وارث حکومت نبیّ در کتب اهل سنت
پیامبر اسلام در برهه ای از زمان، آن هنگام که مسلمانان منسجم تر و قوی تر شده بودند. با اقدامی جالب و موثر بین مسلمین اتحاد و برادری را برقرار نمود و به صورت دو به دو تمام مسلمین را با عقد اخوت نسبت به یکدیگر برادر قرار داد و حتی خودش را هم از این موضوع استثناء قرار نداد و حضرت علی را برادر خود معرفی کرد
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در برههای از زمان، بین مسلمانان عقد اخوت قرار داد. آن زمانی که برخی از مسلمین در تنگنای معیشتی بودند یا بهخاطر جنگ، و یا سرپرست نداشتن در نبود بزرگ خانواده و ... در فشار بودند، با این عمل گشایشی برای آنان فراهم نمود تا دغدغهای نداشته باشند. لذا دو به دو بین مسلمین عقد اخوت و برادری بست. خود پیامبر هم این عقد را تنها با علی منعقد نمود. تا یکی دیگر از فضائل علی (علیه السلام) را به دیگران متذکر شوند، چرا که حضرت علی (علیه السلام) باید وارث علم نبیّ، حکومت تازه و نوپای پیامبر و هر آنچه که از پیامبر بهجا مانده، باشد. صحت این گفتار زمانی روشن میشود که اسنادی مهم را از کتب حدیثی و تاریخی و تفسیری اهل سنت بیان کنیم، البته در این نوشتار مختصر مجالی برای ذکر تمام اسناد نیست، لذا به برخی از آنها اشاره میکنیم.
پیامبر نسبت به این موضوع و شخصیت بلند والای جهان اسلام اینگونه احادیثی را بیان میکند که عبارتند از: «قال الرسول لعلی بن ابیطالب، انت اخی فی الدنیا و الاخره.[1] تو در دنیا و آخرت برادر من هستی.» و در جای دیگر پرده از یک واقعیت دیگر برمیدارد و میفرماید: «قم –یا علی- فوالله لارضینک انت اخی و ابو ولدی، تقاتل علی سنتی... من مات علی عهدک فقد قضی نجله و من مات یحبک بعد موتک ختم الله له بالامن و الایمان ما طلعت شمس او غربت.[2] برخیز –ای علی!- به خدا سوگند! که از تو خشنودم، تو برادر من و پدر فرزندان من هستی، بر سنت من به شهادت میرسی، ... هر کس بر پیمان تو – قبول ولایت - بمیرد، بیتردید بر پیمانش مانده و به وظیفه خود عمل کرده است. و هر کس پس از شهادت تو با محبت و دوستی تو از دنیا برود، خداوند تا زمانی که خورشید طلوع و غروب میکند، سرانجامش را امن و ایمان حقیقی قرار میدهد.»
پیامبر در روز عقد اخوت و برادری آن هنگامیکه مسلمین در مسجد حاضر بودند و دو به دو مسلمانان را برادر یکدیگر قرار داد، به حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «انت اخی و انا اخوک. فان ذاکرک احد فقل انا عبدالله و اخو رسوله لایدعیها بعدی الا کذاب.[3] تو برادر منی و من برادر تو هستم، در جواب یاد کنندهات بگو: من بنده خدا و برادر رسول خدایم، هیچ کس این چنین ادعایی نکند، مگر اینکه کذّاب باشد.»
و همچنین در روز یوم الانذار و آغاز رسالت خود آن هنگامیکه به اقوام و خویشاوندان خود موضوع جانشینی و یاری خواستن خود را مطرح کرد، این حضرت علی (علیه السلام) بود که با صدای بلند به پیامبر لبیک گفت و اینجا بود که پیامبر فرمودند: «انّ هذا – علیاً - اخی خلیفتی و وارثی... اطیعوه.[4] بهدرستیکه این علی برادرم و جانشین من و وارث من در میان شماست، ... از او اطاعت کنید.»
و خود حضرت علی (علیه السلام) در ضمن خطبهای این چنین خودش را معرفی میکند: «ایها الناس انا امام البریّه و وصی خیر الخلیفه و... ابو العتره الطاهره الهادیه، انا اخو رسول الله و وصیه و ولیّه... انا امیرالمومنین... حربی حرب الله و سلمی سلم الله و طاعتی طاعة الله.[5] ای مردم! من امام آفرینش و وصی بهترین مخلوقات هستم. من امیرمومنان و ... هستم و پدر عترت پاک هادی هستم. من برادر پیامبر خدا و وصی و جانشین او هستم. من امیرمومنان هستم. دشمن من دشمن خدا و دوستم دوست خدا و اطاعت از من اطاعت از خداوند است.»
و در جای دیگری (خطبه دوم نهج البلاغه) فرمود: «لایقال بال محمد من هذه الامة احد ولایسوّی بهم هم اساس الدین...[6] با ما خاندان پیامبر اسلام احدی از امت قابل مقایسه نیست و هیچ مسلمانی با ما مساوی نیست. همانا ما اساس دین اسلام هستم...»
و همچنین سلمان فارسی از پیامبر خدا دربارهی وصایت او پرسید، پس رسول خدا پس از بیان جملاتی فرمودند: «انّ وصیی و وارثی یقضی دینی و ینجز موعدی علی بن ابیطالب.[7] ای سلمان! همانا وصی و وارث من که ادا کننده دین من و وفادار به وعدههای من است، علی بن ابیطالب است.»
در حسن ختام این نوشتار سخن احمد بن حنبل، رهبر و پیشوای مذهب حنبلیان را بیان میکنیم به اینکه در پاسخ فرزندش که پرسیده بود: شما از فضل ابوبکر و عمر و عثمان گفتید، پس علی چطور؟ احمد بن حنبل در جواب پسرش گفت: «یا بنیّ، علی بن ابیطالب من اهل بیت، لایقاس بهم احد.[8] امام علی (علیه السلام) از اهل بیت است که احدی با آن مقایسه نمیشود و نخواهد شد.»
پینوشت:
[1]. سنن ترمذی، ترمذی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج5 ص636.
[2]. مجمع الزوائد، هیثمی، مکتبه القدسی، قاهره، مصر، (1414ق)، ج9 ص121.
[3]. فضائل الصحابه، احمد بن حنبل، دار ابن جوز، قاهره، مصر، (1430ق)، ج2 ص617.
[4]. تفسیر طبری، طبری، نشر توس، تهران، ایران، (1356ش)، ذیل آیه 214 سوره شعراء.
[5]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، مکتبه آیه الله مرعشی، قم، ایران، تحقیق ابراهیم محمد ابوالفضل، ج1 ص139.
[6]. نهج البلاغه، سید رضی، امیر کبیر، تهران، ایران، (1362ش)، خطبه دوم، در بازگشت از جنگ صفین.
[7]. کفایة الطالب، گنجی شافعی، داراحیاء التراث اهل بیت، تهران، ایران، محقق امینی، ص131.
[8]. مناقب الامام احمد، ابن جوزی، دار الهجره، بیروت، لبنان،(1409ق)، ج1 ص219.
افزودن نظر جدید