مباحث رجالی
شعبی(متوفای 103 ه.ق) که نام وی عامر بن شراحيل است، از راویان حدیث و از تابعین بهشمار میآید. در بین روایات او موارد عجیبی دیده میشود که بر ضدّ امام علی (علیه السلام) است که یک نمونه آن، نقش عبد الله بن سبأ در ایجاد تفکر شیعی است.[1] از اینرو لازم است نکات اعتقادی که در وی وجود دارد مورد بررسی قرار گیرد تا مقدار صحّت و سقم روایات وی مشخص گردد...
یکی از افرادی که در طول تاریخ اسلام، علمای دین نتوانستهاند با آراء و عقیده او کنار بیایند و او را بسیار مورد انتقاد و هجمه علمی قرار دادهاند، شخصیتی است نام آشنا به نام نعمان بن ثابت معروف به ابوحنیفه. این شخصیت جنجالی، به واسطه فتاوا و اظهاراتی که در مباحث فقهی و کلامی داشته، صفحات زیادی از کتب جرح و تعدیل را به خود اختصاص داده و بسیاری از بزرگان شیعه و سنی وارد...
در رابطه با ابوحنیفه و پیروی او از مکتب اهل بیت (علیهم السلام) چند نظریه وجود دارد، عدهای قائلند او نسبت به اهل بیت محبت داشته و به مقام و منزلت علمی آنها اعتراف کرده و برای آنها احترام خاصی قائل بوده است، در مقابل عدهای قائلند ابوحنیفه نه تنها محب نبوده بلکه در مواردی دست به انکار فضائل آنها نیز زده است، ما در این مقاله، در صدد ذکر یک شاهد برای تقویت قول دوم هستیم.
ابوحنیفه کسی است که به گفته خود اهل سنت در یک مسأله پنج فتوا داده است، حال بر مسند قضاوت نشسته و بین مردم حکم میکند و به همین دلیل است که در قضیهای که در ادامه شرحش را خواهیم آورد، امام صادق (علیه السلام) در رابطه با یکی از فتواهای او فرمودند: «به خاطر وجود چنین قضاوتهایی است که آسمان آبش و زمین برکاتش را بر مردم دریغ میدارد.» در کتاب شریف کافی داستانی را...
جوینی از علمای اهل سنت با نقل روایتی تکان دهنده از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، پیرامون شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، در کتاب خویش، به این نکته مهم اشاره نموده که نخستین کسی که از هجوم به بیت وحی و شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، خبر داده، شخص رسول گرامی اسلام بوده است. جوینی که استاد ذهبی...
ابوحنیفه خطاب به مؤمن الطاق گفت: «شما شیعیان معتقد به رجعت میباشید؟» مؤمن الطاق گفت: «بلی»، ابوحنیفه جواب داد: «پس اینک هزار درهم به من عطا کن تا پس از رجعت هزار دینار به تو بازگردانم». مؤمن الطاق جواب داد: «ضامنی بیاور تا ضمانت کند به صورت انسان رجعت میکنی نه به صورت خـوک.» لطـافت این جواب در این نکته است...
افرادی که در حیطه جرح و تعدیل رجال مذهبی تحقیق و نظریه پردازی میکنند به فراخور نوع تحقیقشان چون با آراء متناقض و گوناگونی در رابطه با یک شخص روبه روی میشوند، در مقایسه با انواع دیگر تحقیق، متحمّل کار سختتری میشوند و این سختی در رسیدن به یک نظر صحیح و متقن در رابطه با افرادی مثل ابوحنیفه مضاعف میشود؛ چون از یک سو...
افرادی که در صدد اثبات ارادت و محبت ابوحنیفه به اهل بیت هستند به ادلهای استناد کردهاند که یکی از آن ادله حمایت او از محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علي بن ابيطالب (عليهما السلام) معروف به «نفس زكيه» و برادرش ابراهیم بن عبدالله است که در مدينه عليه منصور عباسي قيام كردند. در رابطه با حمایت ابوحنیفه از محمد نفس زکیّه...
ابوحنیفه یکی از چهرههای مشهور و سرشناس در میان اهل سنت است که در باب مناقب و فضائل او جنجال بسیاری در کتب معتبره رجالی و روایی اهلسنت وجود دارد. به همینخاطر دیده میشود از طرفی طرفداران ابوحنیفه و از طرفی دیگر مخالفینش در این زمینه، کار را به افراط و تفریط کشاندهاند؛ به عنوان مثال بعضی از متعصّبین از حامیان ابوحنیفه قائلند که نه تنها در کلام...
ابراهیم بن سیار بن هانی، مشهور به نَظّام (متوفای 230 هجری) فیلسوف و متکلم مشهور اهلسنت است که به خاطر زیبایی کلامش در نظم و نثر به نظّام شهرت یافته و مؤسس فرقه نظامیه و از بزرگان معتزله به شمار میرود. اما با این حال وی مورد بیمهری و بیتوجهی بسیاری از علمای اهلسنت قرار گرفته به گونهای که نه تنها او را از جمله علمای عامه به حساب نمیآورند...
در روایت فضیلت امیرالمؤمنین، حکم بر ذات حضرت، بدون قید مترتب است و در روایت اسم علم آمده، نه صفتی که تا وقتی که دارای آن صفت باشد، حکم بوده و اگر صفت از بین برود حکم رفع گردد. بنابراین این فضیلت در مورد امیرالمؤمنین با روایتی که در مورد انصار در صحیح مسلم آمده است قابل قیاس نیست و به طور مطلق اگر کسی به هر دلیلی بغض امیرالمؤمنین را داشته باشد...
بنابراین کار علمای رجال در توثیق نواصب و خوارج قابل توجیه نیست، و اعتراف ابنحجر در اینکه غالباً نواصب توسط علما توثیق میشوند، نشان از بغض خود این علما نسبت به حضرت علی (علیه السلام) دارد، مثل کلام ابوداود که خوارج و دشمنان امیرالمؤمنین را در روایاتشان راستگوترین میداند. حدیث صحیحی از پیامبر اکرم در فضیلت امیرالمؤمنین نقل شده است که...
دشمنان امیرالمؤمنین(علیه السلام)، به دلیل قول پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد حب و بغض نسبت به امیرالمؤمنین، از دایره ایمان بیرون بوده و منافقند و به شهادت خداوند، منافقین دروغگویند. و روایاتشان نباید مورد پذیرش واقع گردد، و اگر عالم رجالی آنان را توثیق کرده باشد، کارش خطا و از روی تعصب عقیدتی بوده و نشانه بغض خود او نسبت به امیرالمؤمنین است...
طبق نظر ذهبی، حدیث صحیح اگر در فضیلت امیرالمؤمنین باشد، باید تخصیص بخورد و مقید به دوستی باقی خلفا شود، و یا لقب حدیث منکر بگیرد و همان حدیث در حالی که جعلی است و ذهبی هم در دو مورد اعتراف به ساختگی بودن این حدیث نموده ولی چون در رابطه با خلفای اول و دوم است، با اینکه پیامبر آنرا نفرموده است، مضمونش را مطابق عقیدهاش دانسته و صحیح میداند...