اعتقادات
وهابیان، تبرک به آثار اولیاء را شرک میدانند و کسانی را که به آثار اولیاء و پیامبر (ص) تبرک بجویند، مشرک میخوانند، هر چند در این کار به هیچ نوع الوهیت، معتقد نباشد، بلکه مهر و مودت به اولیاء و پیامبر (ص) سبب این کار شود. این در حالی است که صحابه، صالحان و مسلمانان به آثار اولیاء و پیامبر (ص) تبرک میجستند.
وهابیان از همان بدو تشکیل این فرقهی ضاله و جعلی، در تشخیص و تمایز قائل شدن بین اعمال مسلمانان و مشرکان، با مشکل مواجه بودند و قادر به تمییز این دو از هم نبودهاند. لذا دهها سال است که مسلمانان را به دلیل شبهات ظاهری اعمالشان با برخی اعمال مشرکان، مشرک خوانده و تکفیر میکنند. شاید برای تشخیص این تفاوت نیاز به عینک خاصی دارند.
سلفیها میگویند معیار حق و باطل، سه قرن ابتدایی اسلام است، و باید از صحابه، تابعین و تابعینِ تابعین تبعیت کنیم، سلفیها غالباً روی «سلف صالح» تکیه میکنند؛ اما طبق اسناد تاریخی نمیتوان تمام مسلمانان سه قرن اول را صالح دانست، حتی تمام صحابه را نمیتوان به سلف صالح تعبیر کرد، و همچنین نمیتوان در مورد عملکردشان سکوت نمود.
پس از رحلت جانگداز پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) جامعه شیعه به برکت وجود امامان خویش سخنان رسول خدا را از طریق آنان شنید و بهره برد، امّا بخش دیگر جامعه اسلامی بر اثر برخی تعصّبات، نتوانست بهره کاملی از احادیث آن حضرت ببرد. که یکی از آن تعصبات ضایعه جبران ناپذیر ممنوعیت نقل حدیث در زمان ابوبکر است.
خوب است انسان برای اعتقادی که انتخاب میکند، مبنایی صحیح و محکم در دست داشته باشد، تا با کوچکترین تردید و شبههای که به سمت او میآید، متزلزل نشده و مجبور به تغییر موضع نشود. کاری که وهابیان به آن مبتلا هستند. ایشان به جهت بی مبنایی، مدام مجبور به تغییر موضع بوده و مثل انسانی که سرگیجه دارد، به دور خود میچرخند.
بر طبق اعتقاد سلفیان، باید از صحابه و تابعان و تابعان تابعان پیروی کرد، وفهم آنان را، مقیاس حق وباطل میدانند؛ در رد این اعتقاد، اختلافات صحابه با پیامبر اکرم (ص) در زمان پیامبر و اختلافات صحابه با یکدیگر پس از رحلت رسول خدا (ص) کفایت میکند؛ و سؤالی که تناقضشان را نشان میدهد این است که منظور از «سلف» در تبعیت از سلف، کدام سلف است...
مسالهی سماع موتی یا همان شنیدن اموات از جمله مسائلی است که تقریبا تمامی مسلمانان را در یک طرف قرار داده و وهابیان را در سمتی دیگر، در حالی که منابع بسیاری در میان اهل سنت، حاکی از این است که شنیدن اموات امری ثابت شده در دین اسلام است، ولی وهابیان با این مساله مقابله کرده و از در انکار وارد میشوند، گویی خود وهابی نمی شنود.
ظاهربینی یکی از خصایص اندیشه گران وهابی است. وهابیت به دلیل نداشتن اندیشه صحیح در شرایط خاص برای توجیه اعتقادات خود مجبور هستند که اندیشه دیگران را به نفاق متهم کنند و برای این کار راهی جزء ظاهربینی وعدم توجه به باطن اندیشه دیگران ندارند.ایشان با این منهج دیگران را متهم به شرک وخرافات، و اندیشه خود را توجیه و موجه جلوه میدهند.
دقت در احادیث زهری بیانگر این واقعیت است که محور احادیث او، جلب رضایت امویها و تحکیم و تقویت حکومت آنها و به فراموشی سپردن نقش اهلبیت در رهبری امّت و خارج نمودن آنان از صحنه مذهب و سیاست بوده و او این هدف را در دو بعد مشخص؛ یعنی «فضیلت تراشی برای خلفا» و «طعن و نکوهش و جعل نسبتهای ناروا به اهلبیت» تعقیب و اجرا کرده است.
از جمله مسائلی که در آن وهابیان از سایر مسلمانان مسیر خود را جدا کرده و بیراهه میروند، مساله توسل است. آنها با ادلهی واهی به کسانی که این امور را انجام میدهند، اعتراض کرده، این عمل را شرک، میخوانند، مرتکبین آن را هم مشرک میدانند. در حالیکه پیامبر این عمل را انجام داده است. گویی پیامبر(ص) بفرماید توسل آری وهابیان بگویند نه.
وهابیان به تبعیت از ابن تیمیه معتقدند هر کس در عمل خود با خضوع و خشوع به شخص دیگری احترام بگذارد و عملی شبیه عبادت انجام دهد، حتی اگر نیت و قصد الوهیت برای وی قائل نباشد بازهم مشرک میشود. این موضوع در چند جا نقض میشود. در این زمینه شواهدی نیز وجود دارد، مانند طواف دور حجر اسماعیل که طبق نظر وهابیت باید عملی مشرکانه باشد.
در این که افکار و عقاید وهابیان بسیار نادر و بعضا عجیب و غریب است کسی شک ندارد، و هر کس با اندک مطالعهای در منابع ایشان به این مسائل پی میبرد، مثلا در مسالهی زیارت قبور، وهابیان به تبع ابن تیمیه با ذکر حدیثی از پیامبر(ص)، از سفر برای زیارت قبر آن حضرت، منع میکنند، در حالی که خود ایشان به زیارت قبر تمام افراد، توصیه میکنند.
بخاری در کتاب خود روایتی از رسول خدا نقل میکند مبنی بر اینکه از آن حضرت پرسیدند: چگونه به تو دورد فرستیم؟ حضرت فرمود: بگویید «اللّهمّ صلی علی محمّد و آل محمّد» امّا عجیب آن است که خود او در سراسر کتابش هر جا نام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را آورده، صلوات را بدون درود بر آل و خاندان آن حضرت آورده است.
وهابیت آیین دست ساختهای است که مواد اولیهی آن را ابن تیمیه تهیه کرده و به دست محمد بن عبدالوهاب، به بدترین شکل معماری شده، حاصل آن مذهبی خشن، بیرحم، به دور از فرهنگ و تمدن و... است. یکی از این موارد رنگ به رنگی این مذهب در مواجهه با روات است که هرکه موافق ایشان باشد خوب است و هر که مخالف آنها باشد، بد و بیاعتبار.