مکاتب اهل سنت
دو عارف بزرگ اهل سنت یعنی عبدالوهاب شعرانی و محی الدین بن عربی در موضوع مهدویت، همان عقیدهای را که شیعه بدان قائل است در آثار خویش از خود ابراز نمودند و بر خلاف عقیده غالب اهل سنت، این دو قائلند که مهدی موعود از نسل حسین بن علی(علیهما السلام) و فرزند امام حسن عسکری(علیهالسلام) است که اکنون زنده و در پسِ پردهی غیبت حضور دارد.
شاه ولی الله دهلوی، این عالم سنی، در مورد وجود حضرت مهدی میگوید: «گاهی اوقات در نظام عالم افرادی هستند که هم خصوصیت انسان را دارند و هم خصوصیت ملائکه را؛ به آنها الهام میشود و عالم را تدبیر میکنند و ظاهر و باطن عالم را میگیرند یعنی حاکم دنیا میشوند؛ خدایا! تو را قَسَمَت میدهم به آن شخصی که الان در زمان ما موجود است.»
اهل سنت به جهل یا جدی به برخی از خلفا و صحابه پیامبر، القابی را نسبت دادند که شایستگی آن را نداشتند؛ لذا افرادی مثل خالد بن ولید را که در فسق و فجور، معروف و مشهور است را به سیف الله ملقب کردند و این در حالی است که نه رسول خدا و نه در تاریخ اسلام میتوان گواهی بر این قضیه یافت، بلکه همه این القاب از امیرالمؤمنین اخذ شده است.
ایران با بهرهگیری از توانمندیهای داخلی و بدون وابستگی به شرق و غرب، چنان قدمی در زمینه نظامی و فناوری هستهای برداشته که جهانیان را بهتزده کرده و سالهاست که دنیا در زمینه برنامه اتمی با ایران سرگرم مذاکره است و این حقیقتی است درخور احترام نه محکومیت، هرچند که برخی با ایران اختلاف سیاسی داشته باشند.
برخی از مولفین اهل سنت برای وجیه جلوه دادن چهره عایشه، در صدد این بر آمدند که روایاتی را بیان کنند که عایشه در آن به بیان فضائل اهل بیت (علیهم السلام) پرداخته است. با این روش ادعا میکنند که عایشه ارتباط صمیمی و دوستانهای با خاندان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) داشته است. ولی آنچه از تاریخ بر میآید چیزی غیر از آن است.
در برخی از روایات موجود در کتب شیعه و اهل سنت وارد شده است که عمر بن خطاب با ام کلثوم، دختر حضرت علی (ع) ازدواج کرده است؛ این در حالی است که چنین قضیهای اصلاً صحت ندارد، چرا که در برخی از کتب روایی شیعه، مولفین فقط آن را جمع آوری کرده و در صحت آن خدشه وارد نمودند، در روایات اهل سنت نیز راویان ضعیف و ناصبی وجود دارند.
پیامبر اکرم در آخرین حجی که معروف به حجه الوداع است در هنگام بازگشت از حج در منطقه ای به نام غدیر خم تمام مسلمانان را جمع نمود و در آن گرمای سوزان حجاز خلیفه و جانشین بعد از خود را معین کرد و آن حدیث معروف را که حاکی از وصایت بعد از خود بوده است را برای مردم بیان کرد تا مردم همه بدانند اما در برخی روایات آن را نفی کردهاند.
نماینده مجلس اردن «طارق خوری» در اعتراض به مردم و دولتهای عربی گفت: آیا آنهائی که به فلسطین خیانت کردند شیعه بودند؟ آیا آنهائی که لیبی را نابود کردند و اهالی لیبی را میکشند شیعه هستند؟ آیا انتحاریهائی که اجساد خود را در عراق، عربستان سعودی و کویت منفجر میکنند شیعه هستند؟ آیا القاعده، داعش و جبهه النصره شیعه هستند؟
برخی از اهل سنت، نوک پیکان روایتی را که خشم حضرت فاطمه(علیها السلام) را مساوی با خشم خدا و رسولش میداند به سوی امیرالمومنین(علیه السلام) منحرف کردند و با ساختن و جعل روایات متعدد، خواستند علی(علیه السلام) را خشمگین کنندهی حضرت زهرا و پیامبر(علیهما السلام) و مخاطب حدیث «فاطمة بضعة منی من اغضبها فقد اغضبنی» جلوه دهند.
مسور بن مخرمه که راوی اصلی افسانه خواستگاری امیرالمومنین از دختر ابوجهل است، در زمان وقوع داستانی که ادعایش کرده، 6 ساله بوده، و یکی از دشمنان طراز اول حضرت علی(ع) است، او با معاویه همکاری داشت و با ذکر نام او بر وی درود میفرستاد و با عبدالله بن زبیر ارتباط تنگاتنگ داشته طوریکه ابن زبیر کاری را بدون مشورت او انجام نمیداد.
پیامبر اکرم (ص) در مناسبتهای مختلف درباره حضرت علی (ع) احادیث و روایاتی را درباره فضائل علی (ع) متذکر شدند که احدی از صحابه به این فضائل نائل نیامدند. به طوری که در کتب روایی فریقین این احادیث قابل احصاء و شمارش نیست و این حاکی از شخصیتی میکند که در میان اصحاب و حتی افراد عالم بیمانند است و همتایی ندارد.
روایات بسیاری از امیرالمؤمنین در کتب اهل سنت آمده است، اما برخی روایات در کتب دستهی دوم اهل سنت است که در حق آن جفا شده؛ یکی از روایاتی که در سند دسته دوم اهل سنت آمده است منزلت امیرالمؤمنین را میرساند که پیامبر ایشان را با سورهی توحید تطبیق میدهد، اما با این حال همهی اینها نادیده گرفته شده است.
اثبات فاجعهی وحشتناک بعد از رحلت پیامبر و حمله به خانهی دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت زهرا (سلام الله علیها) و اسنادی موجود از کتب علمای اهل سنت که به اقرار خود علمای اهل سنت، حاکی از فاجعهای بزرگ در برههای از زمان بود که اتفاق افتاد و جای هیچ شک و تردیدی را برای احدی باقی نمیگذارد.
خداوند در قرآن کریم میفرماید ای پیامبر تو منذر و بیم دهنده هستی و جانشین تو هادی و نگه دارنده. لذا از این آیه شریفه فهمیده میشود که هدف مهم و نیاز یک جامعه انسانی، خصوصاً در دین اسلام، بودن فردی است که راهنما و هدایت گر بعد از رحلت پیامبر اکرم باشد و این درست همان چیزی است که تعبیر به امام و جانشین میباشد.