آیا جوینی، «حاطب لیل» و نامعتبر بود ؟
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ واقعه هجوم به بیت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، هتک حرمت ساحت شریف و مقدس آن حضرت، ضرب و شتم یگانه دختر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و بالاخره شهادت جانسوز حضرت زهرا (سلام الله علیها)، از جمله مصائب بزرگی است که پس از رحلت رسول خدا واقع شد و به عنوان سندی تاریخی و گواهی بر مظلومیت اهل بیت خاندان رسالت ماندگار گردید و اگر چه امروزه هواداران مکتب خلفا، جهت دفاع از پیشوایان خویش، سعی در کمرنگ نشان دادن این واقعه و یا حتی افسانه خواندن آن مینمایند، اما خوشبختانه با همه تلاشهایی که مخالفان شیعه در جهت اثبات مکتب خویش و انکار وقایع تاریخی به کار بستهاند، نتوانستهاند نور حق و حقیقت را خاموش نمایند به گونهای که در بسیاری از مواقع، علی رغم میل باطنی و برخلاف خواسته درونی خویش، خود به گوشههایی از این وقایع اعتراف کرده و حقایق تاریخی را نقل نمودهاند.
به عنوان نمونه، امام الحرمین جوینی از علمای اهل سنت با نقل روایتی تکان دهنده از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، پیرامون شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، در کتاب خویش، به این نکته مهم اشاره نموده که نخستین کسی که از هجوم به بیت وحی و شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، خبر داده، شخص رسول گرامی اسلام بوده است.
جوینی که استاد ذهبی شمرده میشود، از قول رسول خدا چنین نقل نموده که آن حضرت فرمود: «و انی لما رایتها، ذکرت ما یصنع بها بعدی، کانی بها و قد دخل الذل فی بیتها و انتهکت حرمتها و غصب حقها و منعت ارثها و کسر جنبها و اسقطت جنینها و هی تنادی یا محمداه فلا تجاب... فتکون اول من تلحقنی من اهل بیتی فتقدم علی محزونة مکروبة مغمومة مقتولة. [1] هر گاه فاطمه را میبینم، به یاد حوادثی میافتم که پس از من برای او رخ میدهد. گویا با چشم خود میبینم که ذلت در خانه وی داخل شده، حرمتش شکسته، حقش غصب گردیده، از ارث محروم داشته شده، پهلویش شکسته شده و فرزندش در رحم سقط گردیده، فریاد میزند: یا محمداه ولی کسی به داد او نمیرسد... فاطمه اولین شخص از اهل بیت من است که غمگین و ستمدیده به شهادت رسیده و به من ملحق میگردد.»
حال از آنجا که جریان هجوم به بیت وحی، شکستن پهلوی حضرت زهرا (سلام الله علیها)، سقط شدن حضرت محسن و در نهایت شهادت آن حضرت بر اثر جرائح وارد شده به ایشان در آن جریان بدون هیچ کنایه و ابهامی در روایت مذکور بیان گردیده و امکان انکار چنین روایتی و یا تضعیف آن وجود نداشته است، لذا مخالفین مکتب اهل بیت تنها راه فرار از پذیرش چنین خبری را، متهم نمودن جوینی، ناقل این جریان به حاطب لیل بودن دانستهاند.
حاطب لیل به معنای هیزم کش شبانه و کنایه از هیزم کشی است که ممکن است همراه خود به جای هیزم و یا در لا به لای آن، مار و عقرب نیز بیاورد و اگر این اصطلاح در مورد یک راوی به کار رود بدین معناست که وی ممکن است در جریان نقل اخبار و احادیث، روایات صحیح و ضعیف را در هم آمیزد و یا حدیثی را بدون سند نقل نماید [2] و واضح است که به روایات چنین شخصی اعتماد نمیشود.
حال باید دید چه کسی برای اولین بار به جوینی لقب، حاطب لیل بودن داده است و آیا این اتهام در مورد جوینی قابل اثبات است؟
ظاهراً تنها کسی که چنین اتهامی به جوینی زده، ابن حجر عسقلانی است که البته او نیز این سخن را به شاگرد جوینی یعنی شمس الدین ذهبی منتسب نموده است. اما اولاً باید گفت، اگر چه ابن حجر این انتساب را به ذهبی نسبت داده، اما با بررسی کتابهای ذهبی، از جمله سیر اعلام النبلاء، تاریخ الاسلام، میزان الاعتدال، تذکرة الحفاظ، تنقیح التحقیق، معجم الشیوخ، المعجم المختص، المغنی فی الضعفاء و... این جمله را نیافتیم، لذا اصل وجود چنین عبارتی از سوی ذهبی درباره جوینی جای شک و تردید است.
ثانیاً، از آنجا که جوینی استاد ذهبی به شمار میرفته است، لذا گفتن چنین جملهای از سوی ذهبی با وجود تمجیدات فراوانی که او از استاد خویش در کتب مختلف خود کرده، بسیار بعید به نظر میرسد. [3]
ثالثاً، بر فرض که ذهبی چنین اتهامی را به استاد خویش زده باشد، باز هم نمیتوان روایت جوینی را به این بهانه رد نمود چرا که این اتهام در مورد بسیاری دیگر از علمای بزرگ اهل سنت نیز که در وثاقت آنها از منظر اهل سنت، تردیدی وجود ندارد، نقل شده است. افرادی چون جلال الدین سیوطی [4]، ابواسحاق ثعلبی [5]، ابن جوزی [6]، ابن تیمیه [7]، زمخشری و غزالی [8] نیز از جمله کسانی هستند که به آنها حاطب لیل گفته شده است.
رابعاً، واقعه هجوم به خانه وحی آن قدر معتبر و غیر قابل انکار بوده است که حتی ابن تیمیه ناصبی نیز که به عداوت و دشمنی با اهل بیت (علیهم السلام) شهرت دارد نیز آن را انکار ننموده و بدان اعتراف کرده است. «انه کبس البیت لینظر هل فیه شیء من مال الله الذی یقسمه و ان یعطیه لمستحقه.... [9] ابوبکر به خانه فاطمه هجوم برد تا ببیند آیا در آنجا چیزی از بیت المال هست تا آن را بین نیازمندان تقسیم کنند...» لذا خبر این واقعه به نقل جوینی و امثال وی منحصر نمیگردد تا با خدشه کردن در یک یا دو راوی بتوان اصل این واقعه را انکار کرده و افسانه خواند.
پینوشت:
[1]. فرائد السمطین، ج 2، ص 35، ح 371، الباب السابع، الامام الجوینی، طبع المحمودی
[2]. «عن الشافعی، قال: مثل الذی یطلب الحدیث بلا اسناد کمثل حاطب لیل. کسی که حدیثی را بدون سند نقل میکند، می: او مانند حاطب لیل است.» فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، ج 3، ص 4، شمس الدین محمد بن عبدالرحمان السخاوی، دار الکتب العلمیة، لبنان، الطبعة الاولی، 1403 ه.ق
[3]. ذهبی از استادش ذهبی چنین یاد میکند: «الامام المحدث الاوحد الاکمل، فخر الاسلام... دیّن و صالح. جوینی، امام، پیشوا، محدثی یگانه و کامل، مایه افتخار اسلام و شخصی با دیانت و صالح است.» تذکرة الحفاظ، ج 4، ص 1، رقم 1، شیوخ صاحب التذکرة، ابوعبدالله شمس الدین محمد الذهبی، دار الکتب العلمیة، بیروت، الطبعة الاولی.
[4]. محمد ابوریة، از بزرگان معاصر اهل سنت درباره او مینویسد: «و رحم الله من قال فی السیوطی: انه حاطب لیل. خدا رحمت کند کسی را که درباره سیوطی گفت: او حاطب لیل است.» اضواء علی السنة المحمدیة، ص 235، محمود ابوریة، مقدمه دکتر طه حسین، نشر البطحاء، الطبعة الخامسة
[5]. ابن تیمیه کسی است که به ابو اسحاق نسبت حاطب لیل داده است. منهاج السنة النبویة، ج 7، ص 90، احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه الحرانی، موسسة قرطبة، الطبعة الاولی، 1406 ه، تحقیق: د. محمد رشاد سالم.
[6]. ابن حجر عسقلانی به ابن جوزی نیز نسبت حاطب لیل بودن داده است. لسان المیزان، ج 2، ص 83، ابن حجر عسقلانی الشافعی، موسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ط 3، 1406 ه، تحقیق: دائرة المعرف النظامیة، الهند
[7]. دفع شبه من شبه و تمرد، ج 1، ص 41، تقی الدین ابیبکر الحصنی الدمشقی، المکتبة الازهریة للتراث، مصر
[8]. المقترح فی اجوبة اسئلة المصطلح، ج 1، ص 89، ابوعبدالرحمان مقبل بن هادی الوادعی، دار الآثار، صنعاء، ط 2
[9]. منهاج السنة النبویة، ج 8، ص 291، احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه الحرانی، موسسة قرطبة، الطبعة الاولی، 1406 ه، تحقیق: د. محمد رشاد سالم. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
برگرفته از شبهات فاطمیه با تغییرات فراوان و توضیحات بیشتر. شبهات فاطمیه، ص 94 الی 101، عصیری سید مجتبی، نشر طوبای محبت، ۱۳۹۱ ه.ش، قم
افزودن نظر جدید