وهابیت
در کتب تاریخی فضائل بسیاری برای حضرت علی(علیه السلام) بیان شده است و این فضائل بر کسی که آشنایی با اسلام و تاریخ آن داشته باشد پوشیده نیست، چرا که کثرت فضائل حضرت به قدری زیاد است که برخی از علمای بزرگ اهل سنت گفتهاند: برای هیچ یک از صحابه پیامبر به اندازه حضرت علی فضیلت گفته نشده است.
ابن تیمیه برای فرار از اتهام تشبیه و تجسیم، قیدی را در سخنان خود اضافه میکند و میگوید که کیفیت صفات خداوند مجهول است یعنی دست و صورت برای خدا ثابت است اما مجهول است. که در جواب او گفته میشود که این قیدی که گفتهاید در کتاب و سنت نیست و از ابداعات و اختراعات خودتان است و در این قید تناقض وجود دارد، لذا این اتهام از شما دفع نمیشود!
در لغت و عرف، لفظ «ربّ و خلق» به معانی جداگانه آمده است، لذا برای روشن شدن تفاوت این دو کلمه نیازمند به بازگو کردن چند مطلب هستیم، که برخی از بزرگان دین در کتب خود متذکر آن شده اند. مثلاً جوهری میگوید: پروردگار هر چیزی مالک آن است، ربّ نامی از نامهای خدای بزرگ است. اما محمد بن عبدالوهاب از فهم همین موضوع نیز عاجر بود.
از گروههایی که تحت تأثیر افکار سید قطب و محمد بن عبدالوهاب پا به عرصه ظهور گذاشت و با این ادعا که میخواهد اسلام و حاکمیت اسلامی را زنده و با جاهلیت مبارزه کند گروه تروریستی داعش است که اکنون بیشترین فعالیت تروریستی و ویرانگرانهی خود را بر روی دو کشور مسلمان سوریه و عراق تمرکز داده است.
گروه القاعده در ابتدا با داعیه جهاد برای دفاع از سرزمینهای اسلامی در افغانستان توسط عبدالله عزام و اسامه بنلادن تشکیل شد. هدف این گروه مبارزه با دُوَل غربی و بیگانهای که وارد خاک کشورهای مسلمان که آن زمان افغانستان بود، اعلانشده بود. این گروه با پیوستن ایمن الظواهری و زرقاوی و جذب نیروی بیشتر دارای قدرت بیشتری شد.
بزرگترین شخصیت سروریه، محمد سرور بن نایف زینالعابدین است که در شهر حوران به دنیا آمد و یک جریان اخوانی سلفی تشکیل داد و همچنين برخی از پیروان محمد سرور که از جمله آنها سلمان بن فهد بن عبدالله آل عودة در غرب شهرستان بریده در منطقه قاسم متولد شد وهمچنين ناصر بن سلیمان بن محمد العمر، در شهرستان بریده عربستان متولد شد.
حال که استعمار در پی نابودی اسلام بوده و از تمام توان خود برای ضربه زدن به اسلام و مسلمین بهره میبرد، علمای اسلام نیز باید هوشیار بوده و در پی راه چارهای باشند، لذا رهبری معظم انقلاب به عنوان پرچمدار وحدت، به بازگشت به قرآن و تمرکز بر تعالیم وحدت طلبانهی قرآن توصیه مینمایند. لذا شعار تفرقه سر دادن کاملا بر خلاف تعالیم قرآن است.
عبدالله بن عمر نقل میکند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) با کشته شدگان بدر صحبت کرد و در اعتراض اینکه مگر مردگان میشنوند، فرمود شما از آنان شنواتر نیستید، حال هنگامی که جناب عایشه این روایت را شنید با آن به مخالفت پرداخته و آن را به تاویل برد، اما اکثر علما در طول تاریخ روایت ابنعمر را ترجیح داده و آن را قول صحیح دانستهاند.
وهابیت مدافع امویان و توجیه کننده حوادث تلخ صدر اسلام است، حکومت بنیامیه را مشروع میداند و حوادث صفین، صلح امام حسن (علیه السلام)، قتل برخی از اصحاب جلیل القدر پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مانند حجر بن عدی، وشهادت امام حسین(علیه السلام) در واقعه کربلا، یورش به شهر مدینه و قتل عام مردم آن و... را به نفع بنیامیه توجیه میکند.
حدیث ثقلین، اهل بیت (ع) را همتراز قرآن قرار میدهد و آنان را برای هدایت معرفی میکند، و همچنین حدیث سفینه بیان میکند که اهل بیت (ع) کشتی نجات هستند و پناه نبردن به آن، جز هلاک در طوفان گمراهی و انحراف نیست واین دوری از مکتب اهل بیت، باعث میشود، فتواهای خنده دار از جمله "باطل شدن وضو با دست زدن به آلت تناسلی" در کتب وهابیون به چشم بخورد.
کسانیکه خود را پیشرو در یک زمینه میدانند، باید در مرتبه اول دارای اطلاعات کامل و جامع در خصوص آن مسئله بوده و در گام بعدی با تعیین درست مصداق، امورات و یا کم و کاستیهای جامعه را با آن تعیین مصداق نموده و به اصلاح آن بپردازند که اگر دچار اشتباه در مصداق شوند، جامعه دچار خسارات جبران ناپذیر خواهد شد.
اکثریت نشانه حقانیت نمیباشد و قرآن مجید غالباً اکثریت ها را نکوهش نموده و به ستایش از برخی اقلیتها میپردازد، شناخت حق و باطل در گرو کمی پیروان و یا فزونی آنها نیست، بنابراین انسان واقعگرا، هیچگاه نباید از اقلیت پیروان آیین خود بهراسد و نیز نباید به خاطر اکثریت آنان مباهات کند پس حق را بشناس، اهل آن را خواهی شناخت.
ازجمله روشهایی که فرقه ضاله وهابیت در تکفیر نمودن دیگر مسلمانان از آن استفاده نموده است، منهج و روش ظاهرگرایی است. این گروه با برداشت ظاهری از نصوص، بدون اینکه در معنای آن تعمق کنند، به تکفیر مسلمانان دست زدند. ازجمله جاهایی که منهج ظاهرگرایی استفاده شده است، مربوط به تعریف عبادت و صفات خبریه است.
انقلاب اسلامی مردم ايران، از ابتدای پیروزی خود از فلسطین و قدس به عنوان پاره تن جهان اسلام حمایت کرده و یک لحظه هم اسرائیل را به رسمیت نشناخته و آن را خط قرمز خود اعلام کرده است و در طول این سالها در جنگی که فلسطینیها با اسرائیل داشتهاند ایران از آنها علناً حمایت کرده است و اين سبب بيداری بسياری از مسلمين جهان شده است.