابع معتبر اهل سنت، به جدا شدن شمر در زمان امیرالمومنین (ع) و ملحق شدن او به معاویه ملعون اذعان شده است.
اخبار و رواياتی که درباره ازدواج سکينه دختر امام حسين (ع) نقل شده به حدی آشفته است و تناقض دارند که داوری درباره صحت آنها غير ممکن يا مشکل است؛ مورخان نیز درباره ازدواج حضرت سکینه اختلاف نظر دارند و ازدواج هایی که به ایشان نسبت داده شده، قطعی نیست که شبهه کننده چنین وانمود کرده است.
عزاداری و سوگواری بر عزیزان از دست رفته، رویکردی طبیعی است که از مهر و محبت سرچشمه میگیرد و از آغاز آفرینش انسان تا حال رواج داشته است و خدای سبحان نیز بر این واکنش طبیعی بشر مهر تأیید زده است.
شخصیت امام حسین (ع) از دو جهت دارای اهمیت فراوان است؛ اول آنکه ایشان سبط اصغر پیامبر اکرم (ص) هستند و امامت و خلافت امت اسلام در جمله «حسین منی» مختصر میشود و دوم آنکه تبیین و تشخیص اسلام ناب محمدی از اسلام تحریف شده اموی، در جمله «و انا من حسین» بیان میشود.
بسیاری از ازدواجهای بین نوه و نبیرههای اهل بیت (ع) و مخالفانشان، ربطی به اختلاف هایی که بین آنها وجود داشته، ندارد؛ زیرا این ازدواجها بر یک اصل قرآنی استوار بوده و آن این است: «هیچکس بار گناه دیگری را بر دوش نمیگیرد.» اگر نیاکان زوج یا زوجه، نسبت به خاندان رسالت بیمهری کرده، دلیل نمیشود که نوه و نبیرههای آنان در این جرم شریک باشند.
در صوتی از شهید مطهری قضایای تاریخی که نشان از روحیه خشونت طلبی خلیفه و ساده زیستی او دارد، نقل شده است و بر فرض که دلیل بر عدالت باشد، عادل بودن فاعل آن را ثابت نمی کند. چه بسیار ستمگرانی که رفتار انسانی هم از آنان گزارش شده است. این سخنان ثابت میکند که حکومت اسلامی صدر اسلام با تمام معایبش، باز هم برای مردم تحت امر حکومت های سلطنتی، جذاب است.
حادثه جانسوز کربلا مهمترین واقعه ای است که از صدر اسلام تاکنون سبب شده تا مرز بین حق و باطل به طور کامل مشخص باشد؛ اما مفتیان وهابی ادعا کرده اند که امام حسین (ع) قصد بیعت با یزید داشتند. در پاسخ باید گفت، در منابع روایی اهل سنت و شیعه کلماتی از امام وجود دارد که نشان از پذیرش جنگ و عدم بیعت است.
حادثه جانسوز کربلا مهمترین واقعه ای است که از صدر اسلام تاکنون سبب شده تا مرز بین حق و باطل به طور کامل مشخص باشد؛ اما مفتیان وهابی ادعا کرده اند که امام حسین (ع) قصد بیعت با یزید داشته است. در پاسخ باید گفت، کلمات امام در منابع روایی فریقین نشان از عدم بیعت امام با شخصی مثل یزید دارد.
مفتیان وهابی با بیان بدعت دانستن اطعام در مراسم عزاداری، فتوای حرمت برای آن صادر کرده اند؛ در حالی که یکی از سنت های نیکو در میان مسلمانان، اطعام در مراسم عزاداری بود. علاوه بر علمای شیعه، محدثین و مورخین اهل سنت نیز روایاتی نقل کردهاند که دلالت بر اهمیت این کار و این سنت حسنه دارد.