مکاتب اهل سنت
کلام عالم سنی درمورد مقام اهل بیت ومهدویت: به هرکه فیض وهدایت از راه قرب ولایت میرسید توسط حضرت علی بوده است چون ایشان نقطه منتهای این راهند ومرکز این مقام، و این منصب عظیم القدر به حضرات حسنین و به ائمه اثناعشر ترتیبا مسلم گشت ودر نهایت حضرت مهدی نیز ظهور خواهند نمود ومعامله این بزرگواران برتر از آن است که توسط احدی اخذ فیض نمایند.
در مورد علم و دانش امیر المومنین، حضرت علی (علیه السلام) در میان تمام فرق و مذاهب اسلامی، هیچگونه اختلافی و نزاعی نیست، و حتی دانشمندان اسلام شناس غربی و شرق عالم هم به این موضوع اذعان دارند، و با صراحت تمام به آن معترفند. کسی که تمام علوم الهی سینه مبارک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را یکجا از خود حضرتش کسب نمود.
از آنجایی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خاتم پیامبران الهی است و به همراه این پیامبر معجزات فراوانی بوده، لذا از جمله آن معجزات، کتاب قرآن می باشد. این کتاب محتاج تفسیر و تبیّن است. لذا احادیث فراوانی را پیامبر اکرم در اثبات فضائل و حقانیت و کرامات اهل بیت و جانشینان خود ذیل آیات الهی برای اثبات آنها بیان فرمودند
پیامبر اسلام در برهه ای از زمان، آن هنگام که مسلمانان منسجم تر و قوی تر شده بودند. با اقدامی جالب و موثر بین مسلمین اتحاد و برادری را برقرار نمود و به صورت دو به دو تمام مسلمین را با عقد اخوت نسبت به یکدیگر برادر قرار داد و حتی خودش را هم از این موضوع استثناء قرار نداد و حضرت علی را برادر خود معرفی کرد
چرا بعضی از یاران حضرت علی تقیه نکردند؟ میثم تمار وحجر بن عدى پس از شهادت امیرمؤمنان در میان شیعیان، سمبل تشیع بودند و سکوت و سازش آنها با حکومت معاویه، تشیع را با خطر جدى روبه رو مىساخت، از این رو تقیه و سکوت چنین شخصیتهایى جایز نبود، ولى افرادى که هم سطح آنها نبودند، چنین وضعى نداشتند و مىتوانستند تقیه کنند.
خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها) که به خطبه فدک مشهور است، سرشار از درد و رنجی است که بر این بانوی مظلوم و اهل بیتش (علیهم السلام) وارد شده است. حضرت زهرا (سلام الله علیها) در این خطبه به مصائبی که بر آن بانوی مخدره وارد شده، اشاره دارد و در آن نسبت به عاملین و مسببین غصب خلافت و فدک شکوه و گلایه مینماید.
فضل بن روزبهان میگوید: حدیث سلسله الذهب، اسنادی است، که اگر بر دیوانه بخوانند شفا یابد و من حقیر بارها به تجربه دریافتم، هرگاه این حدیث را با این اسناد بر مریضی خواندم، خداوند او را شفا کرامت فرمود و اثر سلامت فی الحال در او ظاهر شد. یکی از پادشاهان خراسان وصیت کرد که این اسناد را با این حدیث بنویسند و با او در قبر نهند.
در باب 241 از کتاب «الجامع» تألیف معمّر بن راشد ازدی، به احادیث حضرت مهدی (علیه السلام) اختصاص دارد، در این باب 11 حدیث پیرامون حضرت مهدی آمده. در حدیثی از پیامبر نقل شده: پس خداوند مردی را از عترت من که از اهل بیت من میباشد، برمیانگیزاند، که زمین را به وسیله او پر از عدل فرماید، همانگونه که پر از جور و ستم شده باشد.
ابن صباغ مالکی از علمای اهل سنت در توصیف امام چهارم شیعیان حضرت زین العابدین (علیه السلام) مینویسد: «اما مناقب او زیادند و مزایایش مشهور، از جمله اینکه هر گاه برای نماز وضو می ساخت رنگش زرد میشد، به او گفته شد این چیست که هنگام وضو بر تو عارض میشود، میفرمود: نمیدانید میخواهم در پیشگاه چه کسی برخیزم».
با مروری بر زندگی ابنتیمیه حرّانی به نتیجه میرسیم که ابنتیمیه با مسلمین و غیر مسلمین درگیر بود. در میان مسلمین با فرق مختلف اهلسنت و شیعیان اصطکاک و درگیری شدیدی داشت. که اکثر علمای اهلسنت با وی مخالفت کردند از باب نمونه قاضی شیخ شرفالدین عبدالغنی بن یحیی حرّانی از کسانی است که با نظریات ابن تیمیّه به مخالفت پرداخته است.
ابوالفرج اصفهانی درباره متوکل میگوید: «متوکل بر آل ابی طالب بسیار سختگیر بود و با آنان با خشونت برخورد میکرد.» اما با توجه به جنایات و مواضع خصمانه متوکل در برابر اهلبیت، احمد بن حنبل نسبت به چنین فردی ارادت ویژهای ابراز داشته و در حق وی دعا کرده است. احمد بن حنبل در حق متوکل میگوید: «هر روز برای سلامتی متوکل دعا میکنم.»
خدا در قرآن مسلمانان را به متابعت از فرامین خود فرا میخواند و میفرماید که به ریسمان او چنگ زنیم و هرگز متفرق نشویم، تا دشمنان بین ما رخنه نکنند؛ چرا که دشمنان تمام سعی خود را در ایجاد تفرقه بین مسلمین میکنند و سیاست (اختلاف بینداز و حکومت کن) را در دستور برنامه خود دارند و این باعث ناراحتی پیامبر برای امت خود میشود.
یکی از نواصبی که احمد بن حنبل از او بسیار تجلیل کرده حریز بن عثمان است. حریز بن عثمانی که جریر درباره او میگوید: «حریز بن عثمان علی (علیه السّلام) را بر بالای منابر دشنام میداد.» حال احمد بن حنبل با علم به مواضع خصمانه حریز بن عثمان نسبت به حضرت امیرالمؤمنین، از وی دفاع و درباره وی سه مرتبه واژه «ثقه» را به کار برده است.
احمد بن حنبل در موارد مختلف و با شیوههای متفاوت به دفاع و طرفداری از دشمنان اهلبیت (علیهم السّلام) پرداخته است. از باب نمونه علی بن یونس بیاضی عاملی مینویسد: «صالح به پدرش (احمد بن حنبل) میگوید: چرا یزید را لعن نمیکنی؟ احمد بن حنبل در جواب میگوید: کی دیدی من کسی را لعن کنم؟ در کجای قرآن یزید لعن شده است؟»