تأثیر مرجئه بر صوفیه

  • 1394/11/11 - 09:02
صوفیه از شمار فرقه‌هایی است که در آداب و مناسک خود از دیگر ادیان و فرقه‌ها تأثیراتی گرفته است. در زمره فرقه‌هایی که صوفیه از آنها متأثر شده است، "فرقه مرجئه" می‌باشد و می‌توان گفت که عقیده مرجئه با تفکیک عمل از ایمان بستر مناسبی برای توجه عقاید تصوف، خصوصاً در مساله طریقت و شریعت و جواز ارتکاب معاصی فراهم ساخته است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صوفیه از شمار فرقه‌هایی است که در آداب و مناسک خود از دیگر ادیان و فرقه‌ها تأثیراتی گرفته است. از جمله فرقه‌هایی که صوفیه از آنها متأثر شده است، "فرقه مرجئه" می‌باشد. برای روشن شدن تأثیر فرقه مرجئه بر تصوف لازم است به خصوصیات این اندیشه اشاره شود.
مرجئه از ماده "ارجاء" است و به دو معنا استعمال می‌شود:
1-ارجاء به معنای تأخیر:
 مرجئه عقیده داشتند که حکم در خصوص گناهان کبیره یک فرد مسلمان را باید تا روز قیامت به تأخیر اندازیم؛ زیرا تا روز قیامت صاحبان گناهان کبیره حکم مخصوصی ندارند.[1]
2-ارجاء به معنای امیدوار ساختن:
بر اساس این معنا مرجئه معتقد بودند که به رحمت خداوند باید امید داشت ولو با ارتکاب بدترین گناهان.[2] اساس اندیشه مرجئه این است که صرف اعتقاد به یگانگی خداوند و نبوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و روز قیامت، برای سعادت دنیا و آخرت کافی است و هیچ گناهی به ایمان انسان ضرر نمی‌رساند.[3]
از نتایج این نگرش انحرافی، ترویج فساد اخلاقی و نابودی ارزش‌های واقعی در جامعه اسلامی است. این اندیشه دائم موردپسند مستبدان مفسد خودکامه بوده است. بنی‌امیه به این اندیشه روی خوش نشان می‌دادند، اما مصلحان امت اسلامی به‌ویژه اهل بیت (علیهم السلام) به‌شدت با این فکر مبارزه می‌کردند.[4]
رابطه مرجئه با تصوف
تصوف از همان ابتدا شباهت زیادی به مرجئه داشته است. نه بدین معنا که اندیشه ارجاء در تکوین و تأسیس تصوف نقش داشته است بلکه بدین معنا که تصوف نیز مانند مرجئه معتقد به اباحه گری است؛ چنانکه ابن جوزی، یکی از عوامل انحراف، بی‌بند و باری و فساد اخلاقی صوفیه را وسعت رحمت حق شمرده و گفته است: «صوفیه می‌پنداشتند که چون خداوند رحمت خود را بر همه‌چیز گسترش می‌دهد، پس گناه و بی بند و باری مانع از وسعت رحمت حق نیست.»[5]
پیداست که این نگرش نادرست صوفیه به نگرش جهم بن صفوان، مؤسس مرجئه، در این‌که بیش‌ازحد مردم را به رحمت و مغفرت خداوند امیدواری می‌داد، بسیار نزدیک و شبیه است.[6]
بنابراین آن‌طور که ابن جوزی می‌گوید: «اندیشه ارجاء در انحراف صوفیه به‌سوی رقص سماع، تمایل به زیبارویان از زنان و مردان، افراط در عیش و نوش، معاشرت با بدنامان و رندان و رفت‌وآمد در اماکن مورد اتهام بی تأثیر نبوده است.[7] مساله رفع تکلیف از دیدگاه صوفیه برای واصل به حق که نتیجه‌اش جز ترک واجبات و ارتکاب محرمات نیست، به سخنان مرجئه که می‌گویند عمل صالح و طالح در افزایش و کاهش ایمان تأثیری ندارد، شباهت دارد.
درنتیجه می‌توان نتیجه گرفت که تصوف شباهاتی با مرجئه دارد و می‌توان گفت که عقیده مرجئه با تفکیک عمل از ایمان بستر مناسبی برای توجه عقاید تصوف، خصوصاً در مساله طریقت و شریعت و جواز ارتکاب معاصی فراهم ساخته است.

پی‌نوشت:
[1]. شهرستانی محمد بن عبدالکریم، ملل و نحل، ضمائم کتاب، دار المعرفه، بیروت، 1404 ق،  ص 139
[2]. ربانی گلپایگانی علی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، 1377، ج 1، ص 275
[3]. شهرستانی محمد بن عبدالکریم، ملل و نحل، ضمائم کتاب، دار المعرفه، بیروت، 1404 ق، ص 460
[4]. ربانی گلپایگانی علی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، 1377، ج 1، صص 275 - 278
[5]. یثربی یحیی، فلسفه و عرفان اسلامی، ج 2، ص 461
[6]. شهرستانی محمد بن عبدالکریم، ملل و نحل، ضمائم کتاب، دار المعرفه، بیروت، 1404 ق، ص 460
[7]. یثربی یحیی، فلسفه و عرفان اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1370، ج 2، ص 186

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.