اهل بیت از دیدگاه امام علی (ع)
امام علی (ع): نگاهتان به اهل بیت پیامبرتان باشد. از آن سمت بروید که آنها میروند و گام را به جای گام آنها بنهید. آنها شما را از راه هدایت بیرون نمیبرند و به سر منزل پستی سوق نمیدهند. اگر سکوت کردند شما نیز سکوت کنید و اگر قیام نمودند بپا خیزید. از آنها پیش نیفتید که گمراه میشوید و از آنها عقب نمانید که هلاک میگردید.
خلاصه مقاله
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در رابطه با جایگاه اهل بیت میفرماید: «خاندان و عترت پيامبر اسلام از بهترين خاندانها و خويشاوندانش از شايستهترين خويشاوندها و نژادشان از بهترين نژادهاست. درخت وجودشان در حرم روييد و در بوستان مجد و كرم رشد كرد و داراى شاخههايى بلند و ميوههاى فراوان گرديد. دست كسى به ثمره آن باغ نمىرسد و داراى آن شأن و مقام نمىشود (يعنى هيچ كس به پايه دانش آنها نمىرسد.)». (ابن میثم بحرانی، ترجمه نهج البلاغه، ج2، ص829) اکنون با توجه به اینکه چنین سخنانی از فردی چون امام علی (علیه السلام) نقل شده است، شایسته بود که همه مسلمانان سخنان اهل بیت را بر دیگر اصحاب علم، ترجیح میدادند و یا حداقل به صورت رسمی مذهب اهل بیت را در کنار دیگر مذاهب اربعه میپذیرفتند و به جای اکتفاء به مذاهب اربعه، به مذاهب خمسه معتقد میشدند!
متن مقاله
بنابر روایاتی که در منابع شیعه و سنی وجود دارد، اهل بیت عصمت و طهارت، بسیار مورد احترام هستند، به همین جهت اهل بیت در میان مسلمانان از جایگاه بالایی برخوردار هستند. تنها اختلاف شیعه با سنی در مورد امامت و عصمت اهل بیت است، که شیعیان قائل به امامت و عصمت ائمه اطهار هستند، در حالیکه اهل سنت چنین چیزی را نمیپذیرند.
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) امام اول شیعیان و خلیفه چهارم از نظر اهل سنت، سخنانی در رابطه با جایگاه اهل بیت دارد. ایشان اهل بیت را چنین معرفی میکند: «نگاهتان به اهل بیت پیامبرتان باشد. از آن سمت بروید که آنها میروند و گام را به جای گام آنها بنهید. آنها شما را از راه هدایت بیرون نمیبرند و به سر منزل پستی سوق نمیدهند. اگر سکوت کردند شما نیز سکوت کنید و اگر قیام نمودند بپا خیزید. از آنها پیش نیفتید که گمراه میشوید و از آنها عقب نمانید که هلاک میگردید.»[1]
حضرت امیر (علیه السلام) در خطبهای دیگر در رابطه با اهل بیت میفرماید: «آنان زنده كننده علم و دانش و از بين برنده جهل و نادانى هستند، بردبارى آنان شما را از داناييشان آگاه مىكند، خاموشى آنان حكايت از راستى و درستى گفتارشان دارد، با حق مخالفت نمىكنند و در آن با هم اختلاف ندارند، ايشان استوانههاى اسلام و پناهگاههاى آن هستند، بهوسيله ايشان، حق به موضع اصلى خود بر مىگردد و باطل و نادرستى از جاى آن، دور و نابود مىشود و زبانش از ريشه قطع مىشود، دين را شناختند، شناختن واقعى، نه شناختن ظاهرى و لفظى، همانا راويان علم بسيار هستند، ولى عمل كنندگان به آن اندك مىباشند.»[2]
حضرت در جایی دیگر نیز میفرماید: «خاندان و عترت پيامبر اسلام از بهترين خاندانها و خويشاوندانش از شايستهترين خويشاوندها و نژادشان از بهترين نژادهاست. درخت وجودشان در حرم روييد و در بوستان مجد و كرم رشد كرد و داراى شاخههايى بلند و ميوههاى فراوان گرديد. دست كسى به ثمره آن باغ نمىرسد و داراى آن شأن مقام نمىشود (يعنى هيچ كس به پايه دانش آنها نمىرسد.)»[3]
با توجه به سخنان حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) در رابطه با اهل بیت عصمت و طهارت، و با توجه به اینکه چنین سخنانی از فردی چون علی (علیه السلام) نقل شده است، شایسته بود که همه مسلمانان سخنان اهل بیت را بر دیگر اصحاب علم، ترجیح میدادند و یا حداقل به صورت رسمی مذهب اهل بیت را در کنار دیگر مذاهب اربعه میپذیرفتند و به جای اکتفاء به مذاهب اربعه، به مذاهب خمسه معتقد میشدند!
پینوشت:
[1]. «انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى وَ لَنْ يُعِيدُوكُمْ فِي رَدًى فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا». ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم، 1378-1382، ج7، ص76.
[2]. «هُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ- يُخْبِرُكُمْ حِلْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ وَ ظَاهِرُهُمْ عَنْ بَاطِنِهِمْ- وَ صَمْتُهُمْ عَنْ حِكَمِ مَنْطِقِهِمْ...». ابن میثم بحرانی، ترجمه نهج البلاغه، مترجم: محمدی مقدم و نوایی، مجمع البحوث الاسلامیه، مشهد، 1417ق، ج4، ص565.
[3]. «عِتْرَتُهُ خَيْرُ الْعِتَرِ وَ أُسْرَتُهُ خَيْرُ الْأُسَرِ وَ شَجَرَتُهُ خَيْرُ الشَّجَرِ نَبَتَتْ فِي حَرَمٍ وَ بَسَقَتْ فِي كَرَمٍ لَهَا فُرُوعٌ طِوَالٌ وَ ثَمَرٌ لَا يُنَالُ». ابن میثم بحرانی، ترجمه نهج البلاغه، مترجم: محمدی مقدم و نوایی، مجمع البحوث الاسلامیه، مشهد، 1417ق، ج2، ص829.
نویسنده: مجتبی محیطی
افزودن نظر جدید