مکاتب اهل سنت
با ظهور اسلام در سرزمین عربستان بزرگان یهود پیدایش این دین نوظهور را متضاد با خواستههای نفسانی خود دیدند، لذا با تمام قوا تصمیم گرفتند تا در مقابل این دین بایستند پس ابتداء دست به جنگها و خونریزیهای داخلی و خارجی زدند، اما وقتی خود را یارای مقابله با پیامبر اسلام ندیدند، تصمیم گرفتند تا با یک حرکت شیطانی ضربه بزنند.
پیامبر خدا بعد از مبعوث شدن به رسالت از طرف خداوند مامور شد تا رسالت خود را علنی کند، لذا ابتداء اقوام و خویشاوندان خود را جمع کرد و بعد از یک مهمانی مفصل، خود را پیامبر خدا معرفی کرد و اینان را از بت پرستی باز داشت و در آخر سخنان خود به حاضران فرمود: چه کسی مرا در این راه یاری میکند، تا خلیفه و جانشین من باشد.
در روایتی تکان دهنده، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) عوامل لعن خدا و رسولش و پیامبران الهی دیگر را برمیشمرد. در این روایت شش گروه از انسانها هستند که مورد لعن خدا و رسولش و پیامبران دیگر الهی قرار میگیرند. با جستجو در تاریخ و بررسی برخی روایات، به افرادی بر میخوریم که جزو مصادیق این روایت هستند.
برخی از کسانیکه به عنوان صحابه پیامبر شناخته شدند، بعد از رحلت رسول خدا در صدد این برآمدند که در مسیر اسلامی که به اکراه آن را پذیرفته بودند، خللی ایجاد کنند. در این میان برخی پا را فراتر گذاشته و هدفشان این بود که نام اسلام و پیامبر گرامی و اهل بیت پاکش را محو کنند و نام خود، و اجداد مشرک خود را جایگزین کنند.
قرآنیون جریانی هستند که فقط قرآن را قبول دارند و برای سنت ارزشی قائل نیستند. علمای اسلام در پاسخ آنها میگویند: قرآن فقط اصول کلی و بنیادهای دین و احکام را بیان کرده است و تفصیل و کیفیت آن را برعهده پیامبر گذارده است. مثلاً اصل نماز، روزه، زکات، و ... را بیان فرموده، اما کیفیت و کمّیت انجام آن را به رسول خدا واگذار کرده است.
یکی از شعائر مسلمانان، گفتن اذان و اقامه قبل از نماز است که برای مسلمین علل و حکمتهای فراوانی دارد از جمله این که با گفتن آن در نماز باعث میشود که افراد فراموشکار از خواب غفلت بیدار شوند و افراد بیدار هم غافل از شکر کردن نعمتهای الهی نباشند؛ فلذا با ذکر آن اقرار به بندگی و اعتقاد به توحید و ایمان به خالق هستی پیدا میکنند.
ابن تیمیه در کتاب خود میگوید بسیارى از صحابه و تابعین بغض على را در دل داشتند، او را فحش و ناسزا گفته و با او مىجنگیدند، و این در حالی است که در کتب معتبر اهل سنت ذکر شده که در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) ما نمیشناختیم منافق را الاّ به بغض علی بن ابیطالب، و از قویترین علامات نفاق بغض علی (علیه السلام) بوده است.
بعد از رحلت نبی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) امت اسلامی از مسیری که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تبیین و روشن کرده بود، منحرف گردید. با تغییر جانشین پیامبراکرم، در دین خدا تغییر و بدعتی جدید ایجاد کردند. این واقعه را رسول خدا در قالب روایات متعدد برای امت اسلامی بیان کرده است تا امت اسلام را از این فاجعه بزرگ آگاه کنند.
در روایتی جعلی آمده که دوستی و سپاسگذاری از ابوبکر واجب است. با این که این روایت از لحاظ سندی مشکل دارد اگر باز هم از این امر بگذریم به این میرسیم که این امر واجب است و اگر عمل نشود عقاب دارد. پس آیا حضرت فاطمه با نارضایتی از ابوبکر که از دنیا رفته است نعوذبالله با این عمل عقاب خواهد شد؟ این روایت قطعا از ریشه باطل خواهد بود.
روزی عربی آمد وگفت قرار بود پیامبر مقداری خرما به من بدهد. حضرت علی به پاخاست وسه مشت خرما مقابل وی گذاشت وفرمود این سه مشت خرما از آن توست. شمردند دیدند هر مشت خرما دقیقا شصت عدد خرما دارد ، دراین هنگام ابوبکرگفت پیامبر راست گفت که فرمود دست من با دست علی یکی است یعنی در عدالت دست من با دست علی یکسان است.
از احادیث مشهور و متواتر حدیث ثقلین است. این حدیث توسط راویان متعددی از صحابه نقل شده است. صحابهای چون امام علی (علیه السلام)، زید بن ارقم، جابربن عبدالله، ابوذر غفاری، ابوهریره و دیگران این روایت را نقل کردهاند. این حدیث دلیلی قطعی بر پیروی از اهل بیت است، با این وجود جای تعجب است که چرا برخی مذهب اهل بیت را نمیپذیرند!
اگر پیامبر روز قیامت از شیعه بپرسد، چه کسی به تو گفته شیعه علی بن ابیطالب باشی؟ میگوید: بهخاطر این کلام شما: «حق با على است و على با حق، حق آنجا گردد كه على باشد و جنگ با علی، جنگ با من است و صلح با علی صلح با من است.» اما اگر از اهل سنت بپرسند چرا مذاهب اربعه؟ چه جوابی دارند؟ فقه مذاهب اربعه بهتر است یا فقه علی بن ابیطالب؟
امام علی (ع): نگاهتان به اهل بیت پیامبرتان باشد. از آن سمت بروید که آنها میروند و گام را به جای گام آنها بنهید. آنها شما را از راه هدایت بیرون نمیبرند و به سر منزل پستی سوق نمیدهند. اگر سکوت کردند شما نیز سکوت کنید و اگر قیام نمودند بپا خیزید. از آنها پیش نیفتید که گمراه میشوید و از آنها عقب نمانید که هلاک میگردید.
اهل سنت در مساله مهدویت اختلاف نظری و مبنایی با شیعه دارند و دو دیدگاه را در برابر شیعه مطرح ساختد: 1- امام حسن عسکری(ع) عقیم بوده و فرزندی به جای نگذاشته است. 2- امام حسن عسکری(ع) صاحب فرزندی به نام محمد شده که او در سنین کودکی مرده است. اهل سنت در دیدگاه دوم به تولد محمد بن الحسن که مهدی موعود نزد شیعیان است اعتراف کردند.