وهابیت
وهابیان با بنای بر قبور و تعمیر آن بهشدت مخالفاند و آن را حرام، بدعت و موجب کفر و شرک میدانند. در حالیکه این منطق آنان خلاف قرآن و سنت است. ازجمله علل و عوامل که آیات شریفه قرآنی بهصورت عمومی به آن اشاره دارد؛ تعظیم شعائر دینی، مهرورزی به اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و سنت تعمیر قبور امتهای پیشین هست.
از جمله شبهات وهّابیت در بحث غدیر آن است که میگویند: اگر واقعا ماجرای غدیر به شکلی که شیعه مدّعی است، حقیقت داشته چرا صحابهای که در غدیر حضور داشتند اندکی بعد سقیفه را تشکیل دادند؟ در پاسخ میگوییم: برخی دیگر از صحابه به خاطر ترس و واهمه، با اشارهای کوتاه و سربسته به حدیث غدیر، خود را از خطر حاکمان وقت در امان نگاه داشتهاند.
وهابیان با التزام به مبانی بدون پشتوانه، اول خود را به ورطهی انحراف میکشانند و در گام بعدی تمام مسلمانان را به جرم عدم همراهی با این اعتقادات پوچ متهم به شرک و کفر میکنند. مثل اینکه میگویند چون شما تنها به لفظ کلمهی توحید ملتزم هستید پس کافرید، در حالیکه پیامبر منافقان را تنها به صرف گفتن این لفظ از مسلمانان محسوب میکرد.
وهابیت با یکسانانگاری استغاثه مشرکان و توسل مسلمانان، درصدد مشرک خواندن مسلمانان و توجیه عملکرد خود در قبال خونهای ریخته شده به همین بهانه هستند. این در حالی است که مقایسه میان مسلمانان و مشرکان، با توجه به اینکه مشرکان به معاد باور نداشته و نبوت و ارتباط میان انسان و عالم غیب را امری موهوم میدانستند، اشتباه است.
میدانیم که خانه خدا حرم امن الهی است برای همه، حتی حیوانات، اما آل سعود خلاف آن را عمل کردند وهمچنین امروزه خانه خدا به صورت کامل، در حصار برجهایی است که ساخته شدهاند و در حال ساختند وعظمت و ابهت خانه خدا را تحت تاثیر قرار داده است، درحالیکه طبق سیره وعملکرد خودشان ساخت ساختمانهای بلند اطراف کعبه ممنوع است.
به جز چند نفر انگشتشمار که از سالها پیش به غصب خلافت چشم دوخته، برای تصاحب آن نقشهها کشیده و به محض چشم بستن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با حضور در آن به نزاعی سخت پرداخته و تمام کوشش خود را برای تصاحب آن صرف نمودند، دیگران از حضور در آن خودداری ورزیده و حتّی با منتخب سقیفه (ابوبکر) به شدّت مخالفت نمودند.
ابنتیمیه با همسانانگاری توسل مسلمانان با استغاثه مشرکین، پروژه تکفیرورزی نسبت به مسلمانان را کلید زد. اما در بررسی به عمل آمده، ضمن مشروع بودن توسل در طول تاریخ، استغاثه مشرکین از این جهت که آنان نگاه استقلالی به بتها داشتند و آنان را واسطههای تکوینی میدانستند، ماهیتا با توسل مسلمانان به بزرگان متفاوت است.
یکی از روشهای مورد استعمال وهابیت در تکفیر مسلمانان که بر خواسته از هوا و هوس آنهاست، روش تأیید و مسلمان دانستن موافقان عقاید خود و تکفیر مخالفان عقاید خود است. پیشوای این فرقه یعنی محمد بن عبدالوهاب بهخوبی از این روش علیه مسلمانانی که خدای یگانه را قبول داشتند اما مخالف عقاید دور از شریعت و عقل او بودند، استفاده نموده است.
این استدلال و ادعای غلط وفتنه انگیز با عنوان «اولویت جهاد با دشمن قریب» جایگاه گستردهای را در بین برخی جوانان مسلمان مومن و ساده دل دنیا پیدا کرده به گونهای که همچنان مشغول ثبتنام عملیات انتحاری بوده و به عضویت گروههای تکفیری درآمده و به جنگ و کشتارمسلمانان مظلوم شیعه و سنی کشورهای اسلامی میپردازند.
وهابیت با ادعاهای بیمبنا به دنبال تکفیر بسیاری از مسلمانان هستند. از جمله مواردی که ایشان به تبع کتب محمد بن عبدالوهاب به آن اعتقاد دارند، این است که مشرکان به خالقیت و ربوبیت خدای متعال ایمان کامل داشتند. ولی زمانی که میخواستند از لفظ الله استفاده کنند از آن معنایی را اراده میکردند که معادل معنای سید در لسان مسلمانان است.
وهابیون به خدای مجسم و جسمانی معتقد هستند. هیأت عالى افتاى سعودى مىنویسد: «هر کس معتقد باشد که خداوند همه جا هست، قائل به حلول و دخول خداوند در درون عالم شده، باید به چنین فردى با دلیل ثابت کرد که خداوند بر بالاى عرش قرار دارد، و خارج از جهان مى باشد، و اگر نپذیرفت او کافر و مرتدّ و خارج از اسلام است».
وهابیان به تبع کتب بزرگان و پیشینیان خود، میگویند اصلا پیامبر در زمان صدر اسلام با مشرکانی جنگید که همهی فضائل اخلاقی و عبادی را دارا بودند و تنها در مسائلی چون نذر و استغاثه و دعاء دست به دامن غیر خدا میشدند و این سبب کفر ایشان شده بود. لذا پیامبر تنها برای اصلاح این موارد بود که با ایشان جنگ نمود، و الا مشکل دیگری نداشتند.
از جمله عالمان اهلسنتی که گام بلندی در جهت تضعیف عقاید منحرف وهابیت برداشته، «ابنفیروز حنبلی احسائی» است. وی با نوشتن کتاب «الرد علی من کفر اهل الریاض و اهله»، ضمن تاکید بر منحرف بودن وهابیون، تشبیه مومنان به مشرکان زمان پیامبر و دامن زدن به اختلاف میان مسلمانان را از سوی وهابیت، زیر سوال میبرد.
حکومت نجد و احساء پس از مدتی به واسطه جنگ و خونریزی در اختیار وهابیت قرار گرفت. نکته بسیار عجیب و غیر قابل هضم در این کار، جریان فتوای محمد بن عبدالوهاب به تکفیر مسلمانان جهان و تشویق پیروان خویش، به قتل و غارت آنان، به اتهام شرک و بتپرستی است که صحنههای جانگدازی در طول دو قرن اخیر پیش آورده است.