سلفیت و وهابیت
کتاب «معجزه محرم» به قلم رحیم بخش پروار، داستان رهیافتگی و شیعه شدن نویسنده محترم است که بعد از بیان سؤالاتش نسبت به شیعه، در کتاب، پاسخ هایی را که به دست آورده به قلم تحریر در آورده است. وی با قلمی شیوا داستان شیعه شدن خود را در قالب خاطره نویسی و با رویکرد تحقیقی نوشته است.
از شبهات وهابیون، چرایی عظمت خاک مطهر کربلا است؛ آنان معتقدند که خاک کربلا هیچ برتری بر دیگر زمین ها ندارد و این اعتقادی بی اساس است. در پاسخ باید گفت، ائمه (ع) در روایات معتبر و صحیح السند به برتری خاک کربلا بر دیگر زمین ها اشاره کردهاند و در نماز که مهمترین عبادت است، بر روی این خاک سجده می کردند که نشان از عظمت این خاک دارد.
از شبهات وهابیون، چرایی عظمت خاک مطهر کربلا است؛ آنان معتقدند که خاک کربلا هیچ برتری بر دیگر زمینها ندارد و هر کسی که چنین اعتقادی داشته باشد، اعتقادی بی اساس را پذیرفته است؛ در پاسخ باید گفت، در روایات معتبر و صحیح السند اهل سنت به بوسیدن خاک مقتل امام حسین (ع) توسط رسول خدا (ص) اشاره شده است که نشان از عظمت آن خاک مطهر دارد.
مفتیان وهابی با ایجاد شبهه پیرامون حادثه جانسوز عاشورا مدعی شده اند، اگر امام حسین (ع) صاحب کرامت بود، چرا در کربلا باران نبارید و ایشان تشنه کام به شهادت رسیدند؟ در پاسخ باید گفت، قطعاً امام صاحب کرامت بود و در صورت دعا، حتماً اجابت میشد؛ اما خداوند سنت امتحان و آزمایش را برای بندگان خود قرار داده و اهل بیت (ع) نیز از آن مستثنا نیستند.
مفتیان وهابی با ایجاد شبهه پیرامون شخصیت و کرامت امام حسین (ع) مدعی شده اند، اگر حضرت صاحب کرامت بود، چرا در کربلا باران نبارید و ایشان تشنه به شهادت رسیدند؟ در پاسخ باید گفت، قطعاً امام صاحب کرامت بود و در صورت دعا، حتماً اجابت میشد؛ اما خداوند سنت امتحان و آزمایش را برای بندگان خود قرار داده و اهل بیت (ع) نیز از آن مستثنا نیستند.
از شبهاتی که نسبت به چرایی قیام سیدالشهداء (ع) مطرح می کنند این است که اگر امام حسین (ع) علم غیب داشت، به چه دلیل به کربلا رفت؟ بر اساس اعتقاد شیعیان، امام حسین (ع) با توجه به علم غیبشان و اطلاع از شهادتشان، باز به کربلا رفته، به شهادت میرسند؛ پاسخ این است که ادای وظیفه مهمترین وظیفه امام بود.
از شبهاتی که نسبت به چرایی قیام سیدالشهداء (ع) مطرح می کنند این است که اگر امام حسین (ع) علم غیب داشت، به چه دلیل به کربلا رفت؟ بر اساس اعتقادات شیعیان، امام حسین (ع) با توجه به علم غیب شان و اطلاع از شهادت شان، باز به کربلا میرود و به شهادت می رسند. در پاسخ باید گفت، ادای وظیفه مهمترین وظیفه امام بوده است.
پوشیدن لباس سیاه در مصیبت سید الشهداء (ع) مستحب است و شیعیان هر سال با فرارسیدن ایام محرم، به نشانه عزاداری سیاه پوش می شوند؛ اما مفتیان وهابی شبهه میکنند که اهل بیت (ع) پوشیدن آن را حرام میدانستند. با بررسی منابع شیعه مشخص میشود، فراعنه زمان امیرالمومنین (ع) سیاه پوش بودند و حضرت نهی از پوشیدن آن لباس کردهاند.
عزاداری بر مصائب اهل بیت (ع) همواره با کینه توزی و دشمنی نواصب و وهابی ها روبرو بوده است. ابن تیمیه در کتاب های خود، بارها به بدعت عزاداری و گریه اشاره کرده، در حالی که در منابع روایی اهل سنت به جواز عزاداری توسط رسول خدا (ص) اشاره شده است.
پوشیدن لباس سیاه در مصیبت شهادت امام حسین (ع) همانند عزاداری، توسط مفتیان وهابی مورد هجمه قرار گرفته و آن را حرام و بدعت می خوانند؛ در حالی که در روایات شیعه به جواز پوشیدن لباس سیاه در مصیبت اهل بیت (ع) اشاره شده و شواهد تاریخی نیز مؤید این اعتقاد است.
برگزاری مجالس عزا برای اولیاء الهی یکی از انواع تعظیم شعائرالله است. بر اساس اعتقادات شیعه برگزاری مجالس عزاداری برای واقعه جانسوز عاشورا، از مهمترین ارکان ولایت پذیری شیعیان است. اگرچه مفتیان وهابی با توهین به شیعیان، این عمل را به نوعی نشانه شرک و کفر معرفی میکنند؛ اما جالب آنجاست که در منابع معتبر روایی آنان، به عزاداری عایشه و مردم مدینه اشاره شده است.
عزاداری بر مصائب اهل بیت (ع) یکی از مهمترین اصول اعتقادی شیعیان و پیروان و محبین اهل بیت (ع) است که همواره با کینه توزی و دشمنی نواصب و وهابی ها روبرو بوده است. هر چند بعضی از علما و بزرگان اهل سنت در مصیبت ائمه اطهار (ع) و به طور اخص امام حسین (ع) عزاداری و نوحه سرایی داشتهاند، اما دشمنی نواصب و وهابیت تنها اختصاص به شیعیان ندارد.
مصحف فاطمه از فضایل کوچک حضرت زهرا (س) است و فضایل ایشان برتر از آن است؛ در روایت نبوی آمده است: «فاطمه پاره تن من است هر کس او را اذیت کند، مرا اذیت کرده است.» سهیلی میگوید: هر کس فاطمه (س) را دشنام دهد، کافر است؛ او از دو خلیفه اول اهل سنت برتر است. چنین فضایلی برای حضرت از فضایل پیش پا افتاده است.
اگر در مباهله طرف رسول خدا (ص)، به جاى زنان یک زن و به جاى انفس دو مرد و به جاى فرزندان دو فرزند حاضر شوند و در طرف مسیحیان نجران تنها مردانى بدون زن و فرزند حاضر شوند، کلام دروغ نیست؛ بلکه مقصود بیان مصداق این الفاظ است، نه معناى لفظ انفسنا.