استمرار تفکر مرجئه درفرقه اهل حق
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فهم نادرست دین و آموزه های دینی باعث انحرافات و لطمه های سنگینی بر پیکره دین می شود. این موضوع بارها در تاریخ ادیان و از جمله در اسلام اتفاق افتاده است. از جمله این انحرافات آن است که افراد یا گروهایی معیارهای نجات و رستگاری را برای خود آسان و برای دیگران سخت می کنند، یا با توسل به معیارهای خودساخته جنبه های مهـم دین، مانند جنبه های عملی را کم ارزش می نمایند؛ نمونه ای از این طرز تلقی را در فهم طرفداران مرجئه و تعریف آنان از ایمان می توان یافت.
فرقه مرجئه، یکی از شعب و فرق انحرافی در اسلام به شمار میرود. این فرقه به دنبال عقیده افراطی و تند خوارج در باب مرتکب کبیره و حکم به کافر بودن آنها، با این نظریه که عمل هیچ نقش و تأثیری در ایمان انسان ندارد، شکل گرفت. آنان معتقد بودند ایمان، گفتار زبانی (ااقرار زبانی)است و گفتار زبانی بر عمل مقدم است و کسی که عملی نداشته باشد اما ایمان داشته باشد، رستگار خواهد بود.(1)
آرای نادرست و خلاف واقع مرجئه به خصوص در اعمال عبادی و جنبه عملی دین، اثرات بسیار نامطلوبی بر جامعه اسلامی گذارد؛ به ویژه امروزه که شاید بتوان گفت بیشترین استقبال از آن از سوی برخی گروه های ظاهراً دینی که تنها نیت و اعتقاد قلبی را عامل نجات و رستگاری می دانند صورت می گیرد. گرچه شیعه واقعی در پرتو تعلیمات امامان معصوم(علیهم السلام) مخالف عقاید مرجئه و مرجئی گری است، برخی به گونه ای غیر مستقیم در پی احیای این افکار برآمده اند و به تبلیغ و ترویج آن می پردازند. انجام شریعت و عمــل بـا ارکان و جوارح را تحقیر و بی ارزش جلوه می دهند و می گویند تنها عقيـده و انتسـاب بـه اسلام و تشیع کافی است. به نظر این گروه شیعه می تواند با کسب دوستی امام علی و اهل بيت (عليهم السلام) بهشت را برای خود تضمین کند و از عمل به شریعت بی نیاز شود؛ چرا که اگر دل پاک و نیت درست باشد، هر عملی عین صواب است. پیامد این عقاید، ترویج اباحیگری و ارجائی است که مخالف با عقاید ناب و راستین دین مبین اسلام می باشد.
در این زمان، گرچه دیگر اسمی از فرقه مرجئه در میان نیست ولی شواهد و مدارک موجود این را نشان می دهد که برخی اندیشه های ارجائی و اباحیگری از بین نرفته و در اندیشه و عقاید برخی فرقه های اسلامی رسوخ کرده است.
از جمله فرقه هایی که می توان از آن به عنوان استمراردهنده تفکر ارجاء در عصر حاضر نام برد، فرقــه «اهل حق» است (2) که در اسلام پدیدار شدند. از آنجا که آنان دین را صرف محبت و آن هم محبت حضرت علی (علیه السلام) می دانند که به تبع این عقیده به اجرای احکام و شریعت توجهی نمی کنند؛ می توان این فرقه را استمرار تفکر ارجاء و فرقه مرجئه دانست.
ائمه اطهار(علیهم السلام) هم در سیره عملی و هم در کلام نورانی خود بر این مسئله تأکید دارند که تنها چیزی که باعـث نجات انسان می شود، عمل صالح و تقید به شریعت و اطاعت از خدا و رسولش و اولی الامر است و حتی نسب و خویشاوندی با ائمه اطهار (علیهم السلام) را باعث نجات نمی دانند.
پی نوشت:
(1). بحارالانوار، مجلسی، محمدباقر، بیروت، الوفاء، ج27، ص70
(2). سرسپردگان، خواجه الدين، ١٣٦٢، ص ۱۱۲-۱۱۹؛ اسطوره اهل حق، بهرامی، ١٣٨٧، ص ٢٤؛ سیری کوتاه در مرام اهل حق، مردانی، ۱۳۷۷، ص ۵؛ حق الحقایق، جیحون آبادی ١٣٦١ ، ص ٣٦٤
افزودن نظر جدید