دیدگاه فریقین (معتزله، امامیه، اشاعره، مرجئه، خوارج) درباره‌ی گناه کبیره

  • 1399/04/14 - 15:18
امامیه و اشاعره می‌گویند مرتکب کبیره مؤمن است، ولی مؤمن فاسق که از اطاعت خدا بیرون رفته؛ خوارج این فرد را کافر، معتزله این فرد را نه مؤمن و نه کافر می‌دانند که در اصطلاح به آن «منزله بین المنزلتین» می‌گویند؛ مرجئه می‌گویند او مؤمن است، کافر نیست، او فاسق منافق است.

از جمله کارهای زشت که در دین اسلام مورد مذمت واقع شده، و مرتکب آن مورد عقاب قرار می‌گیرد، گناه کبیره است؛ این گناه توسط فردی که از نظر اعتقادی هیچ کاستی ندارد، اما تحت تأثیر هوا و هوس قرار می‌گیرد و مرتکب گناه کبیره‌ای می‌شود که شخص عصیان‌کار باید مورد عقاب و عذاب قرار گیرد؛ این مسئله در میان فرق و مذاهب اسلامی، مورد بحث قرار گرفته که فرد خاطی، مؤمن است یا کافر؟ و آیا این لفظ بر او اطلاق می‌شود یا خیر؟
امامیه و اشاعره می‌گویند مؤمن است، ولی مؤمن فاسق که از اطاعت خدا بیرون رفته است؛ از نظر خوارج این فرد کافر است؛ از نظر معتزله این فرد، نه مؤمن است و نه کافر، بلکه در حدّ وسط و میان این دو -«مؤمن»، «کافر»- قرار دارد که در اصطلاح به آن «منزلة بین المنزلتین» می‌گویند؛ مرجئه می‌گویند عذاب یا عفو مرتکبان گناهان کبیره، به روز قیامت واگذار می‌‌شود، در دنیا نمی‌توان بر صاحب کبیره هیچ حکمی کرد که از اهل بهشت است یا اهل دوزخ.[1] این فرقه عقیده را اصل شمرده، و گفتار و کردار را فاقد اهمیت می‌دانند.
برای تبیین و توضیح بیشتر باید بگوییم که مرجئه ادعا کرده‌اند که با کفر، هیچ طاعتی سودمند نیست، هم‌چنان که با ایمان، هیچ گناهی از هر نوع که باشد، زیان ندارد.[2] از طرف دیگر، اشاعره و محدثان و فقها می‌گویند: مرتکب کبیره تنها به سبب ارتکاب گناه، از ایمان بیرون نمی‌رود و هم‌چنان مؤمن باقی می‌ماند، زیرا ایمان عبارت است از اقرار به خداوند و یگانگی او و پیامبران و کتاب‌هایش.[3] از نظر معتزله، هرگاه مؤمن عمل نکند، رکنی از ارکان ایمان را مختل کرده  است و در این صورت مؤمن نیست و از طرفی هم کافر نیست (منزله بین المنزلتین) است، چرا که اجماع صحابه و تابعین و فقها در همه‌ی ازمنه بر این بوده که باید با او، مانند مسلمان معامله و رفتار شود.[4] اما امامیه در این مسئله بر این عقیده‌اند که گناه کبیره از هر نوعی که باشد، مرتکب آن از دایره ایمان بیرون نمی‌رود، چرا که دیدگاه اکثر آنان این است که ایمان تنها مشروط به تصدیق قلبی و زبانی است، فلذا گنهکار اگر به حدّ انکار نرسد، از ایمان بیرون نمی‌رود و مرتکب گناه کبیره، مسلمان است، اما عقاب را باید تحمل کند.[5] اما خوارج که کافر می‌دانند، این عقیده افراطی آنان است و کسی‌که کافر باشد، یعنی از دایره مسلمانی بیرون است و بعضاً شنیده شده که اگر توبه هم بکنند، هیچ سودی برایشان ندارد.[6]
در نتیجه امامیه، معتزله، اشاعره اتفاق نظر دارند که مرتکب گناه کبیره اگر توبه نکند، مستحق عذاب است که بین جاودانه ماندن یا نبودن، در بینشان اختلاف است. خوارج هم توبه را که هیچ، بلکه از جرگه مسلمانی و از اصل و اساس خارج دانسته و شخص خاطی را کافر می‌دانند.

پی‌نوشت:

[1]. تاریخ فلسفه در اسلام، م.م. شریف، مرکز نشر دانشگاه، تهران، ایران، ج1 ص284.
[2]. شیعه در برابر معتزله و اشاعره، هاشم معروف الحسنی، آستان قدس رضوی، مشهد، ایران، ص316.
[3]. مناسبات فرهنگی معتزله و اشاعره و شیعه، رسول جعفریان، مجموعه مقالات کنگره شیخ مفید، قم،ایران، ص29-33.
[4]. فرهنگ فرق اسلامی، محمد جواد مشکور، آستان قدس رضوی، مشهد، ایران، ص147.
[5]. شیعه در برابر معتزله و اشاعره، هاشم مهروف الحسنی، آستان قدس رضوی، مشهد، ایران، ص319.
[6]. همان، ص320.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.