رفتن به مشاهد اولیاء الهی مساوی تعطیلی مساجد نیست.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابن تیمیه مدعی این است که «کسانیکه معتقدند تحقق نماز جماعت تنها با امام معصوم امکان پذیر است؛ گمراه هستند». آنان با این افکار مساجد را از جماعات تعطیل کرده و شبیه کسانی شدهاند که امر به عبادت بتها کرده و از عبادت رحمان جلوگیری کردهاند و حال آنکه خداوند نماز و مانند آن را در مسجد تشریع کرده است.[۱] کما اینکه میفرماید: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اَللّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اِسْمُهُ وَ سَعى فِی خَرابِها...[بقره/۱۱۴] و چه کسانی ستمکارتر از کسانی میباشند که از بردن نام خدا در مساجد خدا جلوگیری کردند، و در خرابی آنها کوشیدند؟...»
ابن تیمیه با توجه به آیه «وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا [جن/۱۸] و مساجد ویژه خداست، پس هیچ کس را با خدا مپرستید.» مدعی شده است چون در آیه نام مساجد آمده - نه مشاهد - لذا نباید کنار قبور نماز و دعائی خواند و ساختن قبور مخالف قرآن و سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و صحابه است. آنچه از روایات متواتر نبوی درباره بناء قبور استفاده میشود این است که مساجد را برای نمازهای پنجگانه و نماز جمعه و عید فطر و قربان و نمازهای دیگر بازسازی کنید. اما درباره ساخت قبور اعم از قبر نبی یا انسانهای صالح و یا یکی از اهل بیت مطلبی نداریم. در عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هم موردی یافت نمیشود که گفته باشند این ساختمان فلان قبر است. در عصر خلفاء... نیز چنین مطلبی ذکر نشده است.[۲]
ابن تیمیه ادعای باطلی را بیان کرده است، چون احدی از فقهاء و علمائی که قائل به عصمت امام هستند، چنین شرطی را در نماز جماعت نگذاشتهاند. با مراجعه به رسالههای عملی مراجع تقلید خواهید دید که همه بالاتفاق قائل به استحباب نماز جماعت در مسجد هستند؛ بلکه استحباب آن را مؤکد میدانند.[۳] بنابراین مسلمانان با رفتن به زیارت مشاهد مشرفه انبیاء و اولیاء الهی مساجد را تعطیل نکردهاند.
مسلمانان طبق دستور قرآن، قبور انبیاء و اولیاء را محترم شمرده و به زیارت قبورشان میروند. و با تاسی از آیات نورانی قرآن بارگاه برای آنها میسازند.
قرآن کریم ساختن بنا بر قبور را جایز دانسته است. آنجا که سخن از بیداری اصحاب کهف است میفرماید: «... فَقالُوا اِبْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ اَلَّذِینَ غَلَبُوا عَلى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِداً [کهف/۲۱]... پس [یک گروه] گفتند: ساختمانی به روی [جایگاه] آنان بنا کنید [تا از دیده ها پنهان بمانند] البته پروردگارشان به آنان داناتر است. ولی آنان که بر کارشان [نسبت به اصحاب کهف] پیروز شدند، گفتند: به یقین مسجدی بر روی [جایگاه] آنان بنا خواهیم کرد.»
وقتی اصحاب کهف پس از بیداری، دوباره وفات نمودند گروهی میگفتند بنائی بر آن بسازید، پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است. ولی آنها که از رازشان آگاهی یافتند و آن را دلیلی بر رستاخیز دیدند؛ گفتند: ما مسجدی در کنار قبور آنها میسازیم؛ تا خاطرهٔ آنها فراموش نشود. ساخت بنای قبور، سیره عملی مسلمین در طول تاریخ بوده و مورد اعتراض هیچیک از صحابه و تابعین تا این زمان واقع نشده است، مسلمانان بدن مطهر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را در خانهای سقفدار دفن نمودند و این مکان بعد از دفن حضرت تا به امروز، مورد توجّه خاص همه مسلمانان قرار گرفته و احدی لب به اعتراض نگشوده است. نمونههائی از بنای بر قبور در سیره مسلمانان عبارتند از:
۱. بخاری روایت کرده است: بعد از وفات حسن بن حسن بن علی (علیهما السلام) همسر او تا یک سال قبّهای بر قبر او زد و به عزاداری پرداخت.[۴]
۲. ابن ابیشیبه بابی با عنوان حب ارتفاع قبر دارد. ذیل این باب، سه جریان ذکر میکند: اول اینکه قبر پیامبر خدا به جهت شناخته شدن مرتفع شد.[۵] روایت دوم اینکه عبدالله میگوید قبر عثمان مرتفع بود.[۶]
عمران بن حصین وصیت کرد که قبرش را به اندازه هفت انگشت مرتفع کنند.[۷]
۳. ابن کثیر درباره قبر عثمان میگوید: اما محل قبر او، هیچ اختلافی در این نیست که در شرق بقیع دفن شده است. و بنیامیه قبه (گنبد) عظیمی بر روی قبر ساختند که تا امروز (قرن هفتم) باقی است.[۸]
امروزه ساختمانها و گنبدهای زیبا بر مزار بزرگان و اولیاء در سرتاسر کشورهای مسلمانان وجود دارد. بارگاه ابوحنیفه و عبدالقادر گیلانی در بغداد و بارگاه محمد بن اسماعیل بخاری مؤلف صحیح بخاری در سمرقند، و مزار حضرت هود و صالح (علیهما السلام) در نجف اشرف و قبر هابیل در قریه زبدانی دمشق و مقبره و مسجد بلال در دمشق و مسجد و مزار حضرت ابراهیم و اسحاق و یعقوب و یوسف و ساره علیهم السلام در شهر الخلیل... و دهها مزار و بارگاه در سایر مناطق جهان وجود دارد که همچنان از قدیم الایام باقی بوده و همیشه مورد احترام مسلمانان میباشد و تنها وهابیان هستند که پس از تسلط بر سرزمین حجاز با این سیره مسلمانان به مخالفت برخاسته و در این کشور به نابودی گنبد و بارگاه بزرگان دین روی آوردند و قبور آنان را با خاک یکسان نمودند.
پینوشت:
[1]. «... وَ أَضَلُّ مِنْهُ مَنْ لَمْ يَرَ الْجَمَاعَةَ إلَّا خَلْفَ الْإِمَامِ الْمَعْصُومِ فَعَطَّلَ الْمَسَاجِدَ عَنْ الْجَمِيعِ وَالْجَمَاعَاتِ... وَصَارَ مُشَابِهًا لِمَنْ نَهَى عَنْ عِبَادَةِ الرَّحْمَنِ وَأَمَرَ بِعِبَادَةِ الْأَوْثَانِ. فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ شَرَعَ الصَّلَاةَ وَ غَيْرَهَا فِي الْمَسَاجِدِ.» ابن تيميه، مجموع الفتاوى، مجمع الملك فهد لطباعة المصحف الشريف، مدينة نبوية1416هـ ؛ ج 23، ص 223
[2]. «... وَقَالَ تَعَالَى {وَأَن الْمَسَاجِد لله فَلَا تدعوا مَعَ الله أحدا} سُورَة الْجِنّ 18 وَلم يقل وَأَن الْمشَاهد لله... فقد علم بِالنَّقْلِ الْمُتَوَاتر بل علم بالاضطرار من دين الاسلام أَن الرَّسُول صلى الله عَلَيْهِ وَسلم شرع لأمته عمَارَة الْمَسَاجِد بالصلوات والاجتماع للصلوات الْخمس ولصلاة الْجُمُعَة وَالْعِيدَيْنِ وَغير ذَلِك وَأَنه لم يشرع لأمته أَن يبنوا على قبر نَبِي وَلَا رجل صَالح لَا من أهل الْبَيْت ولاغيرهم لَا مَسْجِدا وَلَا مشهدا وَلم يكن على عَهده صلى الله عَلَيْهِ وَسلم فِي الْإِسْلَام مشْهد مُبين على قبر وَكَذَلِكَ على عهد خلفائه الرَّاشِدين وَأَصْحَابه الثَّلَاثَة وَعلي بن أبي طَالب وَ مُعَاوِيَة...» ابن تیمیه؛دقائق التفسيرالجامع لتفسير ابن تيمية الناشر:مؤسسة علوم القرآن–دمشق الطبعة: الثانية1404هـ ، ج 2، ص 150
[3]. امام خمینی (ره)، توضیح المسائل (محشی) نشر جامعه مدرسین، قم 1424 هـ ، ج 1، ص 791.
[4]. «مَاتَ الحَسَنُ بْنُ الحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ» ضَرَبَتِ امْرَأَتُهُ القُبَّةَ عَلَى قَبْرِهِ سَنَةً، ثُمَّ رُفِعَتْ، فَسَمِعُوا صَائِحًا يَقُولُ: أَلاَ هَلْ وَجَدُوا مَا فَقَدُوا، فَأَجَابَهُ الآخَرُ: بَلْ يَئِسُوا فَانْقَلَبُوا» بخاري، محمّد بن اسماعيل (م 256)، صحيح بخاري، دار طوق النجاة، 1422هـ ، ج 2، ص 88
[5]. «حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ قَالَ:ثنا أَبُو خَالِدٍالْأَحْمَرَ،عَنْ حَجَّاجٍ،عَنْ حَمَّادٍ،عَنْ إِبْرَاهِيمَ،قَالَ:أُلْحِدَ لِلنَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وَرُفِعَ قَبْرُهُ حَتَّى يُعْرَفَ» ابن أبي شيبه(م 235)،المصنّف في الأحاديث والآثار،مكتبة الرشد،رياض، 1409هـ،ج 3،ص 23،ح 11745
[6]. «أَبُو بَكْرٍ قَالَ: ثنا وَكِيعٌ، عَنْ أُسَامَةَ بْنِ زَيْدٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ، قَالَ: «رَأَيْتُ قَبْرَ عُثْمَانَ بْنَ مَظْعُونٍ مُرْتَفِعًا» ابن أبي شيبه، (م 235)، المصنّف في الأحاديث والآثار، مكتبة الرشد، رياض، 1409 هـ ،ج 3، ص 23،ح 11746
[7]. حدثنا أَبُو بَكْرٍ قَالَ: ثنا يَزِيدُ بْنُ هَارُونَ، قَالَ: أَخْبَرَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَطَاءٍ، عَنْ أَبِي مَيْمُونَةَ، عَنْ أَبِيهِ، أَنَّ عِمْرَانَ بْنَ حُصَيْنٍ، «أَوْصَى أَنْ يَجْعَلُوا قَبْرَهُ مُرْتَفِعًا، وَأَنْ يَرْفَعُوهُ أَرْبَعَ أَصَابِعَ أَوْ نَحْوَ ذَلِكَ» ابن أبي شيبه، (م 235)، المصنّف في الأحاديث والآثار، مكتبة الرشد، رياض، 1409 هـ ، ج 3، ص 23، ح 11747
[8]. «وَأَمَّا مَوْضِعُ قَبْرِهِ...وَقَدْ بُنِيَ عَلَيْهِ زَمَانَ بَنِي أُمَيَّةَ قُبَّةٌ عَظِيمَةٌ وَهِيَ بَاقِيَةٌ إلى اليوم.» ابن كثير دمشقي (م 774)، البداية والنهاية، دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1408 هـ، ج 7 ، ص 21
افزودن نظر جدید