برداشت سوء از مفاهیم اسلامی توسط گروههای تکفیری
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گروههای تکفیری در جهان اسلام از قبیل الجهاد، حزب الدعوه، القاعده، داعش سعی نمودهاند از واژههای متداول در جهان اسلام که بار معنایی مشترک دارند، سوءاستفاده کنند و آن واژهها را در جهت رسیدن به اهداف پلید خود استفاده نمایند. ازجمله این واژهها عبارت است از: تکفیر، جهاد، هجرت و کنارهگیری از جامعه جاهلی. در ذیل به بررسی واژههای مذکور میپردازیم:
تکفیر
واژه تکفیر از واژههایی است که صبغه و رنگ اسلامی دارد و در قرآن نیز بهکاررفته است. گروههای تکفیری با استفاده از این مفهوم به اعمال خلاف انسانیت و رویه اسلام دست زدند و میزنند.
به نظر این گروهها، احزاب و کسانیکه در این احزاب عضو هستند و تمام تشکیلات آن کافر هستند؛ زیرا روش آنها برخلاف اسلام و احکام اسلام و مطابق با جاهلیت است. همچنین تمام کسانی که نسبت به احکام اسلام اعتراض دارند و هر قانونی که با قانون اسلام مخالف باشد کفر محسوب میشود.[1] در نظر این گروه اسلام برای مبارزه با جهل و کفر آمده است لذا هر کس که به مظاهر جاهلیت و کفر چنگ بزند کافر است.[2]
جهاد
در نگاه این گروهها جهاد بهعنوان ابزاری برای از بین بردن جاهلیت و برقرار نمودن حکومتی اسلامی و جامعه اسلامی مطرح است. این گروه جهاد را بر هر مرد و زن مسلمان واجب میداند.[3] گروههای تکفیری با برداشت سلیقهای از مفهوم جهاد در جهت مقابله با جاهلیت، دست به کشتار مسلمانان و دیگر اقشار مردم از هر فرقه و مذهبی بدون هیچگونه جرمی و بدون هیچگونه دادگاهی زده است و درنتیجه آن باعث به تاراج رفتن جان و مال و ناموس و کشتار زنان و کودکان، آواره شدن میلیونها انسان بیگناه شدهاند. البته باید گفت اعمال این گروه قتال است نه جهاد؛ زیرا که جهاد علیه دشمن و کفار است اما این گروه بیشتر با مسلمانان جنگ دارد تا با کفار. لذا این گروه مشغول به قتال و کشتار مسلمانان است.[4]
هجرت و کنارهگیری از جامعه جاهلی
تفکر هجرت که از دیگر مفاهیم اسلامی و به دوران پیامبر و هجرت آن از مدینه برمیگردد، یکی دیگر از مفاهیمی است که از آن برداشت سوء شد. بهعنوان نمونه گروه شکری مصطفی با تکیهبر این واژه و جاهلی دانستن جامعه و هجرت به آپارتمانهایی در کنار شهر، شروع به جذب نیرو کرد. او در ادامه با تبلیغات جذاب و دروغین خود جوانان پسر و دختر را جمع کرده و حتی آنها را بدون اجازه پدر و مادر و بهدوراز خانواده به ازدواج یکدیگر درمیآورد.[5]
هجرت و گوشهگیری از جامعه تفکری است که این گروه از مهمترین رهبر معنوی خود یعنی سید قطب گرفته است تفکری که با قیاسی اشتباه میان دوران سید قطب با دوران پیامبر صورت گرفته است. او عقیده داشت پیامبر در زمان ضعف از جامعه جاهلی کناره گرفت و پس از تشکیل جامعه اسلامی به جنگ جامعه جاهلی آمد، درنتیجه در این دوران نیز باید از جامعه جاهلی فاصله گرفت و پس از تشکیل و تقویت جامعه اسلامی برای مبارزه بهسوی جامعه جاهلی آمد.[6]
پینوشت:
[1]. ابومصعب سوری، الثوره الاسلامیه الجهادیه فی سوریا، بیجا، بیتا، ص 85-86؛ ابومصعب سوری، اهل السنه فی الشام فی مواجهه النصیریه و الصلیبیه و الیهود، بیجا، بیتا، ص 25.
[2]. ابوقتاده فلسطینی، حکم الاعداد العسکری،بیجا، بیتا، ص 1.
[3]. رفعت سید احمد، النبی المسلح (1)(صالح سریه)،بیجا، بیتا، ص 42.
[4]. الجهنی، مانع بن حماد، الموسوعه المیسره فی الادیان و المذاهب و الاحزاب المعاصره،بیجا، بیتا، ج 2، ص 352.
[5]. قاعود إبراهيم، الإخوان المسلمون في دائرة الحقيقة الغائبة، بیجا، بیتا، ص 107.
[6]. قطب، سید، معالم فی الطریق (نشانههای راه)، ترجمه محمود محمودی، تهران، ناشر نشر احسان، چاپ دوم، 1390 ش، ص 68؛ قطب، سيد، في ظلال القرآن، بيروت- القاهره، ناشر: دار الشروق، چاپ هفدهم، 1412 ق، ج 1، ص 563.
افزودن نظر جدید