دو صحابه پیامبر در اذان و اقامه شهادت به ولایت علی(ع) دادند

  • 1396/01/29 - 16:39

یکی از شعائر مسلمانان، گفتن اذان و اقامه قبل از نماز است که برای مسلمین علل و حکمت‌های فراوانی دارد از جمله این که با گفتن آن در نماز باعث می‌شود که افراد فراموش‌کار از خواب غفلت بیدار شوند و افراد بیدار هم غافل از شکر کردن نعمتهای الهی نباشند؛ فلذا با ذکر آن اقرار به بندگی و اعتقاد به توحید و ایمان به خالق هستی پیدا می‌کنند.

در میان فرق و مذاهب مختلف اسلامی اختلافی وجود دارد، به این که آیا شهادت به ولایت حضرت علی (علیه السلام) در اذان و اقامه، از صدر اسلام وجود داشته یا بعداً به آن اضافه شده؟ آیا گفتن آن در اذان واجب است یا خیر؟ چرا شیعیان به آن مقیّدند؟ دلیل شیعیان چیست؟
در جواب باید بگوییم که شهادت ثالثه، شهادت به ولایت حضرت علی (علیه السلام)، از شاخصه‌های اختصاصی شیعیان می‌باشد، اما این به آن معنا نیست که آن را وجوباً در اذان بگویند و به آن معتقد باشند، و هیچ‌یک از علمای بزرگ شیعه در بیان گواهی به ولایت حضرت علی (علیه السلام) بعد از شهادت به پیامبر اکرم، حکم به وجوب و جزئیت در اذان نداده‌اند و گفتن آن صرفاً با استحباب و تقرب الی الله صورت می‌گیرد.
در تاریخ هم نمونه‌هایی از آن وارد شده است، شیخ عبدالله مراغی مصری در کتاب خود، این عمل را به سلمان و ابوذر نسبت داده است و تأیید پیامبر اکرم را از عمل آنان نقل کرده است. (السلافه فی امر الخلافه، ص32.)

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اذان یک نوع شعار بر یگانگی خداوند و رسالت پیامبر خداست، یک شعار توحیدی در میان مسلمانان جهان، که بانگ بیدار باش برای عبادت پروردگار عالم است و اعلام برای فرا رسیدن وقت نماز است. چرا که اذان و اقامه گفتن برای مسلمانان علل و حکمت‌های زیادی دارد، تا فراموش‌کاران بیدار شوند و انسان‌های بیدار غافل نباشند و شاکر نعمات الهی باشند. لذا فرد مسلمان یا موذن با اذان گفتن خود، باعث می‌شوند که خود یا دیگران را برای عبادت پروردگار جهان آماده کنند و با گفتن کلمات آن، اقرار به توحید و بندگی، ایمان به خدا و اسلام را آشکار نمایند، لذا جزء شعائر الهی و اسلامی است، تا به این وسیله با سایر ادیان الهی تمییز داده شوند.

منتها بحثی که مطرح است در کلمات آن است که میان فرق و مذاهب اسلامی اختلاف وجود دارد، به این‌که آیا شهادت به خداوند و رسالت پیامبر و ولایت حضرت علی (علیه السلام) از صدر اسلام وجود داشته یا بعداً به اذان و اقامه اضافه شده؟ چرا شیعیان مقیدند شهادت به ولایت امیرالمؤمنین را بعد از رسالت پیامبر در اذان و اقامه‌ی خود ذکر کنند؟ دلیل شیعیان چیست؟

در جواب باید بگوییم که شهادت ثالثه (ولایت علی) از شاخصه‌های اختصاصی شیعیان می‌باشد، اما این به آن معنا نیست که آن را وجوباً در اذان بگویند، از طرف دیگر هیچ یک از علمای بزرگ شیعه در بیان گواهی به ولایت حضرت علی (علیه السلام) بعد از شهادت به پیامبر اکرم، حکم به وجوب و جزئیت در اذان نداده‌اند و گفتن آن صرفاً با استحباب و تقرب الی الله صورت می‌گیرد که فقهای متقدم و متاخر شیعه در کتب فقهی و خصوصاً در رساله‌های عملیه خود آن را متذکر شده‌اند.[1]
مثلاً صاحب جواهر می‌فرماید: «الا انه لاباس بذکر ذلک لا علی سبیل الجزئیه عملاً بالخبر المزبور ولایقدح مثله فی الموالات و الترتیب...[2] ولی اشکالی ندارد ذکر شهادت سوم، نه به عنوان جزئیت، به لحاظ عمل کردن به روایت و شهادت سوم ضرری به موالات و ترتیب اذان و اقامه نمی‌زند، بلکه همانند صلوات بر محمد است، به هنگام شنیدن اسم ایشان در اذان...»

از طرف دیگر این قسمت اخیر (شهادت به ولایت حضرت علی) را صحابه جلیل القدر پیامبر در اذان و اقامه‌ی خود ذکر می‌کردند و پیامبر هم بر آن صحه می‌گذاشت، پس نباید بر شیعیان خرده گرفته شود و عمل ایشان را نوعی بدعت تلقی نمود، در حالی‌که اگر مخالف سیره‌ی پیامبر بود، حتماً رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از آن جلوگیری می‌کردند. در کتاب «اسلافه فی امر الخلافه» عالم سنی مذهب مصری روایتی را می‌نویسد که: «انّ سلمان ذکر فیهما –الاذان و الاقامه- الشهاده بالولایة لعلی بعد الشهادة بالرساله فی زمن النبیّ.[3] سلمان فارسی در اذان و اقامه نماز، شهادت به ولایت حضرت علی را بعد از شهادت دادن به رسالت پیامبر در زمان رسول خدا ذکر می‌کرد.»
و در جای دیگر آمده است که: «انّ اباذر یذکر فی الاذان بعد الشهادة بالولایه لعلی و یقول: اشهد انّ علیاً ولی الله.[4] ابوذر در اذان شهادت به ولایت علی می‌داد و می‌گفت شهادت می‌دهم که علی ولی و خلیفه خداست.» برخی از صحابه نزد پیامبر آمدند و شکایت کردند و گفتند ابوذر و سلمان در اذان و اقامه بدعت گذاشتند و پیامبر به اعتراض آن‌ها توجهی نکردند و مهر تأیید بر کار سلمان فارسی و ابوذر زدند و در پاسخ شخص معترض به سلمان فرمودند: «سمعتم خیراً. یعنی سخن خوب و خیری را شنیده‌اید.» و در پاسخ شخص معترض به ابوذر فرمودند: «کذلک او نسیتم قولی غدیر خم، من کنت مولاه فعلی مولاه فمن نکث فانما ینکث علی نفسه...[5] همین طور است – سخن ابوذر درست است- مگر گفتار من در غدیر خم را فراموش کرده‌اید، هر کس من مولای اویم از این پس علی مقتدا و سرپرست اوست. پس هر کس پیمان شکنی کند، بر ضرر خود عمل کرده است...»

در نتیجه به حکم آیه شریفه «إِنَّما وَلِيُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ.[مائده/55] جز این نیست که سرپرست و ولیّ امر شما خدا و فرستاده اوست و کسانی‌که ایمان آورده‌اند، آن‌ها که نماز را برپا می‌دارند و در حالی‌که در رکوعند زکات می‌دهند.» حضرت علی (علیه السلام) از اولیاء الهی بر مسلمین است و شهادت دادن بر ولایت ایشان به حکم همین آیه شریفه، بدون آن‌که آن را جزء اذان و اقامه بدانیم، عملی ممدوح است.
عالم سنی سوری – علاوی سراوی- در کتاب خود می‌نویسد: شیعه در اذان زمانی شهادت ثالثه را گفت که معاویه بر بالای منابر لعن بر علی بن ابی‌طالب را رواج داد، لذا شیعیان برای جلوگیری از آن بدعت زشت، به قصد تبرک، آن را در اذان و اقامه می‌گویند.[6]

پی‌نوشت:

[1]. رساله های عملیه مراجع تقلید، فصل صلاة، بحث اذان و اقامه.
[2]. جواهر الکلام، محمد حسن نجفی اصفهانی،(صاحب جواهر، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج9 ص86-87.
[3]. السلافه فی امر الخلافه، شیخ عبدالله مراغی مصری، کتابخانه ظاهریه، دمشق، سوریه، مخطوطات، ص32.
[4]. همان، ص32.
[5]. همان، ص32. - (من لایحضر الفقیه ج1 ص188؛ وسائل الشیعه ج4 ص644 حدیث 9).
[6]. القطوف الدانیه فی المسائل الثمانیه، عبدالله علاوی سراوی، دارالمودة، دمشق، سوریه، (1997م)، فصل الاذان و الاقامه، ج1 ص71.

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام خدمت نویسنده محترم. خداوند بهت اجر دهد. سلمان و ابوذر از نزدیکترین اصحاب پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم هستند که هر دو به نوعی تایید رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم را گرفتند. سلمان شد، سلمان اهلبیت و سلمان محمدی، ابوذر هم که شد راستگوترین فرد. طبق احادیث کتب اهل سنت پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم ابه این دو صحابی را به اضافه مقداد و عمار فرموده شیعیان علی ابن ابیطالب علیه السلام. ائمه اطهار علیه السلام هم ایمان هر چهار نفر را بارها تایید کردند. یقینا این بزرگواران بدون اذن پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم هیچ کاری نمیکردند و وقتی این بزرگواران شهادت به ولایت امیرالمومنین علیه السلام در اذان دادند، حتما از شخص پیامبر اذن داشتند. ماجرای نگین انگشتری پیامبر صل الله علیه و آله و سلم بسیار زیباست. رسول خدا امر میکنند که اسم خدا را روی نگین حک کنند. مولا از طرف خودشان محمد رسول الله را اضافه میکند و جبرائیل از طرف خداوند مامور میشود علی ولی الله را اضافه کند و در آخر نگین با این سه شهادت حک میشود. خداوند شهادت به ولایت امیرالمومنین علیه السلام را دوست دارد. حالا یه عده حسادت میکنند، که این هم به خودشان زیان میرساند نه به مولا. آتشی را که ایزد برافروزد هر آنکس پف کند، ریشش بسوزد.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.