مباحث کلامی
دونادون از باورهای بنیادین فرقه اهل حق است. بر اساس این باور معتقدند که روح بزرگان و انبیاء الهی در جسم بزرگان و پیران این فرقه حلول کرده و بدین جهت برای آنها تقدس و احترام خاصی قائل میشوند.
فرقه اهل حق کمال انسانی را در رسیدن به مقام حقیقت و فنای فی الله می داند و معتقد است که این استکمال، از رهگذر اعتقاد به دونادون و چرخه انتقال روح در هزار و یک مرتبه به دست می آید.
فرقه اهل حق درباره زندگی پس از مرگ به گونه ای از تناسخ یعنی دونادون معتقد است. یکی از دلایل باورمندی به عقیده تناسخ و دونادون، در میان باورمندان به این عقیده، ادعای وجود خاطراتی از زندگی پیشین دون قبلی، برای برخی از افراد می باشد.
مساله مرگ و فرجام زندگی انسان از مهمترین مسائلی است که آدمی نسبت به آن هراسان و ترسان است که از جمله راهکار رهایی از آن و میل به جاودانگی و غلبه بر مرگ از دیدگاه کسانی که هویت انسان را در حضور دنیوی میدانند، تناسخ و دونادون است.
دونادون از عقاید بنیادین فرقه اهل حق است که از تناسخ در هندو گرفته شده است. از جمله زمینههای گرایش به دونادون و تناسخ، زیر سؤال بردن فلسفه معاد و در نتیجه انکار آن می باشد.
تناسخ از باورهای مشترک و مهم آیین های اهل حق و هندوییسم است که در اهل حق از آن به دونادون تعبیر می شود. نقطه افتراق این دو در نظریه تناسخ، این است که در هندوییسم چرخه انتقال روح تا ابد ادامه داشته و هیچ پایانی برای آن وجود ندارد اما در نگاه اهل حق این چرخه انتقال محدود می باشد.
فرقه اهل حق و مذهب شیعه در اصل اعتقاد به اصول دین، باوری مشترک دارند اما فرقه اهل حق، در خصوص هر یک از این اصول اعتقادی، دچار مشکل شده و این اصول را به غلو، تناسخ و حلول پیوند زده است.
فرقه اهل حق معتقد به عدل الهی بوده و برای توجیه رنج ها و نقص های زندگی بشر و رابطه آن با عدل الهی به عقیده تناسخ و دونادون روی آورده اند و آن را مقتضای عدالت خداوند می دانند.
در نگاه فرقه اهل حق انسان ها از نظر آفرینش به دو دسته زردگلان و سیاه گلان تقسیم میشوند. زردگلان در ازل، ازاستعداد وجودی و مرتبهی کمال، برخوردار بوده و سیاه گلان سرشتی تیره و ضمیری تاریک دارند. این نوع انسانها نه تنها در مسیر تکامل قدم نمی گذارند بلکه ارشاد و راهنمایی، در آنها اثری ندارد.
مرجئه حقیقت ایمان را امری قلبی دانسته، به گونه ای که عمل، در افزایش و کاهش آن بی تاثیر است. فرقه اهل حق از آنجا که دین را صرف محبت قلبی و آن هم محبت حضرت علی (ع) می دانند، می توان این فرقه را استمرار تفکر فرقه مرجئه دانست.
منابع آیینی اهل حق که «کلام» و «دفتر» نامیده می شوند که دربردارنده مجموعه باورهای یارسان است که به تبع مبانی عرفانی و صوفیانه و باورهای باطنیه به صورت «سر مگو» بیان شده که فهم آنها برای هر کسی امکان پذیر نیست.
کلام خرانه یا نامه سرانجام مهم ترین متن دینی فرقه اهل حق به شمار می رود. این کتاب که در نظر غالب اهل حق در حکم وحی منزل بوده و تعلیمات آن کامل و بالاترین سند مسلکی و حاکم بر جمیع شئون زندگانی اهل حق می باشد، بر دونادون استوار است.
برخی از پیروان فرقه اهل حق بر این باور هستند که آیین آنها از همه ادیان جوهرکشی نموده و عصاره همه ادیان است. این ادعا دست آویزی برای رویگردانی از اوامر و نواهی شریعت آسمانی و ترک آموزه های ادیان الهی از جمله اسلام است .
عده ای از پیروان فرقه اهل حق برای شیطان تقدس قائل هستند و شیطان را از فرشتگان مقرب خدا دانسته و لعن بر او را جایز نمی دانند.