وهابیت
بدعت پدیدهای است که از دیر باز در میان فرق اسلامی مطرح بوده است، واژهای که تمام علما و بزرگان دین در مقابل آن موضعگیری و مردم را در این مورد راهنمایی میکنند. اما متاسفانه برخی افراد مغرض به دنبال هوی و هوس خود دین را وارونه جلوه میکنند که میتوان وهابیت را یکی از مصادیق بارز و آشکار آن برشمرد.
محمد رشید رضا از علمای بزرگ اهلسنت، از زبان یکی از دانشمندان بزرگ غربی چنین نقل میکند: معاویه بود که سیستم حکومت اسلامی را از نظام دموکراسی به نظام استبدادی تبدیل کرد؛ اگر معاویه این کار را نکرده بود اسلام سراسر جهان را فرا گرفته بود.
برادران اهل سنت زمانی که از ابن تیمیه نام میبرند او را «شیخ الاسلام» میخوانند و برای او یک قداستی قائل هستند، درحالى كه وهابیان نه تنها چهار فرقه اهل سنت را قبول ندارند، بلکه آنها را دشمن خود میدانند و در اعتقاد خود، آنها را نیز کافر و واجب القتل میدانند، و فقط به جهت مصالح خود این عقیده مسموم را اظهار نمیکنند.
کشورهای استعمارگر از دیرباز چشم طمع به کشورهای خاورمیانه، به خصوص منطقه خلیج فارس به سبب وجود منابع سرشار نفتی داشتند. از این رو آمریکا با استقرار در کشور عربستان و ایجاد پایگاههای نظامی جای خود را مستحکم نموده و برای سودجویی بیشتر همواره سعی نموده تا با ایجاد تفرقه و رسوخ در اعتقادات دینی، اسلام متمایزی را به آنها بقبولاند.
بیشک در بین گروهها و فرق اسلامی و از جمله بین شیعیان و اهلتسنن موارد اختلافی وجود دارد، اما با توجه به آیات صریح قرآن مجید که همه مسلمانان را به حفظ وحدت اسلامی فرا میخواند، شیعیان گامهای موثری مانند نامگذاری هفته وحدت و غیره دارند ولی متأسفانه عوامل وهابیت بدون در نظر گرفتن مصالح روز، عامل تفرقه شدند.
ابنتیمیه حرّانی کسی است که هر جا حدیثی در فضایل اهلبیت (علیهم السّلام) میدید، با تمام توان در مقام انکار و یا تضعیف آن بر میآمد؛ که این خود دلیلی بر خبث طینت او است. بنابراین طبیعی است کسی که به برترین شخصیت جهان اسلام بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اهانت میکند، این اهانت خود را واضح و آشکار کند.
سید محمد بن علوی مالکی، سالها به عنوان یکی ازعالمان بزرگ اهل سنت درمسجد الحرام به تبلیغ و تدریس میپرداخته، ولی در اواخر عمر وظیفه خویش دانسته تا خطاها و برداشتهاى اشتباه را اصلاح کند، از این رو در کتاب «مفاهیم یجب أن تصحّح» به تصحیح برداشتهاى غلط وهابیّت از روایات و سنّت نبوى پرداخته و دربرابر آنان قد علم کرد.
وقتی اصحاب کهف پس از بیداری، دوباره وفات نمودند گروهی میگفتند بنائی بر آن بسازید، پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است. ولی آنها که از رازشان آگاهی یافتند و آن را دلیلی بر رستاخیز دیدند؛ گفتند: ما مسجدی در کنار قبور آنها میسازیم؛ تا خاطرهٔ آنها فراموش نشود. ساخت بنای قبور، سیره عملی مسلمین در طول تاریخ بوده و مورد اعتراض هیچیک از صحابه و تابعین تا این زمان واقع نشده است.
جهان اسلام باید به هوش باشد و از خطر تفرقه و تکفیر که حامیان اصلی آن استعمار و دول اسلام ستیزند بر حذر باشند. لذا برای برون رفت از این خطر هولناک رهبر معظم انقلاب، توصیهای بسیار به جا دارند و آن این است که اولا مسلمانان باید از تمرکز و توجه بیش از حد بر روی مسائل اختلافی اجتناب کرده و ثانیا باید بر مشترکات خود متمرکز گردند.
ازجمله آثار مخرب گروههای تکفیری در کشورهای اسلامی ایجاد جنگهای مذهبی بین مسلمانان کشورهای مختلف و به جان هم انداختن در مسائل مختلف مذهبی و ویرانی سرزمینهای اسلامی و عقبافتادگی علمی و اقتصادی هست. این مشکلات بهگونهای است که باید سالیان متمادی بگذرد تا بتوان با سرمایههای کلان مقداری از آن را جبران کرد.
گروههای تکفیری در جهان اسلام از قبیل الجهاد، حزب الدعوه، القاعده، داعش سعی نمودهاند از واژههای متداول در جهان اسلام که بار معنایی مشترک دارند سوءاستفاده کنند و آن واژهها را در جهت رسیدن به اهداف پلید خود استفاده نمایند. ازجمله این واژهها عبارت است از: تکفیر، جهاد، هجرت و کنارهگیری از جامعه جاهلی.
افکار ابنتیمیه موجب گمراهی مسلمانان گشته و امروزه در غالب گروههای تکفیری نمود یافته است. جلوگیری از این افکار منحرف، وظیفه بزرگان دین است، سمهودی به عنوان یک عالم بزرگ در این عرصه گام بلندی برداشته و با نگاشتن کتبی همچون «وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی» افکار ابنتیمیه را مثل عدم جواز توسل و تبرک و... را به چالش کشانده است.
هرچند که بدعت در ابتدا مثل یک بذر کوچک میباشد ولی به مرور زمان اگر جلوی آن گرفته نشود تبدیل به یک درخت تنومند میشود لذا بر حکومت اسلامی که سلطه و نفوذ دارد، واجب است که از آمرین به معروف و ناهین از منکر در مقابله با بدعتگذاران و جلوگیری از بدعتهای آنان حمایت کند، طبق آیات قرآن امر به معروف و نهی از منکر مراحلی دارد که بر آحاد جامعه و حاکمیت لازم الاجرا است.
شفاعت، از اصول مسلم اسلام و مروی روایات و آیات قرآن کریم میباشد، حقیقت شفاعت این است که انسان گرامی که در نزد خداوند از قرب و مقامی برخوردار است، از خدای متعال خواهان بخشودگی گناهان و یا ارتقای درجه انسانی دیگر گردد، از دیدگاه قرآن، شفاعتِ مطلق و بدون قید و شرط مردود است، شفاعت، بسان توبه، روزنه امیدی است برای گنهکاران.