ابنحجر و تشبیه فضیلت امیرالمؤمنین به فضل انصار
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حدیث صحیحی از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در فضیلت امیرالمؤمنین نقل شده است که: «لا يحبك الا مؤمن ولا يبغضك الا منافق.[1] دوست ندارد تو را مگر مؤمن و بغض تو را ندارد مگر منافق.»
ابنحجر عسقلانی در شرح حال لمازه بن زبار أزدی، آورده است: «... أن البغض هاهنا مقيد بسبب وهو كونه نصر النبي (صلیاللهعلیهوآله). ... والذي ورد في حق علي من ذلك قد ورد مثله في حق الأنصار وأجاب عنه العلماء أن بغضهم لاجل النصر كان ذلك علامة نفاقه وبالعكس فكذا يقال في حق علي.[2] بغض در روایت مذکور، مقید به علتی است و آن نصرت پیامبر است، (یعنی اگر کسی به خاطر یاری پیامبر نسبت به امیرالمؤمنین بغضی داشته باشد نشانه نفاق اوست،) و آنچه در حق علی آمده است (از بغضی که علامت نفاق و محبتی که علامت ایمان است)، مثل آن در حق انصار هم وارد شده و روایت داریم و در این مورد علما فرمودهاند که بغض آنان اگر به خاطر یاری کردن پیامبر باشد، نشانه نفاق مبغض است و عکس آن نیز صادق است(اگر محبت آنان به خاطر یاری کردن پیامبر باشد، نشانه ایمان محب است). پس در حق علی هم همین مطلب گفته میشود (اگر به خاطر یاری کردن پیامبر کسی با علی دشمن گردد و بغض او را به دل بگیرد، این بغض نشانه نفاق او است و اگر محبت آنان به علی به خاطر یاری کردن پیامبر باشد، این محبت نشانه ایمان او است).»
ابنحجر با تشبیه فضیلتی که در مورد امیرالمؤمنین آمده به همان الفاظ در مورد انصار میخواهد حدیث فضیلت حضرت را تخصیص زده و بگوید فضیلت اختصاصی نیست، بلکه در این فضیلت، انصار که نیمی از صحابه هستند، مشترکند و همچنین در مورد آنها، علما علت نشانه بودن حب و بغض را، نصرت نبی اکرم توسط آنها دانستهاند؛ در جواب این کلام میتوان گفت که فرق بین آنچه درباره امیرالمؤمنین آمده و آنچه درباره انصار آمده، اختلاف آشکاری است. در آنچه در منقبت انصار آمده، حکم (بغض نشانه نفاق و حب علامت ایمان)، بر صفت مشتق شده از نصر، مترتب است، و لفظ انصار اشاره به علت حکم دارد، که نصرت پیامبر میباشد. این روایت نشان دهنده پذیرش یاری انصار توسط خداوند است، و کسی که این صفت را در بین انصار ندارد، این منقبت در مورد او نیست، و تمام موجودات انسان، حیوان، جمادات و... اگر بتوانند به این صفت دست یابند، دوست داشتنش نشانه ایمان و بغضش نشانه نفاق است،[3] مانند تار عنکبوت و تخم گذاردن کبوتر و ... .
ولی در روایت فضیلت امیرالمؤمنین، حکم بر ذات حضرت، بدون قید مترتب است و در روایت اسم علم آمده نه صفتی که تا وقتی که دارای آن صفت باشد، حکم بوده و اگر صفت از بین برود حکم رفع گردد. بنابراین این فضیلت در مورد امیرالمؤمنین با روایتی که در مورد انصار در صحیح مسلم آمده است قابل قیاس نیست و به طور مطلق اگر کسی به هر دلیلی بغض امیرالمؤمنین را داشته باشد، منافق بوده و نباید قول او مورد اعتنا قرار گیرد و چنین شخصی نباید توسط عالم رجالی توثیق گردد.
پینوشت:
[1]. مسلم نيشابوري، صحيح مسلم، بیروت: دارالفکر، ج1، ص61.
[2]. ابنحجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، بیروت: دارالفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1404ق، ج8، ص411. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. محمد بن عقیل، العتب الجميل على أهل الجرح والتعديل، الهدف للإعلام والنشر، ص29. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید