وهابیت
تقدس مآبی یکی از عوامل پیدایش بدعت بوده و افراد مقدس مآب با خیال خام خود میپندارند که با انجام این کار بیشتر به خدا نزدیکتر شده و ثواب بیشتری میبرند. در حالیکه این افراد با پیشیگرفتن از خدا و رسول درکارها دچار بدعت در دین شده و نه تنها از این کار خود ثواب نمیبرند بلکه به فرموده رسول خدا(صلی الله علیه و آله) گنهکار نیز محسوب میشوند.
وهابیون از پیش خود معیارها و ملاکهایی برای شرک ابداع کرده اند و با آنها، دیگر مسلمانان را به شرک متهم میکنند. از نظر ما، ملاکها و معیارهایی که آنها برای شرک تعیین کردهاند، هیچ گونه اعتباری ندارد، زیرا معیارهای آنان با آیات قرآن و سیرهی پیامبر گرامی اسلام (صلىاللهعليهوآله) و جانشینان آن حضرت (دوازده امام) منافات دارد.
وهابیان پیروان محمد بن عبدالوهاب (1115– 1206 هجری) هستند و او پیرو مکتب ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزی بود که عقاید جدیدی را بنیاد نهاد. نام این فرقه ضاله از نام پدر او عبدالوهاب گرفته شده است. ریشه ی فکری وهابیت، آرا و افکار ابن تیمیّه است که در سال 698 هـ ق، در منطقه شام آغاز، و با مخالفت صریح بزرگان اهل سنّت و شیعه روبرو شد.
خالی بودن دست معتقدان خلافت ابوبکر باعث گردیده تا آنان به برخی متون شیعه روآورده، امّا غافل از این که به خواست خداوند و همچون همیشه از همین دلایل بر علیه خود آنها استفاده خواهیم کرد؛ از این رو به نامه 6 نهجالبلاغه استناد کردند که در پاسخ آنان میگوییم: در کتابهای خودتان دیدگاه امیرمؤمنان نسبت به ابوبکر چنین آمده: «دروغگو، فریبکار و خائن».
عریفی مفتی عربستانی (همان کسی که فتوای جهاد نکاح را صادر کرد) با توهین به مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی سیستانی، برگ ننگینی بر خبائث اخلاقی خود افزود. البته او یکی از دهها مفتی وهابی است که هماره علیه شیعه و علمای آن دست به انتشار اکاذیب میزنند و آنچه سزاوار خودشان است به دیگران نسبت میدهند.
پس از روشن شدن بیکفایتی و بیتدبیری مسئولین برگزار کننده حج در عربستان، متاسفانه دولت مزبور در یک اقدام کاملا غیر قانونی با موذیگریهای خاص خود در ابتدا موجبات عدم شناسایی شدن اجساد را فراهم آورده و سپس بدون اطلاع و رضایت کشور ایران و خانواده جانباختگان، تعدادی از اجساد را دفن نمودند.
سران وهابیت، با شدت هر چه بیشتر از زمان محمد بن عبدالوهاب بر طبل جدایی و تفرقه بین صفوف مسلمین کوبیدهاند. آنها با برچسب تکفیر که به راحتی به سایر مسلمانان نسبت میدهند، از پیشگامان تفرقه و جدایی افکنی بین فرق و مذاهب اسلامی هستند و البته نوک پیکان ایشان در درجهی اول به سوی محبین اهل بیت و پیروان واقعی قرآن و عترت است.
اگر تا امروز قربانی شدن کودکان و زنان فلسطینی را در غزه مشاهده کرده بودیم، امروز به مراتب جنایاتی وحشتناکتر از جنایات آل سعود سراغ نداریم. مگر همین آل سعود نبودند که چندین بار مرگبارترین رویداد تاریخ حج (فاجعه حج، یکی در سال 66 و دیگری در سال 94) را به راه انداختند؟ مگر همین آل سعود نیستند که مشغول قتل و کشتار در یمن میباشند؟
از جمله دستوراتی که خداوند به بندگان خود داده است، حفظ احترام بزرگان دین است. این در حالی است که ابنتیمیه، تئوریسن وهابیت، نه تنها به بزرگان دین اسلام احترام نگذاشته بلکه در جهت تطهیر دشمنان ایشان بر آمده است. اهداف ابنتیمیه در جریان تقدسزدایی، در مرحله نخست، پیامبر، و سپس اهلبیت است.
قبل از بیان این نکات باید گفت که قرآن در آیهای آداب مناظره را در یک خط بیان میکند: «با حكمت و اندرز نيكو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى كه نيكوتر است، استدلال و مناظره كن! پروردگارت، از هر كسى بهتر مىداند چه كسى از راه او گمراه شده است؛ و او به هدايت يافتگان داناتر است.»
فهم نادرست از واژهی ایمان و معنای دقیق آن باعث گمراهیهای بسیار شده از جمله گروههایی که در این ورطه گرفتار آمدهاند وهابیت و تکفیریها هستند که در اثر این فهم اشتباه سایر مسلمانان را اعم از شیعه سنی متهم به کفر نموده و خون و مال و ناموس آنها را مباح میدانند. این در حالی است که آنان خود در فهم معنای اسلام و ایمان درماندهاند.
توحید یکی از پنج رکن اصلی دین اسلام است، توحید نه تنها در دین مقدس اسلام بلکه در تمام ادیان الهی از جایگاه ممتازی برخوردار است، لذا در قرون اخیر، سران وهابی و در رأس آنها محمد بن عبدالوهاب که تفکراتش منشعب از ابن تیمیه است با تعریف خاص خود از این کلمه، بسیاری از مسلمانان را تکفیر کرده و خونهای زیادی را ریختند...
دشمنی استکبار جهانی با ملت ایران، پر واضح است. آمریکا و متحدانش از هر راهی، چه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در اندیشه نفوذ به سرزمین مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند. حتی با راهبرد مسلحانه در فکر ضربه زدن به نظام مقدس ایران اسلامی بود و با پروراندن و پشتیبانی از گروهک دستساخته "جند الله"، توهم نفوذ در کشور ایران را داشت.
امروزه جریانهای تکفیری، عملکرد خود را مبتنی بر نظرات ابنتیمیه میدانند. بجاست که به ماهیت خصومتورزانه افکار وی با اهلسنت، پی برده شود. ابنتیمیه از سویی در مورد مذاهب چهارگانه اهلسنت (حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی) مسیر دشمنی را پی گرفته است و از سویی دیگر به بزرگان حدیثی اهلسنت، همچون بخاری و احمد نیز طعن میزند.