بررسی اجمالی دیدگاه علمای شیعه در رابطه با ابوحنیفه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از افرادی که در طول تاریخ اسلام، علمای دین نتوانستهاند با آراء و عقیده او کنار بیایند و او را بسیار مورد انتقاد و هجمه علمی قرار دادهاند، شخصیتی است نام آشنا به نام نعمان بن ثابت معروف به ابوحنیفه. این شخصیت جنجالی، به واسطه فتاوا و اظهاراتی که در مباحث فقهی و کلامی داشته، صفحات زیادی از کتب جرح و تعدیل را به خود اختصاص داده و بسیاری از بزرگان شیعه و سنی وارد حیطه نقد او شدهاند و شخصیت او را به چالش کشیدهاند؛ شاید بتوان گفت در میان تمام کتب رجالی اهل سنت، جامعترین نقدی که در رابطه با ابوحنیفه نوشته شده، کلامی است از ابن جوزی که در کتاب رجالی او، المنتظم به رشته تحریر در آمده است، او پس از نقل قول از ممدوحین ابوحنیفه نظیر شافعی و ابن مبارک و سفیان میگوید: «قال مؤلف الکتاب: وبعد هذا فاتفق الکل علی الطعن فیه، ثم انقسموا علی ثلاثة أقسام: فقوم طعنوا فیه لما یرجع إلی العقائد و الکلام فی الأصول. وقوم طعنوا فی روایته وقلة حفظه وضبطه. وقوم طعنوا لقوله الرأی فیما یخالف الأحادیث الصحاح. [1] مؤلف کتاب میگوید: بعد از این منقولات، پس همه در مسأله طعن به ابوحنیفه اتفاق نظر دارند، اما طاعنین ابوحنیفه بر سه قسمند: یک دسته بر او طعن وارد کردهاند به دلیل اینکه او در اصول عقائد و کلام دچار انحراف شده است، عدهای دیگر بر او طعن وارد کردهاند چون در نقل احادیث از خود ضعف در حفظ و ضبط روایات نشان داده است، و عدهای دیگر هم از باب اهل رأی بودن او و مخالفت با احادیث صحیحه بر او طعن وارد کردهاند.»
اما از شیعه نیز بزرگان بسیاری وارد حیطه نقد او شدهاند، که ما در این مقاله قصد داریم به چند نمونه از منقولات شیعه در باب جرح و ذم ابوحنیفه اشاره مختصری داشته باشیم. شیخ مفید از علمای برجسته شیعه، که امثال شیخ طوسی و سید مرتضی از شاگردان او محسوب میشوند و مورد احترام کبار اهل سنت، نظیر ابن حجر و شافعی و دیگران بوده است، وقتی در یک مسأله فقهی با قول ابوحنیفه مواجه میشود، فتوای او را فاقد وجاهت علمی و موجب هدم اسلام میداند و از ابوحنیفه تعبیر به «شیطان الناصبة» میکند.[2]
ابوحنیفه در فتوای مذکور قائل شده، هر کس مادر یا خواهر یا دختر خود را عقد کند و آن عمل زشت را با آنها انجام دهد در حالیکه جهلی هم در نسبت خود با آنها ندارد، هیچ مجازاتی بر او نیست و کلیه حدود از او ساقط میشود. اما غیر از شیخ مفید و تابعینشان از قدماء، علمای دیگری نیز از متأخرین و معاصرین در سدههای اخیر در رابطه با شخصیت ابوحنیفه تحقیقاتی ارائه دادهاند، نظیر مرحوم شیخ عبدالله مامقانی که در کتاب ارزشمند خود تنقیح المقال که به گفته آقا بزرگ تهرانی در الذریعه مفصلترین و جامعترین کتب رجالی شیعه است به این بحث پرداختهاند.
مرحوم مامقانی در تنقیح المقال پس از معرفی اجمالی ابوحنیفه میگوید: «و انحرافه عن الصّادق مشهور بین الفریقین استفاضت به الأخبار و جملة من فتاواه کافیة فی الطعن علیه بل یکفیک فی الاطّلاع علی ما هو علیه ما اجراه اللّه علی قلم بعض القوم.[3] ابوحنیفه کسی بود که انحرافش از مکتب امام صادق (علیه السلام) مشهور بین فریقین است و بر این مطلب اخبار به حد استفاضه رسیدهاند، در رابطه با طعن او همین بس که فتاوای او را مطالعه کنی، (ما در طعن و جرح نسبت به او لازم نیست چیزی بگوییم) بلکه برای روشن شدن طعن او فقط کافیست به آنچه بر قلم خود اهل سنت جاری شده است مراجعه کنی.» و سپس به جای اینکه خود در رابطه با او و طعن نسبت به او نظریهای بدهند به آوردن اقوال اهل سنت در ذمّ او پرداختهاند؛ و شاید به همین دلیل باشد که در کتب تراجم و رجال شیعه کمتر از اهل سنت به بحث طعن و جرح ابوحنیفه پرداخته شده است، چون خود اهل سنت در این امر حجت را بر همگان تمام کردهاند.
پینوشت:
[1]. ابن الجوزی، المنتظم، بیروت: دار الصادر، ج 3 ص 25
[2]. شیخ مفید، المقنعه، قم: کنگره جهانی شیخ مفید، ص 778
[3]. شیخ عبدالله مامقانی، تنقیح المقال، نجف: مطبعة المرتضویة، ج 3 ص 272
دیدگاهها
saleh
1394/01/24 - 12:40
لینک ثابت
با سلام من تا الان فکر میکردم
افزودن نظر جدید