افکار وهابیت

03/30/1397 - 20:05

شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که حاکی از دشمنی سرسختانه محمد بن عبدالوهاب (پیشوای وهابیت) با رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است. از باب نمونه محمد بن عبدالوهاب درباره سفر برای زیارت می‌گوید: زیارت پیامبر مستحب است، ولی باید سفر برای زیارت مسجد و نمازگزاردن در آنجا انجام گیرد، نه به قصد زیارت باشد.

03/30/1397 - 20:04

یکی از مصادیق شرک از نظر محمد بن عبدالوهاب، توسل به ارواح اولیاء الهی است. وی می‌پندارد ارواح انبیا و اولیاء الهی بعد از مرگ قادر به برآوردن حاجت‌های طلبکار و سائل نیستند، لذا توسل به آنها موجب شرک است و این کار خلاف عقیده سلف است. که در پاسخ می‌گوییم جواز توسل در روایات و کتب حدیثی زیاد نقل شده است.

03/29/1397 - 22:51

ابن‌تیمیه در حمایت از نظریه تثلیث سخنان کسانی را که این نظریه را قبول داشتند را در کتاب خودش آورده و عملا به ترویج آن کمک کرده است.

03/29/1397 - 16:49

شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که حاکی از دشمنی سرسختانه محمد بن عبدالوهاب با رسول گرامی اسلام است. وی از شنیدن ذکر صلوات کراهت داشت و آن را زشت می‌شمرد؛ از فرستادن صلوات بعد اذان و پخش از مناره‌ها، به ویژه شب‌های جمعه جلوگیری می‌کرد و فرد متخلف را شدیداً مؤاخذه و تنبیه می‌کرد.

03/28/1397 - 09:50

ظاهراً منظور محمد بن عبدالوهاب از اینکه توسّل را شرک می‌داند، آن است که توسّل منافات با توحید افعالی دارد. در حالیکه شیعه آنچه را که در توسّلاتش به آنها متوسّل می‌شود را، شخص یا چیز تأثیرگذاری در جهان هستی درعرض خداوند نمی‌داند، بلکه آن‌ها را در طول دستگاه آفرینش می‌داند و این مطلب منافاتی با توحید افعالی ندارد.

03/28/1397 - 09:48

یکی از مصادیق شرک از نظر محمد بن عبدالوهاب، توسل به ارواح اولیاء الهی است. وی می‌پندارد آنان بعد از مرگ قادر به برآوردن حاجت‌های طلبکار و سائل نیستند، لذا توسل به آنها موجب شرک است. وی‌ می‌گوید: «هر کس گمان برد که بین خداوند و خلائق کسانی وساطت می‌کنند و حوائج مردم را نزد خدا می‌برند، اینان به خداوند بدگمان هستند.»

03/26/1397 - 22:22

کافر دانستن مسلمانان توسط محمد بن عبدالوهاب و پیروان وی، سرچشمه بسیاری از آشوب‌ها و فتنه‌های تاریک جهان اسلام در گذشته و حال به شمار می‌رود. از باب نمونه یکی از جنایات وهابیان در گذشته به آتش کشیدن محصولات زراعی است عبدالعزیز به قصد جهاد وارد منفوحه شد و محصولات زراعی آنان را به آتش کشید و تعداد ده نفر را نیز به قتل رساند.

03/26/1397 - 22:20

کشتار شیعیان در عتبات عالیات توسط وهابی‌ها، به راستی صفحه‌ای سیاه در تاریح اسلام است. صلاح الدین مختار می‌نویسد: «در سال 1216 قمری، امیر سعود با قشون بسیاری متشکل از مردم نجد، عشایر جنوب، حجاز، تهامه و دیگر نقاط، به قصد عراق حرکت کرد. وی در ماه ذی‌القعده به شهر کربلا رسید و بیشتر مردم را به قتل رساندند.

03/26/1397 - 22:19

وهابیت فرقه‌ای منحرف و منسوب به محمد بن عبدالوهاب است. وی عقیده باطل خود را در «نجد» آشکار نمود. محمد بن عبدالوهاب، آراء و عقاید منحصر به فردی داشت. از باب نمونه زینی دحلان در این باره می‌نویسد: «محمد بن عبدالوهاب در روز جمعه در مسجد درعیه سخنرانی کرده و گفت: هر کس به پیامبر متوسل شود، مرتکب کفر شده است.»

03/22/1397 - 23:18

بسیاری از علمای اهل‌تسنن، محمد بن عبدالوهاب و عقاید وی را به شدت مذمت نموده‌اند از باب نمونه علامه صدقی زهاوی، محمد بن عبدالوهاب و پیروانش را فتنه‌ای می‌داند که در جهان شهرت پیدا کرد. وی در این باره می‌نویسد: «وهابیت فرقه‌ای منسوب به محمد بن عبدالوهاب است که او عقیده باطل خود را در «نجد» آشکار نمود.»

03/21/1397 - 23:30

بسیاری از علمای اهل‌تسنن، محمد بن عبدالوهاب و عقاید وی را مورد انتقاد قرار داده و به شدت از آن‌ها مذمت نموده‌اند. از باب نمونه شیخ ابراهیم بن عثمان سمنودی درباره او این چنین می‌نویسد: «ریشه وهابیت قومی از جاهلان اعراب هستد که به رئیسشان محمد بن عبدالوهاب بدعت‌گذار، خارجی، گمراه‌ کننده و گمراه‌ شده منسوب هستند.»

03/21/1397 - 23:29

بسیاری از علمای اهل‌تسنن، محمد بن عبدالوهاب و عقاید وی را مورد انتقاد قرار داده و به شدت از آن‌ها مذمت نموده‌اند از باب نمونه شیخ احمد غماری ضمن معرفی و افشای ماهیت ابن‌تیمیه، محمد بن عبدالوهاب را شیطانی می‌داند که دارای مذهبی باطل است و افکارش از افکار ابن‌تیمیه نشأت گرفته و سخنان او همان سخنان ابن‌تیمیه است.

03/21/1397 - 06:36

محمد بن عبدالوهاب پس از گذشت قرن‌ها و به تبعیت از معاویه و با کراهت داشتن از ذکر صلوات و درود بر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر بالای مناره‌ها، موذن پیر نابینایی را به جرم صلوات فرستادن بر آن رسول گرامی به قتل رساند.

03/15/1397 - 20:32

بسیاری از علمای اهل‌تسنن، محمد بن عبدالوهاب را مورد انتقاد قرار داده و به شدت آن را مذمت نموده‌اند از باب نمونه احمد زینی دحلان درباره پیش‌بینی گمراهی او از سوی پدرش می‌نویسد: «و هم‌چنین پدر وی عبد الوهاب که از علمای صالح به شمار می‌رفت، همانند دیگر علما در فرزندش، آثار الحاد و بی‌دینی را حدس می‌زد و او را سرزنش نموده.»

الصفحات