وهابیت
سنت الهى بر این جارى است که مسبّبات را همیشه از طریق اسبابش فراهم مىآورد. و از آنجا که انبیاء و صالحان، بندگان مطیع خدا بوده و نیز راهنمایان بشر به سوی سعادت هستند، خداوند میخواهد بعضی از خیرات و برکات را از طریق وجود و آثار ایشان به مردم برساند، تا مردم با طلب خیر الهی و تبرک به ایشان، و مشاهده آثار آن در زندگی خود، اعتماد و ایمان بیشتری به آنان یابند.
در منطق شیعه، خلافت همچون نبوت، منصبی الهی و برگزیده از سوی خداست که پذیرش یا عدم پذیرش آن از سوی مردم، تاثیری در حقیقت و ماهیت آن نداشته و تنها مردم با پذیرش آن، راه را برای سعادت و نیکبختی خود فراهم میسازند. در این بینش اگر مردم حکم خدا را پذیرفتند و گردن نهادند، امام به ظاهر و باطن، خلیفه گردیده و زمینه برای انجام وظایفش فراهم میگردد.
وهابیون، تبرک به آثار اولیاء الهی را شرک پنداشتهاند، لیکن آنان درباره تبرک به پردهی کعبه، چه میگویند؟ که هر ساله تعویض مىشود، و پرده سال قبل را قطعه قطعه مىکنند و با تشریفات خاص به عنوان احترام، به کشورهای دیگر و سفراى آنان هدیه مىدهند. آیا این عمل، چیزى غیر از تبرّک است!؟ آیا این عمل شرک است!؟ پس چرا وهابیون از آن نهى نمیکنند!؟
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) خبر از فتنه و قتل و غارت بلاد مسلمین توسط گروهی از منطقه نجد را داده است. با توجه به اینکه وهابیت از منطقه نجد خروج کرده و همه مخالفین خود را مشرک و کافر مینامد و در بلاد مسلمین قتل و غارت کرده است مصداق حزب شیطان بوده و مشمول روایتی میباشد که خاتم الانبیاء حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) فرموده است.
فرقه وهابیت در پی کسب مقبولیت در میان مسلمانان میباشد ولیکن در این راه از روشهای غیر صحیح استفاده میکند. این فرقه با متهم کردن دیگر گروههای اسلامی و به خصوص اهلسنت به ارتداد، گمراهی و کفر به دنبال معرفی خود به عنوان منادی اسلام ناب است و در این راه حتی آثار اسلامی در مکه و بارگاههای بزرگان دین را در مدینه تخریب کردند.
وهابیت با تمام مسلمانان بخصوص اهلسنت سر دشمنی و خصومت دارد. خصومتورزی وهابیان با اهلسنت در مواجهه کامل آنان با مذاهب رسمی اهلسنت آشکار میشود. وهابیان با منسوب کردن مذاهب به سلاطین نه تنها تقلید از مذاهب اربعه(چهارگانه) اهلسنت را حرام میدانند بلکه آن را کفر و شرک میپندارند و عالمان اهلسنت را گمراه میخوانند.
وهابیت با استناد به برخی از خطبههای نهجالبلاغه، در ردّ ادلّه شیعه بر خلافت امیرمؤمنان و به عنوان دلیلی بر خلافت ابوبکر استفاده کرده حال ما از آنان میپرسیم اگر بنا به استناد خطبههای نهجالبلاغه است، چرا برای فرازهایی از امیرمؤمنان در نهجالبلاغه که با روشنترین تعبیرات، عملکرد خلفای پیش از خود را زیر سؤال برده پاسخی ندارند؟
آیت الله سیستانی، به مقلدان خود و سایر شیعیان توصیه میکنند که بیش از آنکه مدافع منافع خود باشید باید مدافع اهل سنت باشید. همچنین به اهل سنت و شیعیان تاکید میکنند که به جای تمرکز بر مسائل فرعی اختلافی بر اصول و مسائل مشترک متمرکز باشند. همچنین ایشان خود را خادم تمام اقوام عراق، اعم از شیعه، سنی، کرد و مسیحی میدانند.
هماره فهم نادرست از مفهوم وحدت بین شیعه و سنی باعث شده که عدهای در مقابل آن سر به مخالفت برداشته و عدهای آن را به نفاق و دورنگی تعبیر کنند که عدهای برای سوء استفاده از طرف مقابل شعار وحدت سر میدهند در حالی که در دل آنها دشمن می دارند، درحالی که هرگز مراد منادیان وحدت این نیوده و نیست که شیعه سنی و سنی شیعه شود.
هرچند فکر و اندیشه کلی عربستان سعودی، وهابیت و سلفیت است اما این جریان فکری دارای جریانهای فرعی فراوانی است سروریه نام یکی از این جریانهای دینی و سیاسی است که به رهبری محمد سرور بن نایف زینالعابدین در میان پیروان آیین وهابیت روئیدi است و از محورهای فکری این جریان، ستیز با مذهب تشیع و بالاخص انقلاب اسلامی ایران است.
بزرگان علماء وجود مجاز در کلام را از مزایا و محاسن کلام فصیح و بلیغ برمیشمارند که وجود مجاز در قرآن، یکی از زیباییهای قرآن به شمار میرود، اما وهابیت و در راس آنها ابن تیمیه وجود مجاز را در قرآن منکر میشوند و معتقدند که تمام کلمات قرآن، حقیقت است مجازی در آنها وجود نداشته و تقسیم لغت به حقیقت و مجاز بدعت میباشد!
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خلافت را الهی و انتصابی میداند. در سنت نبوی نیز تعیین جانشین پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) امری الهی و انتصابی دانسته شده و نه انتخابی و از سوی مردم. هنگامی که مسلیمه کذاب خواست به شرط جانشینی پیامبر، مسلمان شود، پیامبر به او چنین اجازهای ندادند.
همزیستی مسالمت آمیز و حسن همجواری که بعضا تحت عنوان وحدت از سوی شیعیان، مطرح میشود امری نیست که ابداع چند سال اخیر باشد بلکه شیعه پیرو امامانی است که هماره به این مهم دعوت مینمودهاند. که سردمدار این امر در ائمه، حضرت علی (علیه السلام) است و این امر در تاریخ مشهود است.
ابنتیمیه (تئوریسین تکفیریها) در موضوع مهدویت اشکالاتی را مطرح کرده است. وی از سویی به انکار وجود خارجی امام مهدی(علیهالسلام) پرداخته و از سویی دیگر، طول عمر حضرت را زیر سوال میبرد. این در حالی است که گفتار ابنتیمیه افزون بر اینکه بیسند است، مخالف با گفتار عالمان اهلسنت نیز میباشد.