اکثریت نشانه حقانیت نمیباشد
پایگاه جامع فرق،اديان و مذاهب_ شناخت حق و باطل، در گرو کمی پیروان و یا فزونی آنها نیست و در جهان امروز، نسبت مسلمانان به منکران اسلام، در حدود یک پنجم یا یک ششم است اکثریت ساکنان خاور دور را بتپرستان و گاوپرستان و سایر منکران ماوراء طبیعت تشکیل میدهند و چین با جمعیت متجاوز از یک میلیارد، جزء اردوگاه الحادی کمونیسم است و اکثریت مردم هندوستان را، که نزدیک یک میلیارد جمعیت دارد، گاوپرستان و بت پرستان تشکیل میدهند.
و از سویی چنین نیست که اکثریت، نشانه حقانیت باشد ولذا قرآن مجید غالباً اکثریت را نکوهش نموده و به ستایش از برخی اقلیتها میپردازد، که در این مورد به عنوان نمونه، به برخی از آیات اشاره مینماییم:
1ـ «وَلا تَجِدُ أکْثَرَهُمْ شاکِرِیْن.[اعراف/18] اکثر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت.»
2 ـ «إنْ أوْلیائُهُ اِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَلکِنَّ أکْثَرَهُمْ لایَعْلَمُونَ.[انفال/34] اولیای وی نیستند مگر پرهیزکاران ، ولیکن اکثر آنان نمیدانند».
3 ـ «وَقَلِیْلُ مِنْ عِبادِیَ الْشَّکُورُ.[سبأ/13] و اندکی از بندگان من سپاسگزارند».
بنابراین، انسان واقعگرا، هیچگاه نباید از اقلیت پیروان آیین خود بهراسد و نیز نباید به خاطر اکثریت آنان مباهات کند، بلکه شایسته است چراغ عقل را روشن سازد و از نور و فروغ آن بهرهمند گردد.
مردی به امیر مؤمنان علی (علیه السلام) عرض کرد: چگونه ممکن است که مخالفان تو در جنگ جمل، که اکثریت نسبی را تشکیل میدهند، بر باطل باشند؟
امام(علیه السلام) فرمودند: «انَّ الحقَّ و الباطل لایعرفان بأقدار الرجال، إعرف الحقَّ تعرف أهله، إعرف الْباطل تعرف أهله.[4] حق و باطل، با مقدار پیروان، شناخته نمیشوند، حق را بشناس، اهل آن را خواهی شناخت. باطل را بشناس، اهل آن را خواهی شناخت.»
بر یک فرد مسلمان لازم است که این مسأله را از طریق علمی و منطقی تحلیل نماید و آیه «وَلا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ.[اسراء/36] از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن» را بسان چراغی فرا راه خود قرار دهد.
گذشته از این، هر چند شیعه از نظر جمعیت به پایه اهل تسنن نمیرسد، اما اگر سرشماری دقیقی صورت گیرد، معلوم خواهد شد که یک چهارم مسلمانان جهان را شیعیان تشکیل میدهند، و آنان در نوع مناطق مسلمان نشین دنیا زندگی میکنند.[6] و در تمام برهههای تاریخ، در میان آنان دانشمندان و نویسندگان نامآور و صاحبان تصانیف و آثار میزیستهاند، شایسته است روشن گردد که پایهگذاران علوم اسلامی نیز غالباً شیعه بودهاند که در میان آنان: ابوالأسود دئلی، پایهگذار علم «نحو»؛ خلیل بن احمد، پایهگذار علم «عروض»؛ معاذ بن مسلم بن ابیساره کوفی، پایهگذار علم «صرف»؛ و ابوعبدالله محمد بن عمران کاتب خراسانی (مرزبانی) یکی از پیشتازان علم بلاغت به چشم میخورند.[7]
برای آگاهی بیشتر بر تألیفات انبوه علما و دانشمندان شیعه، که شمارش همه آنها بسیار دشوار است، میتوانید به کتاب ارزشمند «الذریعه إلی تصانیف الشیعه» مراجعه کنید و نیز جهت آشنایی با شخصیتهای بزرگ شیعه، کتاب «اعیان الشیعه» و برای کسب اطلاع از تاریخچه شیعیان «تاریخ الشیعه» را ملاحظه فرمایید.
پینوشت:
[1]. الإمام علي بن أبيطالب (عليه السلام) ص 415 المؤلف: أحمد الرحماني الهمداني،الطبعة: الأولى سنة الطبع : 1417،الناشر: المنير للطباعة والنشر – تهران
[2]. برای توضیح بیشتر، به کتاب «اعیان الشیعه، السيد محسن الأمين، ج1، بحث 12، ص 194 دار التعارف للمطبوعات - بيروت – لبنان، حقيق وتخريج: حسن الأمين، مراجعه شود .
[3]. در این مورد، میتوانید به کتاب «تأسیس الشیعه»، به نگارش سید حسن صدر، ناشر: اعلمی، تاریخ نشر: 1376/3/6 مراجعه فرمایید.
افزودن نظر جدید