تکذیب، تاویل، تشریک، سه شیوه ابن تیمیه در انکار فضائل علی (ع)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در کتب تاریخی شیعه و اهلسنت فضائل بسیاری برای امیرالمومنین حضرت علی(علیه السلام) بیان شده است و این فضائل بر کسی که اندک آشنایی با اسلام و تاریخ آن داشته باشد پوشیده نیست، چرا که کثرت فضائل حضرت به قدری زیاد است که برخی از علمای بزرگ اهلسنت گفتهاند: «برای هیچ یک از صحابه جلیل القدر پیامبر اکرم به اندازه حضرت علی(علیه السلام) فضیلت نقل نشده است». مثلاً در کتاب تاریخ خلفاء سیوطی وارد شده است که میگوید: «قال الامام احمد بن حنبل، ما ورد لاحد من اصحاب الرسول من الفضائل ما مرد لعلی رضی الله عنه.[۱] احمد بن حنبل گفته است که برای هیچ یک از صحابه پیامبر فضیلتی به اندازه فضیلت حضرت علی(علیه السلام) وارد نشده است».
و یا ابن حجر هیثمی در صواعق المحرقه اینطور نقل میکند که: «هی- فضائل امام علی(علیه السلام) - کثیره عظیمه شهیره حتی قال احمد ما جاء لاحد من الفضائل ما جاء لعلی علیه السلام.[۲] فضائل امام علی (علیه السلام) بسیار فراوان و مشهور است، و احمد بن حنبل هم گفته است برای احدی فضیلت بیان نشده که در مورد علی(علیه السلام) بیان شده است». و همچنین ابن عبدالبر در کتاب الاستیعاب میگوید: «و فضائله- امام علی (علیه السلام) - لایحیط بها کتاب.[۳] فضائل امام علی با نوشتن هم جمع نمی شود، (کنایه از فراوانی آن فضائل نسبت به حضرت میباشد).»
اما در مقابل این همه مطالب صریح از علمای بزرگ اهلسنت ابن تیمیه و همفکران او در کتابهایشان، سعی در پوشاندن فضائل امام علی(علیه السلام) و انکار آن دارند. مثلاً ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه خود مینویسد: «کسی میتواند خلیفه پبامبر خدا باشد که افضل امت باشد».[۴] بنابراین هر حدیثی که افضلیت حضرت علی(علیه السلام) را بر بقیه صحابه پیامبر معلوم کند، از طرف ابن تیمیه مورد انکار و تضعیف قرار میگیرد. او در برخورد با روایاتی که در فضیلت اهلبیت پیامبر و خصوصاً حضرت علی(علیه السلام) وارد شده است، با سه شیوه تکذیب، تاویل، تشریک آن را از اعتبار حدیثی ساقط میکند و این در حالی است که علمای دیگر مذاهب اهلسنت به صحت آن اذعان دارند و ما دراین مقاله به اختصار به برخی از آنها اشاره میکنیم:
مثلاً در روش تکذیب، ابن تیمیه برای مخدوش ساختن روایات وارده در فضائل اهلبیت پیامبر و حضرت علی(علیه السلام) و همچنین صدور احادیث و انکار شأن نزول آیات این روش را بکار گرفته است، او در کتاب منهاج السنه کلماتی از قبیل «موضوع»، «کذب باتفاق اهل المعرفه»، «کذب باتفاق اهل العلم» استفاده کرده که بسیار زیاد است، لذا در اکثر احادیث ذکر شده در این کتاب که آنها را تکذیب و ادعای اتفاق علما را کرده، هیچ منبع و سندی را برای ادعای خود ذکر نمیکند و اگر هم خواننده مراجعه کند بر خلاف ادعای او را مشاهده میکند. مثلاً در کتاب صحیح مسلم از پیامبر روایتی وارد شده که فرمودند: «یا علی لایحبک الاّ مومن ولایبغضک الاّ منافق.[۵] ای علی دوست ندارد تو را مگر انسان مومن و نسبت به تو بغض ندارد مگر انسان منافق». و روایات دیگری تحت همین مضامین که حبّ و بغض حضرت علی (علیه السلام) معیار ایمان و نفاق دانسته شده. و روایات زیادی در کتب اهلسنت نظیر همین روایت پیامبر نقل شده است.[۶] و مهمتر از این مطالب این که ابن تیمیه این حدیث پیامبر را تکذیب کرده در حالی که در صحیح مسلم وجود دارد و در حقیقت کتاب صحیح مسلم را زیر سئوال برده است، چرا که به اعتقاد اهلسنت این کتاب و تمام احادیث موجود در آن صحیح است.
همچنین روش دیگر ابن تیمیه تاویل روایات است یعنی وقتی نتوانست احادیث را تکذیب کند تمام تلاش خود را روی معنای روایت قرار میدهد تا معنای روایت را از ظاهر آن برگرداند بطوری که هیچ فضیلتی از روایت مورد استفاده قرار نگیرد و ثابت نشود، از باب نمونه حدیث مشهور پیامبر نسبت به حضرت علی(علیه السلام) که فرمود: «انت منّی بمنزله هارون من موسی الاّ انه لانبّی بعدی.[۷] یا علی تو نسبت به من مانند هارون به موسی هستی مگر اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود. لذا ابن تیمیه ذیل این حدیث این طور تاویل میکند که جانشینی علی (علیه السلام) از پیامبر در جنگ تبوک از جانشینیهای دیگر صحابه از پیامبر، نه تنها افضل نبود، بلکه ضعیف تر هم بود (یعنی این جانشینی از جانشینیهای بقیه صحابه دارای ارزش کمتری است).[۸]
و باز همچنین روش دیگر ابن تیمیه تشریک است یعنی اگر حدیثی در فضیلت حضرت علی (علیه السلام) هر چند هم محکم و قوی باشد، او سعی میکند به هر طریقی که شده دیگران را هم در آن فضیلت شریک و همراه با حضرت علی(علیه السلام) قرار دهد تا با این روش هیچ برتری برای اهلبیت پیامبر و خصوصاً حضرت علی(علیه السلام) نباشد، مثلاً در کتاب منهاج السنه خود بعد از تشکیک حدیث منزلت (انت منّی بمنزله هارون من موسی...) اختصاص آن را به علی مورد خدشه قرار میدهد و مینویسد: «ثبت فی الصحیحین من قول النبّی فی حدیث... قال مثلک یا ابابکر کمثل ابراهیم... و مثلک یاعمر مثل نوح... .[۹] ثابت شده در دو کتاب صحیح بخاری و مسلم از قول پیامبر در حدیث... که فرمود مثل تو ای ابوبکر مانند ابراهیم... هستی. و مثل تو ای عمر مانند نوح... هستی». که اگر به این دو کتاب مراجعه شود این حدیث در آن یافت نمیشود و کذب گفتار ابن تیمیه برای همگان معلوم میشود.
پینوشت:
[۱]. تاریخ خلفاء، سیوطی، دارالمعرفه، بیروت، (۱۴۲۵ق)، چاپ ششم، ص۱۵۰.
[۲]. الصواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، موسسه الرساله، لبنان، چاپ اول، (۱۴۱۷ق)، تحقیق محمد خراط، الفصل الثانی فی فضائله علی رضی الله عنه: ج۲ ص۳۵۳.
[۳]. استیعاب، ابن عبدالبر، دارالجیل، بیروت، چاپ اول، علی محمد بجاوی: ج۳ ص۱۱۱۵.
[۴]. منهاج السنه، ابن تیمیه، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، ریاض، (۱۴۰۶ق)، چاپ اول: ج۸ ص۲۲۸.
[۵]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، داراحیاء التراث العربی، بیروت، تحقیق فواد عبدالباقی: ج۱ ص۸۶ حدیث۷۸.
[۶]. سنن ترمذی، ترمذی، دارالکتب العربی، بیروت، (۱۴۲۶ق)، ص۱۰۲۰ حدیث ۳۷۳۶.
- مسند احمد، احمد بن حنبل، موسسه قرطبه، قاهره، مصر، بی تا، تحقیق شعیب ارنووط: ج۱ ص۱۲۸ حدیث ۱۰۶۲.
- سنن ابن ماجه، ابن ماجه، دارالفکر، بیروت، بی تا، تحقیق فواد عبدالباقی: ج۱ ص۴۲ حدیث ۱۱۴.
[۷]. صحیح بخاری، اسماعیل بخاری، دارالکتب العلمیه، بیروت، (۱۴۲۶ق): ج۲ ص۴۶۸.
[۸]. منهاج السنه، ابن تیمیه، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، ریاض، (۱۴۰۶ق)، چاپ اول: ج۷ ص۳۲۸.
[۹]. همان، ج۷ ص۳۳۰.
افزودن نظر جدید